محمد حسنین هیکل در ۲۳ سپتامبر ۱۹۲۳ در روستای باسوس واقع در استان قلیوبیه مصر متولد شد.
هیکل مدتی سردبیر روزنامه الاهرام بود که ایدئولوژی ناسیونالسیم عربی ارایه شده از سوی جمال عبدالناصر، رئیس جمهور و رهبر سابق ملیگرای مصر در دهه ۶۰ میلادی را منتشر میکرد. وی به مدت ۱۷ سال سردبیر روزنامه الاهرام مصر بود تا اینکه انور سادات در سال 1974 او را برکنار کرد.
او مدتی نیز وزیر اطلاعرسانی مصر و برای مدت کوتاهی وزیر امور خارجه این کشور بود. آقای هیکل برای برای سالها یکی از مهمترین و بانفوذترین مورخین و مفسرین امور مصر و جهان عرب به ویژه در خصوص دوران پر از تحولات ناصر بود.
هیکل شاهد تاریخ معاصر مصر بود و بهعنوان نویسنده و روزنامه نگار تاثیرگذار، شاهد تحولات مصر جدید بود.
نگاهی به نوشتههای بیشمار او در مورد تاریخ مصر و سراسر منطقه عربی و مسائل سرنوشتساز و کشمکشهای سیاسی و نیز ماهیت نظامهای حاکم آن و موضوع اصلی جهان عرب یا همان قضیه فلسطین بهاضافه کشمکش با دشمن اسرائیلی کافی است تا معلوم شود هیکل امیر شاهدان تاریخ معاصر مصر بود.
وی با آگاهی فراوان و فرهنگ گسترده و تجربه زیادی که در طول سالها به دست آورد و شامه تیز سیاسی و دیدگاه کارشناسانه و قلم منحصر به فرد خود با حوادث مهم تاریخ مصر همراه شد.
سال ۱۹۷۰، هنگام مرگ عبدالناصر رئیس جمهور سابق مصر، مشاور او محمدحسنین هیکل بر بالینش حاضر بود.
او از ملی شدن کانال سوئز تا گفتوگوهای وحدت عربها و از جنگ ششروزه تا پیمان کمپ دیوید و تمام امتیازدهیها و فروپاشیهای مربوط به آن و از دوران جمال عبدالناصر تا صعود و نزول سادات که آن را با نام اختصاری «پاییز خشم» یاد کرد، تا زمان عبدالفتاح السیسی در انقلاب 25 ژانویه و 30 ژوئن همه را پشت سر گذاشت.
وی بنیانگذار مرکز معروف مطالعات سیاسی و راهبردی الاهرام در سال 1968 بود و با زبان، شیوه و اطلاعات و تحلیلهای خود به مرجعی تبدیل شد که نمیتوان او را نادیده گرفت و بهنوبه خود یک مکتب روزنامه نگاری سیاسی و نویسندگی و تحلیل مسائل راهبردی سیاستها و کشمکشها بود.
وی در اواخر سال گذشته میلادی با «لمیس الحدیدی» در شبکه سی.بی.سی. نابودی عربها را تسلیت گفت و از «فراموش شدن فلسطین» ابراز تأسف کرد.
وی در این گفتوگو اظهار داشت: صحبتهای موشه دایان را به خاطر بیاورید که گفت، ارتش اسرائیل فقط یک نیروی بازدارنده در مقابله با عربها هستند و آنان را از ما دور میکنند و عربها در تناقضات و کشمکشهای خود غرق شدهاند، این تئوری امنیتی اسرائیل است که برخی عربها به جان عربهای دیگر افتاده و اسرائیل را رها کنند.


