الف) فیلسوفان باستان - نخبهگرایی
درخود یونان هم با وجود توسعهی اقتصاد مبادلهای معین، در سدههای چهارم و سوم قبل از میلاد، باز فعالیت اقتصادی محدود است و اقتصاددان متخصصی وجود ندارد، استادان خرد و فیلسوفان فقط به سیاست میپرداختند و امور اقتصادی که در آن زمان از چنان اهمیتی برخوردار نبود، تا در زندگی مردم و سازمان دولت اثر داشته باشد. از این رو فیلسوفان از زاویه اخلاق و به صورت مصلحان اجتماعی درباره مسائل خاصی بحث میکردند و در نتیجه يك آيين اقتصادی سیستماتيك نبود مطرح نمیشود.
افلاطون و ارسطو در این دوران نیز آرمان شهرهای مبتنی بر نخبهگرایی (آریستوکراسی) را مطرح میکنند که تقسیم کار، بنیان اجتماعی وابسته به طبقه است و زحمتکشان دستی که به طور قهری به بردگی کشیده شدهاند وظیفه انجام کارهای پَست را عهده دارند و وظایف مدیریت و دفاع از آرمانشهر بر عهده صاحبان جاه و مقام، و جنگاوران است که هرگز نباید وقتشان صرف امور دیگر شود.
مالکیت خصوصی از همین رو مورد بیمهری افلاطون بود. وی خواستار لغو آن بود تا افراد برای نفع عمومی بکوشند نه منفعت شخصی افلاطون اشتراکی بودن اموال و زنان را صلاح میدانست.
بر همین پایه است که کسانی وی را اولین شارح کمونیسم قلمداد میکنند در حالیکه با توجه به تعریف حکومت نخبگان، میتوان او را شارح کمونیسم برگزیدگان خواند. برای افلاطون، تنها اندیشمندان و جنگجویان شهروند محسوب میشوند و از سر تحقیر با مالکیت خصوصی طبقه زحمتکشان که لیاقت رسیدن به شعور لازم برای از خود گذشتگی را ندارند موافقت دارد.
فیلسوفان بدون هیچ کنترل و حد و مرزی مداخله دولت را میپذیرفتند آنها یکسره حقوق فردی را با رضای دل فدای جمع میکردند ایشان برای تثبیت جمعیت، در سطح مقبول خود تردیدی به خود راه نمیدادند که به طور اجباری افراد نفی بلد شوند و حتی بچه کشی و سقط جنین جزیی از مقررات باشد تا بتوان سطح جمعیت را به میزان بهینهای نگاه داشت. در کنار این مؤلفان، گزنوفون (Xenophon)، در کتابی با عنوان نوید بخش «اقتصاد»، همین قدر به اندرزهایی عملی برای اجرای امور خصوصی بسنده میکند و اریستوفان(Aristophan) در کتاب «وزغها»، درباره یکی از قانونهای بسیار مشهور اقتصاد سیاسی، که بعدها به قانون «گرشام» شهرت یافت، طرح مهمی ارائه داد بدین شرح که «در يك كشور، هرگاه دو پول جریان داشته باشد، پول بد، پول خوب را از گردش خارج میکند.
این اشارات اقتصادی پس از اینکه روم جای قدرت یونان را گرفت از این هم ضعیفتر میگردد در این تمدن هم تنها چند اظهار نظر جالب که به مسائل کشاورزی می پرداختهاند دیده شده است؛ مانند کاتن آنسین(Caton l'Ancien)، وارون(Vrron) و کلومل(Columell) که اندرزهای عملی برای سود شخصی دادهاند.