سورن سردارِ پارتها، واقعاً مردی بسیار لایق و هنرمند و شجاع بود. گرچه هنوز به سی سالگی نرسیده، این سردارِ جنگآور با جمعی از ملازمان و سوارانِ شخصیِ خود که همه مسلح و زرهپوش بودند، حرکت کرد و همواره با چندین واگن از اهل و کسان و زنان و محبوبههای خود مسافرت میکرد و گویا کلِ قوای او فقط از دستههای سوار تشکیل شده بود که در آن کشورِ وسیع و مسطح، منطقیترین وسیلهی جنگ و پیکار بودند و مسافاتِ طولانی را به سرعت میپیمودند.
کراسوس با نهایتِ سرعت در پهندشتِ بینالنهرین راه میپیمود و بعدها صاحبمنصبانِ رومی که میخواستند عذری برای شکستِ سنگینِ خود بتراشند، آن ناحیه را بیابانِ بیآب و آبادی وصف کردهاند. ولی در واقع، آن ناحیه از تپهها و زمینهای پستِ بسیار ترکیب شده و جابهجای آن دِه و قریه با مجاریِ آب وجود داشته و چون این لشکرکشی که سریعترین حملهای است که در تاریخ نظیر ندارد در اولِ بهار شروع شد، گویا قبل از آنکه صحراها از گیاهانِ سبزِ بهاری پوشیده شود، راه میپیمودند و در ششمِ مِی، قشونِ روم به رودِ بالیشا(Balicha)(بالیخ(Balikh))به موضعی رسیدند که در جنوبِ کارهه(Carrhae)(حرّان) واقع است.
در آن موقع، پیشاهنگان و جاسوسانِ رومی خبر آوردند که سورن، سردارِ اشکانی، در همان نزدیکیهاست. افسران و سردارانِ سپاهِ روم اصرار کردند که سردار در آنجا اندکی اقامت کرده و اوضاعِ محلی را بهدقت مطالعه کند، اما کراسوس تسلیمِ حرارت و شتابِ پسرش شده، در آنجا اندک غذا و شرابی صرف کرده، به عجله سپاهِ خود را به حرکت آورد. کراسوس بنابر راهنمایی و مصلحتبینیِ کاسیوس، حکمرانِ رومیِ شام، خود را در دو جناحِ راست و چپ قرار داد. فرماندهیِ یک جناح را به پسرش پوبلیوس و جناحِ دیگر را در فرمانِ کاسیوس قرار داد و خود در قلبِ سپاه جای گرفت. بدیهی است لشکریانِ خسته و واماندهی روم را شتاب در حرکتِ عجولانه بیش از پیش فرسوده و ناتوان ساخت، همین که به مرکزِ سپاهِ اشکانیان نزدیک شدند، اکثرِ قشونِ روم بهصورتِ یک شکلِ مربع آراسته شدند. هنوز مقدار قوا و تعداد نیروی دشمن برایشان نامعلوم بود، زیرا در پیشاپیشِ سپاهِ آنها، پیشقراولان قرار گرفته ولی عمقِ میدان، قسمتِ عمدهی سپاهیانِ جنگجو که همه با زره و خفتان (*) مجهز شده بودند و نوکِ اسلحه و زرهِ خود را در زیرِ پوششی از پوست از نظرِ دشمن مخفی کرده و به یک اشارهی سوارانِ پارتی، آن پوششها را دورافکنده و با غریوی مهیب، آمیخته با صدای طبل و کوسهای گوشخراش بر صفوفِ رومیان تاختند. این حمله سبب شد که پیشقراولانِ سپاهِ رومیان و سپاهیانِ سبکاسلحهی آنها عقب نشسته و در وسطِ آن مربع مأمن گرفتند و قبل از آنکه کراسوس سر از گریبانِ حیرت و دهشت برآورد، خود را از هر طرف در محاصره دید.
1. لاتین: Cataphracts، نوعی جامهی جنگی از ابریشم یا پشم که شمشیر روی آن میلغزید و اثر نمیکرده است