هنر آشوری پس از مدت ها اقتباس و تجربه از هنر بابلی و اقوام دیگر(دوره آشوری به سه دوره کهن، میانه و جدید تقسیم میگردد ولی از دورههای کهن و میانه اثری به جای نمانده و آثاری که ذکر شده است همگی از دوره جدید است.)
آسیای صغیر (ترکیه امروزی) که در نقش برجسته سازی توانا بودند، سبکی را بنیان گذاشت که منشأ موفقیتهای حجاران گردید(میتانیها از اقوام شمال بين النهرين یا آسیای صغیر و در فاصله سالهای ده ۱۳00 تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد از قدرت برخوردار بودند، آنها در معماری و حجاری توانا بودند و با آشوریها ارتباط داشتند.) و در زمان آشور نصير پال دوم تبدیل به هماهنگی بین معماری و هنر تصویری شد. هنر آشوری در زمان آشور نصیر پال و آشور بانیپال در معماری کاخها و نقش برجستههای دیواری تجلی یافت.
نقش برجستهها اغلب به صحنههای جنگ، شکار، محاصره شهرها و قلعهها و مراسم مذهبی اختصاص داشت و شاه همچون قهرمان در همه جا حضور داشت. هنرمندان آشوری در نمایش حیوانات به خصوص صحنههای شکار بسیار توانا بودند و حالتهای گریز و ستیز و مرگ حیوانات را طبیعی و دقیق مجسم میکردند (تصویر 1- تصویر فوق).

ولی تندیسهای انسانی در نقش برجستهها و نقاشیهای دیواری خشک و رسمی هستند و غالباً سر و پا از دید جانبی و بدن از دید روبرو نشان داده شده است (تصاوير 2 و 3).

