پیشگفتار
واژه برده [Slave] از ریشه اسلاو [Slav] است، نام قومی و اجدادی گروهی از مردم در اروپای مرکزی و شرقی که از قرن پنجم تا سیزدهم به شدت و به کرات مورد حمله قرار می گرفتند و به بردگی گرفته می شدند. معادل واژه برده تقریبا در تمامی زبان های هند و اروپایی برگرفته از اسلام است. برده کسی است که جز اموال شخص دیگریا دولت است، یک ابزار کار همچون خیش یا چکش یا قاطر. برده دار معمولا اختياردار حیات و ممات برد است. برده نیز چون دیگر اشکال دارایی قابل خرید و فروش یا اجاره توسط اربابان دیگر است. شرایط زندگی و کار برده ها و قوانین حاکم بر مالکیت و رفتار با آن ها بسته به زمان ها و مکان های متفاوت به شدت متغیر بوده است. اما نقطه اشتراک همه آن ها اسارت بردگان بوده است و عدم تسلط آن ها بر زندگی و سرنوشتشان. آن ها انسان بودند - انسان همچون صاحبان خود، و در بسیاری از موارد باهوشی معادل یا برتر از آن ها. اما از دیدگاه قانون و جامعه آن ها اموال یا دارایی محسوب می شدند.
هیچ کس نمی داند بردگی دقیقا از چه زمانی آغاز شده است. اما این پدیده از زمان آغاز تاریخ ثبتش ، بخشی از جامعه بشری بوده است. خرید و فروش همنوعان بشری صرفا در همین چند صد سال اخیر خلاف قوانین و سنن اجتماعی تلقی شده است. ارجاعات واقع بینانه به بردگان به مثابه کارگران اجیر شده و بی اجر و مزد را در داستان آفرینش در کتاب مقدس می توان یافت. لوحهای گلی مکشوف در منطقه ای که گویا نخستین مناطق مسکونی در آن پا گرفته اند - میان رودهای دجله و فرات در عراق امروزی - ثابت میکنند که در شهرها و روستاهای آن دوران نیز برده وجود داشته است. ما نمیتوانیم به يقين سال یا حتی قرن شروع برده داری را معین کنیم، اما شرایط پا گرفتن این فرهنگ را می توان شناسایی کرد. حدوداً هفت هزار سال پیش مردم به تدریج در روستاها گرد هم آمدند و این روستاها به شهرکها و سرانجام شهرهای بزرگ و مستقل موسوم به دولتشهر تبدیل شدند. آنها خانه سازی و نوشتن و تولید ابزار فلزی و مواد غذایی را آموختند و برای دستیابی به پوست و پشم و شیر و گوشت اقدام به اهلی کردن و پرورش حیوانات کردند. برای نخستین بار انسان میتوانست به جای حرکت مداوم و شکار و گردهم جمع شدن، در عین مستقر شدن در سرپناهی همیشگی، تمام مایحتاج غذایی خود را تولید کند. اما این نوع زندگی جدید مستلزم وجود کارگران بسیار در مزارع بود. به این ترتیب، مفیدتر آن بود که به جای کشتن تمام جنگجویان دشمن، آن ها را اسیر کنند. می شد از زندانیان در مراقبت از گلهها، پرورش محصول و انجام کارهای معمول خانه استفاده کرد. ممکن بود سرتاسر سال از طلوع تا غروب خورشید یکسره از بردگان کار بکشند، تا وقتی از حال بروند. برده ها بجز جا و غذا هیچ خرج دیگری نداشتند و به آسانی قابل جایگزینی بودند. هر نوع گلایه، شورش یا اقدام به فرار ممکن بود برایشان مجازات مرگ به همراه داشته باشد.
برده داری در اکثر قارهها و تقریباً تمامی کشورها رایج بوده، منجمله ایالات متحده که برده داری در آن تا سال ۱۸۶۵ نهادی کاملاً قانونی محسوب میشد. برده داری رسمی است که میتواند میراثی دردناک از بی عدالتی و نابرابری برجا گذارد، چیزی که بسیاری از مردم ترجیح می دهند وانمود کنند که هرگز رخ نداده یا دیگر وجود ندارد. با این همه، برده داری هنوز هم در بعضی از بخش های جهان رواج دارد، حتی به رغم ممنوعیت آن بر اساس قوانین بین المللی.
