بکار گرفتنِ خطِ آرامی توسط شاهانِ مستقلِ پارس و اشکانیان، بازگشت به سنتِ هخامنشیان
تأثیرِ این شیوهی بیهمتا، که شاید برای ابطالِ اندیشهی غلطی که دربارهی دودمانِ اشکانی وجود داشت، کافی باشد، با گنجینهی سکههای کشف شده در بیست سالِ پیش در شمالِ ایران استوار گردید. زیرا این گنجینه، غیر از تعدادِ کمی سکههای خارجی، دارای هزاران سکه از دو شاهِ نخستینِ دودمانِ اشکانی، یعنی اشکِ یکم و پسرش اشکِ دوم، است که بدینترتیب واقعیتِ تاریخیِ آنها بهطورِ قاطع تایید میشود. بدینسان مطمئن میشویم که از زمانِ ارشک یا اشک، بنیانگذارِ دولت و دودمانِ اشکانی(۲۳۸-۲۱۷ ق.م) و این کار را نیز در مقیاسی گسترده انجام دادهاند. این واقعیت، که برای تأسیسِ هر دولت اهمیتِ عظیمی دارد، توانسته افسانهی رایج در موردِ سستی و بیحالیِ اشکانیان و ناتوانیِ ایشان در سرمشق گرفتن از دولتهای هلنیستیِ همجوار را باطل سازد. البته اینکه سرمشقِ سلوکیان و دودمانهای همسایه آندراگورا و دیودوت توانسته باشد بر این تصمیمِ اشک اثر گذاشته باشد، امری ممکن و حتی محتمل است. اما در اینجا فقط با نفوذِ بیگانگان که در عهدِ باستان امری رایج بوده سر و کار نداریم. ارشک میتوانست به فعالیتی که خود بانیِ آن باشد و نفوذِ بیگانگان هم به چشم نخورد، اقدام کند. در واقع فقط بخشی از سکهها نوشتههای رویشان به زبانِ یونانی است و نوشتههای سکههای دیگر به زبانِ آرامی است. با در نظر گرفتنِ نقشِ زبانِ آرامی در شاهنشاهیِ هخامنشی، به نظر میرسد درست آن است که نتیجه بگیریم که اشک کاملاً آگاهانه تصمیم گرفته پشت و روی بخشی از سکهها را به زبانِ آرامی بنویسدنظیرِ کاری که شاهانِ محلیِ پارس که معاصرِ او بودند، میکردندتا پیوندهای خود با سنّتِ کهنِ پارس را نشان دهد و به نگرشِ ایدئولوژیکی تکیه کند که اشکانیان از قرنها به آن وفادار ماندند. (1)
تهاجمِ گسترده به آسیای کوچک به فرمانِ اُرُدِ دوم (پادشاهی ۵۷_۳۷ ق.م)
یکی دیگر از نشانههای احیای سنّتِ هخامنشیان توسط دولتِ اشکانی به نظر میرسد در مبارزات برای فتوحاتی باشد که در سال ۴۱ ق.م توسط اُرُدِ دوم آغاز شد، در پیِ شکستِ روم در نبردِ حران در سال ۵۳ ق.م. حمله به آسیای صغیر توسطِ شاهزاده پاکور و ژنرالِ رومی کوینتیوس لابیِنوس(2)، بدونِ شک جاهطلبانهترینِ اقداماتِ تهاجمی بود که تاکنون توسطِ دولتِ اشکانی انجام شده بود، و تنها قابل قیاس است با تلاشِ نبردِ غلبه یافتهی خسرو دومِ ساسانی علیه بیزانس، که پس از موفقیتِ اولیه، توسطِ رومیان خنثی شد. البته میتوان تجاوزِ دولتِ اشکانی در سالِ ۴۱ ق.م را بهعنوانِ تلاشی برای احیای امپراتوریِ هخامنشی درنظر گرفت. اما هیچ مدرکِ بدونِ ابهامی برای که به نفعِ چنین تفسیری باشد، وجود ندارد. در واقع، حملهی اشک به آسیای صغیر، که اندکی پس از پایانِ جنگِ داخلیِ روم به به دنبال آمد، در زمانی که تسلطِ روم بر املاکِ شرقیاش شکننده بود، ممکن است فرصتی برای گسترشِ نفوذِ حوزهی دولتِ اشکانی بر ضدّ روم باشد.
پینوشت:
1- وُلسکی.یوزف، شاهنشاهی اشکانی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، ققنوس، چاپ ششم ۱۳۹۳
2- کوینتیوس لابیِنوس(Quintius Labienus) سفیرِ رومی بوده که توسطِ فرماندهی کلِ سوریه اعزام شده بود.
مأخذ:
Shayegan.M. Rahim, Arsacids and Sasanians Political Ideology in Post-Hellenistic and Late Antique Persia, Cambridge, New York, First Published 2011.