هرقدر تاریخِ دورهی نخستینِ اسلام تحتِ بررسیِ دقیق قرار میگیرد، به همان اندازه موضوعِ تأثیرِ شدیدِ ایرانی در پرورشِ افکار و رشدِ مؤسسات در اسلام مسلمتر میگردد و این تأثیر در تشکیلاتِ دولتی نیز قطعی بوده است.(۱) شعبههای گوناگونِ اینگونه مؤسسات تحتتأثیرِ دو عامل، یکی ایران و دیگری روم بهوجود آمدهاند.
در هر دو مورد بخصوص باید تأثیرِ این دو عامل را در نظر گرفت و تفوق و امتیاز را گاهی برای یکی و گاهی برای دیگری قائل شد. مسلم است که تشکیلاتِ نظامی، که قسمتی از تشکیلاتِ عمومیِ دولتی است نیز تحتتأثیرِ این دو عامل بوده است. در تألیفهای تاریخیِ راجع به رشد و ترقیِ سازمانهای دولتیِ اسلام، امورِ مربوط به جنگ و مؤسساتِ نظامی تشریح میشده، ولی میزان و اهمیتِ مؤثراتِ مختلف تاکنون بهطورِ دقیق تشخیص داده نشده است. آلفرد کرِمِر، از دانشمندانی که بیشتر به مطالعهی تاریخِ حکومت در اسلام اشتغال داشته، اهمیتِ خاصّ تأثیرِ ایران و رومِ شرقی را خاطر نشان کرده است.(۲)
قسمتِ عمدهی رسالههای جنگیِ عربیزبان مربوط به دورهی متأخرِ نبردهای لشکریانِ اسلام است با فرنگیان از یک طرف و با مغول از طرفِ دیگر. این زد و خوردها در فنونِ جنگیِ مسلمانان تغییراتی کلی بهوجود آوردند.(۳)از اینرو این رسالهها که در مقامِ خود بسیار جالباند، دورهی متأخرتری را معرفی میکنند، هرچند میانِ آنها محققاً آثاری مربوط به دورههای کهنتر نیز میتوان یافت. از آثارِ ترجمه شده، ترجمهی عربیِ قسمتی از کتابِ آئلیانوس نظامینویسِ یونانی(قرنهای اول و دومِ میلادی)،(۴) که مربوط به رزمآرایی است یادآور میشویم. مدارکِ فراوان ولی پراکندهای در تألیفاتِ تاریخی و منتخباتِ آثارِ ادبی موجودند که بعد از این باید گزینش و ارزشِ آنها معلوم شود. با قبولِ این اصل که تأثیرِ ایرانی در تشکیلاتِ دولتیِ اسلام قوی بوده، باید فنونِ جنگیِ عصرِ ساسانی را نیز موردِ توجه قرار دهیم.(۵)در الفهرست(۱۳۴۳۱۵)(۶)در صورتِ کتابهای راجع به فنونِ جنگی که برای خلیفه منصور و مأمون نگارش یافته، نامِ کتابهای ذیل مربوط به فنونِ جنگِ ایرانیان ذکر شده است: کتابِ اصولِ تیراندازی، کتابِ چوگانبازی که از بازیهای ساسانی بوده، کتابِ راجع به دفاعِ پادشاهانِ ساسانی از مرزهای خود، ترجمهی کتابی شاملِ فنونِ جنگی در تصرفِ قلعهها و شهرها و کمینکردن و جاسوسان و غیره. کتابهای مذکور یکسومِ کتابهای مربوط به فنونِ جنگی است که در الفهرست آمده است.(۷)رسالهی جنگیِ مندرج در آییننامه به ما امکان میدهد علاوه بر مطالعهی اسلام، با یکی از شئونِ تاریخِ تمدنِ ساسانی که ما دربارهی آن مدارکِ بسیار محدودی در دست داریم، آشنا شویم. ترجمهی متنِ این رساله، چه از نظرِ اهمیتِ خاصی که دارد و چه بهعلتِ پراکندگیِ مطالب، محتاجِ تفسیر است و ما در ادامه به تفسیرِ آن میپردازیم.(ص ۳۴و۳۳)
منبع:
ایناسترانتسیف.کانستانتین، تحقیقاتی دربارهی ساسانیان، ترجمهی کاظم کاظمزاده، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم ۱۳۹۱
یادداشتها:
۱. بنگرید به
Goldziher, Islamisme et Parsisme, RHR 43, 1901.