برده داری در مصر
در آفریقا، زیر حاشیه جنوبی مدیترانه، مصریها در اطراف رود نیل و سواحل حاصلخيزش جامعه دیگری ساختند. حدوداً سه هزار سال قبل از میلاد مسیح، این منطقه تحت فرمان یک فرمانروای واحد به نام فرعون، که مصریها او را موجودی الهی می دانستند، یکپارچه شد. کل زمینها و کارگاهها و معادن و در واقع تمام مردم از آن فرعون بودند. کارگران مزارع یا مغازهها همه به میل او کار میکردند. برخلاف دیگر جوامع، تقریباً تمامی بردگان به فرمانروا تعلق داشتند. اکثر بردگان در جنگها یا حمله به شهرها و قبیلههای همجوار به اسارت گرفته میشدند.
وفور رعایا برای کارکردن در مزارع و قدرت فرعون برای به کار گرفتن آن ها در طرح های ساخت و ساز در هر جا که خود می خواست، طبقه ای از بردگان را پدید آورد که در عین مفید بودن، حیاتی و اساسی نبودند. اگر فرعون علاوه بر بردگانش به کارگران بیشتری برای ساخت معبد یا شهر یا هرمی نیاز داشت، کارگران مزرعه را پس از دروی محصول به کار بریدن و حمل تکههای عظیم سنگ های گرانیت و مرمر وامی داشت. سپس وقتی هنگام کشت فرا می رسید، دوباره آن ها را به سر مزارع باز می گرداند. این چرخه کار اجباری کار بی مزد یا بیگاری نام داشت. بناها یا هرم هایی که هنوز در وسط بیابان قد علم کردهاند، به این ترتیب ساخته شدند. هرودوت، مورخ یونان باستان که از مصر دیدن کرد، در تواریخ خود، چنین نوشته است: خئوپس (فرعون).... بدون استثناء (رعایای خویش را به نفع شخص خویش چون برده به کار میگماشت. بعضی از آنها مجبور بودند تکههای عظیم سنگ را از معادن سنگ در تپههای عربستان به رود نیل بکشند، این سنگها از آن جا با قایقهای بزرگ از رود میگذشتند و در آن سوی رود کسان دیگری آنها را تحویل میگرفتند و به نوبه خود به تپه های لیبی میکشاندند. این کار را گروههایی که دوره کارشان سه ماهه بود انجام میدادند، و در هر گروه صد هزار مرد کار میکردند. ساخت مسیری که این سنگهای عظیم از طریق آن و با زحمت و تلاش بی امان بردهها حمل میشد، ده سال طول کشید - کاری که به گمان من، از ساخت خود هرم بسی عظیم تر و دشوارتر بوده است، چون این جاده پنج فرلانگ (*) طول، شصت پا عرض و حداکثر چهل و هشت پا ارتفاع دارد و از تکه سنگ های صیقل خورده مزین به نقش حیوانات ساخته شده است. همان طور که گفتم، ساخت این جاده ده سال طول کشید - به احتساب مرقدهای روی تپه که هرمها بر آن ساخته شد. ساخت خود هرم بیست سال طول کشیده است؛ این بنا در در قاعده مربعی شکل است، و ارتفاع آن [هشتصد پا برابر با طول طرفین می باشد؛ هرم از سنگهای صیقل خورده و خوش تراش ساخته شده، و طول هیچ یک از تکه سنگ ها کم تر از سی پا نیست. این دستاوردهای عالی در حوزه ساخت و ساز در صورت عدم بهره مندی فراعنه از نیروی کار رعایای خویش و انبوه هزاران هزار کارگر تحقق نمییافتند. دیوارها و جادههای فلسطین عهد باستان نیز با استفاده از نیروی کار بردگانی که در جنگ ها اسیر می شدند، ساخته شدند. طبیعتاً پادشاهان، سرداران سپاه، تجار ثروتمند و کشاورزان بیشترین بردگان را در خدمت داشتند. بردگان علاوه بر طرح های عمومی، در مزارع نیز کار و به کارهای معمول خانه هم رسیدگی میکردند. بسیاری از بردگان اندرونیها بخشی از خانوادهای که به آن تعلق داشتند محسوب میشدند، و گاهی به فرزندی پذیرفته میشدند یا از اربابانشان مالی به میراث میبردند و گاه حتی آزاد میشدند. بر اساس قانون یهودیان، اربابی که به بردهاش آسیب میرساند، مجبور بود او را آزاد کند.
* فرلانگ به انگلیسی (Furlong) : یکایی است برای اندازهگیری فاصله در دستگاههای آمریکایی و امپراتوری که برابر یک هشتم مایل، ۲۲۰ یارد، ۶۶۰ پا، ۴۰ رود یا ۱۰ زنجیر میباشد. میزان دقیق فرلانگ در کشورهای انگلیسیزبان گوناگون کمی متفاوت است.۵ فرلانگ بهتقریب برابر با ۱ کیلومتر میشود.