نامه‌ی تنسر، کتاب‌شناسی (قسمت سوم)

بازدید: ۲۲۸۲ | تاریخ: 1399/07/01 | نگارنده: تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، تهران، انتشارات طهوری، چاپ اول ۱۳۸۹

براساسِ توضیحِ تنسر«مردم در دین چهار اعضاء»را تشکیل می‌دهند، که بدان«اعضای اربعه»می‌گویند.

مشاهده آلبوم تصاویر

بندِ ۴، درباره‌ی پیشه و کسبِ(=مکاسبِ) مردم و اعضاء و طبقاتِ مردمی است. براساسِ توضیحِ تنسر«مردم در دین چهار اعضاء»را تشکیل می‌دهند، که بدان«اعضای اربعه»می‌گویند و عبارت‌اند از:


عضوِ اول، اصحابِ دین که شاملِ حکّام، عبّاد، زهاد، سَدَنه و معلمان است.(۱)
عضوِ دوم، مقاتل(مقاتله)که شاملِ مردمانِ کارزار(اعم از سواره و پیاده)و مراتبِ بعدی با اعمال و وظایفِ متفاوت است. 
عضوِ سوم، کُتّاب شاملِ گروه‌های کُتّابِ رسایل، کُتّابِ محاسبات، کُتّابِ اقضیه،(۲)سجّلات(۳)و شروط، کُتّابِ سیّر،(۴)اطبّا، شعراء و منجمان است. 
عضوِ چهارم، مَهنَه،(۵)شاملِ گروه‌های برزیگران، راعیان، تجّار و سایرِ حرّف است. 

 

تنسر، در ادامه‌ی این مطالب شرح می‌دهد که مردم در آن روزگار،«به چیزهایی طمع بستند که حقِ ایشان نبود، آداب ضایع کردند و سنّت فرو گذاشته»اند، چنان‌که در قرآنِ مجید ذکر رفته است.(۶)«حجابِ حفاظ و ادب مرتفع شده»و قومی پدید آمده که بدونِ شرف و هنر و عمل و بدونِ حرفه و صنعت«به جمالِ حال رسیده و مال یافته»است.(۷)

بندِ ۵، ابتدا درباره‌ی افرادِ عاصی و کسانی است که«بی‌طاعتی و ترکِ ادب»کرده‌اند و«چون آبروی این چنین مُلک»در خطر خواهد بود، حکومت و شاه ناچار از«خون ریختن»است. در چنین شرایطی، می‌بایست که هر کس جایگاهِ خود را داشته باشد و نباید«بندگان بر خداوندگاران دلیر»شوند و یا«زنان بر شوهران فرمان‌روای»، یا«افراط به جایی رساند که منت‌های آن پدید»نباشد. باید که«مفتشی امین»باشد«تا تفتیشِ دغل»کند باید که«معلمی دیگر، تا از کودکی باز هر یک را به حرفه و عمل»تعلیم دهد‌.(ص ۳۵۰_۳۴۹)


 

پی‌نوشت:
۱. این اصطلاحاتِ عربی به‌ترتیب برای کلماتِ: داذور(داور یا قاضی)، مگو پذَ(موبد)، رذَ(دستوَر/رئیسِ صومعه یا رئیسِ مغان)و مغوانددژ پذ(معلمِ مغان)آمده است. کلمه‌ی سَدَنه هم جمعِ سادِن و به معنیِ نگهبانِ معبد(و نیز پرده‌دار)است. نامه‌ی تنسر به تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۴، ص ۱۴۳ و ۱۴۹.
۲. کُتّابِ اقضیه به معنیِ نویسندگانِ احکامِ قضاوتی.
۳. سجلّات جمعِ سجل به معنیِ سند. 
۴. کُتّابِ سیّر، به معنیِ نویسندگانِ روشِ زندگانیِ پادشاه و سرگذشتِ آنان(نویسندگانِ بیوگرافی).
۵. مَهنَه جمعِ ماهن، در اصل به معنیِ خادم و این‌جا به مفهومِ کسبه(=واستریوشان)است. نامه‌ی تنسر به تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۴، ص ۱۴۳.
۶. نامه‌ی تنسر به تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۴، ص ۵۸ که با این عبارت آورده است: عزّ من قاتله شیاطینَ الاِنس وَ الجنّ یُوحیِ بعضُمُ الی بغض.
۷. همان‌جا.

منبع: میراحمدی.مریم، تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، تهران، انتشارات طهوری، چاپ اول ۱۳۸۹

منبع: https://telegram.me/atorabanorg
ساسانیان تنسر طبقات اجتماعی حذف فیلتر

مطالب مشابه پیشنهادی

پاورقی‌ها