2. A. Kremer, Culturgeschtliche Streifzuge aut dem Gebiete des Islams, Leipzig, 1873, XII;
و از همان مؤلف
Culturgeschichte des Orients I, Wien, 1875, 77_94; 203_255; 217_221.
کرمر بهغیر از تألیفاتِ تاریخی، از ملاحظات و نظریاتِ مندرج در مقدمهی ابن خلدون استفاده میکرد. متن:
Notices et Extraits des manuscrits XVII, I, 1858, 65_79 XX, I, 1885, 75_91.
ترجمه:
XX, I, 1865, 75_91.
دربارهی حقوقِ جنگ در اسلام بنگرید به
B. Haneberg, "Das muslimische Krieysrecht, Abhandlungen der Philos-Philol. Classe der Königl", Bayerischen Akademie der Wissenschften, B. XII, München 1871, Abth. II, 217_295.
راجع به فنونِ جنگی قبل از اسلام بنگرید به
G. Jacob, Altarabisches Beduinenleben ben nach den Quellen geschildert(=Studien in arabischen Dichtern, Heft III), I Ausgabe, Berlin, 1895, 121_131, II Ausgabe, 1897, 121_131.
و نیز بنگرید به
F. Schwarzlose, Die Waffon der alten Araber, Leipzig, 1886.
دربارهی اصطلاحاتِ مربوط به فنونِ جنگیِ اعراب در دورهی قدیم، مقایسه شود با
S. Fränkel, Die aramäischen Frempwörter in Arabischen, Leiden, 1886, 232_244.
3. J. Reinaud, De I' art militaire chez les Arabes du moyen age, Paris, 1848.(JA, 4 ser, XII, 1874, II, 193_237).
4. F. Wüstenfeld, "Das Heerswen der Muhammedaner machdem Arabischen; Die arabische Uebersetzung der Taktik des Aelianus, Abhandlungen der Konigl", Gesellschaft der wissenschaften zu Gottingen, B. 26, 1880; Hist.-phil. Casse III_VII, 1_73; 1_32.
راجع به سنتهای ایرانی بنگرید به ۲۴، ۲۸، ۳۰، ۳۳؛ ۴، ۶.
۵. دربارهی تأثیرِ فنونِ جنگیِ ایرانیان بر اعراب بنگرید به توضیحاتِ
F. Justi, Geschichte Irans von den ältesten Zeiten bis zum Ausgang der Sasaniden, GIPh, II, 397.
۶. مقایسه شود با Reinaud 5.
۷. در کتابِ فهرسة الکتب التی نرغب ان نتباعها سالِ ۱۸۴۰، که لرد میونستر چاپ کرده است و محتویِ اسامیِ کتابها و مسائلِ مربوط به فنونِ جنگیِ مسلمانان است، به نکاتی برمیخوریم که بر اهمیتِ فنونِ جنگیِ ساسانیان در مطالعهی اوضاعِ نظامیِ دورههای اولیهی اسلام دلالت میکنند. در این کتاب موضوعهایی مربوط به فنونِ جنگی موردِ بحث قرار گرفته که برای تتبع در آن باید سنتهای ایرانی در نظر گرفته شوند(مثلاً صفحاتِ ۲۵، ۲۹، ۳۴، ۳۵). در همانجا نامِ یک رشته کتابهای مربوط به تاریخِ ایران قبل از اسلام ذکر شده است که با فنونِ جنگی وابستگی دارند(۱۲۰، ۱۲۲). راجع به آییننامه و کتابِ التنبیه بنگرید به صفحاتِ ۱۲۰، ۱۲۱ و نیز مقایسه شود با صفحاتِ ۳۸ و ۹۹ (سلحشورنامه؟).
در همین فهرستِ کتابها نامِ کتابِ ابن قتیبه که با فنونِ جنگی ارتباط دارد، ذکر شده است، از آنجمله کتاب الخیل، ص ۹۴، کتاب الحرب عشرة ابواب، ص ۱۰۳، کتاب الفرس ستة و اربعون باباً، ص ۱۲۱.