شالوده لیبرالیسم قدیم در انگلستان و هلند بویژه در قرن 17 میلادی ریخته شد که چند ویژگی داشت:
1- از آزادی مذهبی دفاع میکرد
2- پروتستان غیرمتعصب بوده و به آزادی تفسیر و تعبیر مذهبی اعتقاد داشته و جنگهای مذهبی را احمقانه میدانست.
3- تجارت و صنعت ارزشمند میدانست.
4- پایگاهاش در طبقه متوسط در حال رشد بود و اندیشهاش با دستگاه سلطنت و جامعه اشرافی فاصله داشت.
5- برای مالکیت خصوصی که حاصل زحمات فرد مالک بود احترام فراوان قائل میشد.
6- تمایل به دموکراسی داشته و اصل وراثت در امور سلطنت و حکومت را رد نمیکرد اما آنرا محدود میخواست.
الیزابت یکم قرن 16
ملکه ماری از خاندان تودور در هفدهم نوامبر ۱۵۵۸ بر اثر سرطان درگذشت. تعدادی از اعضای شورای سلطنتی برای گفتن خبر مرگ ماری یکم به سوی هیتفیلد شتافتند. آنان الیزابت را زیر درخت بلوطی در حال خواندن کتاب مقدسی به زبان یونانی یافتند. اعضای شورا فوراً پیش او زانو زدند و با ادای احترام او را ملکهی انگلستان خواندند. الیزابت بر زانوانش افتاد و این جمله را به زبان لاتین بر زبان آورد:
A Domino factum est ilud et mirabile in oculis nostris
این اراده پروردگار بوده و در نظر ما شگفتانگیز است
الیزابت در سال ۱۵۵۸ و در ۲۵ سالگی بر تخت نشست. پیش از آن وی از سال ۱۵۵۳ در زندان خواهرش شهبانو ماری بود. الیزابت هوادار پروتستانها بود و این آیین را در کشور رسمی کرد. لردهای انگلستان نیز که پیرو این آیین بودند از وی پشتیبانی کردند. اینچنین دشمنی پاپ و اسپانیای کاتولیک بر الیزابت و انگلستان برانگیخته شد.
دوران الیزابت یکم دوران آرامش نسبی پیش از طوفانهای یکصد سال آینده انگلیس بود، سدهای پرتلاطم که بستر ظهور اندیشه لیبرالیسم قدیم را فراهم کرد. الیزابت یکم در ۷ سپتامبر ۱۵۳۳ بدنیا آمد و از ۱۷ نوامبر ۱۵۵۸ تا زمان مرگش در ۱۶۰۳ ملکهی انگلستان و ایرلند بود. الیزابت فرامانروا از پنج فرمانروای دودمان تودور بود.
الیزابت در مسائل مذهبی، نسبتاً شکیبا بود و از آزار و اذیت سازمان یافته پرهیز میکرد. پس از سال ۱۵۷۰، زمانی که پاپ او را نامشروع خواند و پیروان الیزابت را از اطاعت دستوراتش منع کرد، چندین توطئه، زندگی ملکه را به خطر انداخت. اما تمامی این دسیسهها با کمک سرویس مخفی وزرایش با شکست مواجه شد. الیزابت در روابط خارجی، محتاط عمل میکرد و در ارتباط با دو ابرقدرت فرانسه و اسپانیا تعادل را برقرار میکرد. او از شماری کارزارهای نظامی ناکارآمد و با منابع ناچیز در هلند اسپانیا، فرانسه و ایرلند حمایت میکرد.
در اواخر دهه ۱۵۸۰ اسپانیا و انگلستان به سمت رویارویی سیاسی پیش میرفتند. در سال ۱۵۸۷ الیزابت خبردار شد که فلیپ دوم پادشاه اسپانیا با ناوگانی متشکل از ۱۳۰ کشتی جنگی و سی هزار سرباز در حال آماده شدن برای حمله به جزیره اوست. الیزابت تصمیم گرفت که زودتر و سریعتر به اسپانیا حمله کند. او سر فرانسیس دریک، دریاسالار نیروی دریای انگلستان را به جنگ با اسپانیا فرستاد. سر فرانسیس دریک، با ۲۴ کشتی و حدود سه هزار سرباز از پلیمورت انگلستان عازم جنگ و در نوزدهم آوریل ۱۵۸۷ وارد بندر کادیز اسپانیا شد. دریک و مردانش تمام کشتیهای اسپانیائی این بندر را غارت و به آتش کشیدند. شبیخون انگلیسیها طرحهای نظامی فیلیپ را بیش از یک سال به تأخیر انداخت.
در نوزدهم ژوئیه ۱۵۸۸ آرمادا در ساحل کورنوال انگلستان از دور رؤیت شد و جنگ درگرفت اما اقبال با امپراطوری کاتولیک یار نبود و همه چیز دست به دست هم داد تا با افول اسپانیا در دریاها دنیا شاهد ظهور قدرتی تازه نفس در اقیانوسها باشد. توفان شدید نیروهای دریائی اسپانیا را گرفتار کرد و ناوگان انگلیس از فرصت استفاده کرده و کشتیهای مهاجم را بطور کامل منهدم کردند و با تار و مار شدن آرمادا الیزابت به یکی از بزرگترین پیروزیهای نظامی در تاریخ انگلستان را دست یافت و تا قرن بیستم انگلستان تبدیل به قدرت بلامنازع دریاها گردید. در نتیجه این جنگ فرصت را برای انگلیسیهای پروتستان فراهم شد که بتوانند در سواحل شرقی آمریکای شمالی مستعمرات جدید تأسیس کنند و اسپانیاییها تا فلوریدای امروزی عقب رانده شوند.