تعریف تیم
1- تیم به تعداد کمی از افراد دارای مهارت های مکمل گفته میشود که مقصد واحدی دارند، به اهداف عملکردی مشترک متهد و رهیافت واحد نسبت به مسائل دارند و نسبت به رهیافت خود همگی پاسخگو هستند.
2 - تیم به مجموعه ای از افراد رسماً تعیین شده گفته میشود که برای انجام موفقیت آمیز کار در راستای تحقق رسالت سازمان به یکدیگر وابسته اند. این تعریف با تعریف گروه مشابه است.
3 - با در نظر گرفتن چرخه حیات شکل گیری گروه کاری، تیم گروه کاری است که به مرحله اجرایی خود رسیده است. بسیاری از گروهها بعلت تعارض بر سر قدرت و اختیار و روابط متقابل شخصی ناپایدار، کیفیت لازم برای تیم شدن را پیدا نمی کنند.
نکته: جوهرهی تیم تعهد مشترک است و بدون آن فقط مثل مجموعهای از افراد است، در حالی که با تعهد یک واحد قدرتمند دارای یک عملکرد جمعی است.
هنگامی گروه کاری به تیم کاری تبدیل می شود که :
1- رهبری، جمعی باشد.
2- پاسخگویی از صرفا فردی به فردی و گروهی تبدیل شود.
3- گروه، مقصد یا رسالت خود را تدوین کند.
4- طریق زندگی حل مساله باشد نه فعالیتی پاره وقت
5- اثربخشی با نتایج و محصول جمعی گروه سنجیده شود.
تعداد اعضای گروه میتواند 2 تا 25 نفر باشد. یه گروه اثربخش زیر 10 نفر ولی معمولاً گروهها 8نفره هستند
تمایز گروه و تیم
1- عملکرد گروه وابسته به تک تک اعضاست ولی در تیم هم به سهم هریک از اعضا و هم محصول کار جمعی آنان بستگی دارد. یعنی عملکرد تیم به نتیجه کار هماهنگ همه اعضای آن نیز وابسته است.
2- در گروه اعضا منابع خود را روی هم می ریزند ولی موقع پاداش عملکرد فردی آنان در نظر گرفته می شود و اعضا مسئولیتی جز در قبال کار فردی خود بر عهده نمی گیرند اما در تیم هم بر پاسخگویی فردی و هم جمعی تمرکز می شود در واقع با هم کار میکنند تا به نتیجه ای برسند که بیانگر تلاش مشترک آنان است و هر کدام در برابر نتیجه مسئولیت دارند. در گروه، مدیر اعضا را مسئول کارشان می داند ولی در تیم اعضا خودشان را مسئول پاسخگویی می دانند(اعضای خود رهبری دارند).
3- گروه هدف مشترک دارد ولی تیم علاوه بر آن تعهد مشترک، نسبت به مقصد نیز متعهدند. منظور از مقصد پیروزی به گونهای است که تیم در زمینهای اول یا بهتر از سایر تیم ها باشد. تیمها مانند گروهها اهداف را برای هدایت پیشرفت اعضای خود بکار می برند ولی مقصد گسترده تری دارند که منشاء معنی بخشی و تولید انرژی عاطفی در فعالیتهایی است که انجام می دهند.
4 - ماهیت ارتباط تیم و گروه با مدیریت متفاوت است، گروه به تقاضاهای منظمی که مدیریت از آن می خواهد پاسخ می دهد ولی در تیم مدیریت رسالت را تدوین می کند و تیم در جهت تحقق آن تلاش می کند و به آن اختیار داده می شود تا بدون مداخله در کار، خود را انجام دهند و تا حد زیادی بصورت خودگردان اداره می شود. یعنی در تدوین جدول زمانبندی و دستیابی به اهداف و انتخاب رهیافت خود جهت تحقق رسالت، آزادی عمل دارند.
تبدیل گروه کاری به تیم کاری
برای انجام این تبدیل می توان توجه اعضا تیم را به هدف های مشترک متمرکز کرد و به آنان در مورد توافق چگونگی کسب آن کمک کرد. پس باید از موارد زیر مطمئن بود:
الف) همه اعضا تیم هدفها را شناخته و پذیرفته باشند.
ب) اعضای تیم مهارتهای لازم را کسب کرده باشند.
پ) اعضا اولویتهای تیم را شناسایی کرده و پذیرفته باشند.
ت) اعضای تیم مالکيت کار خود را داشته باشند.
ث) تیم چشم انداز مشترکی برای انجام کارش داشته باشد.
ج) اعضای تیم بصيرت برای انجام کارهایشان داشته باشند.
مدیران از تیم برای پاسخ سریع به محیط متحول استفاده کرده، کارکنان را تشویق می کنند که ابتکار عمل به خرج دهند و با توجه به خبره بودنشان پیشنهادهایی برای بهبود محصولات و فراگردهای انجام کار ارائه نمایند. تیمها تصمیم گیری به سطح عملیاتی آورده و آن را به کارکنانی که دانش لازم دارند تفویض می کنند