خزانه داری گستیا در عهد اشکانی
در شوش شخصی بهنام"گستیا" که از اتباع بود و ثروت خود را در راه احیای شهر در بهتر کردن شیوهی زندگی مردم و امور خیریه مصرف میکرد و قبلا "خزانهدار" شهر بود، برای دومین بار به این مقام انتخاب شد. این انتخاب دوم، برخلاف قانون اساسی و مقررات شهر شوش بود. طبق مقررات، دورهی انتخابی این شغل سه سال بود و انتخاب مجدد وی میبایست با شورای شهر و نیز رضایتمندی شاه بوده باشد. شاه انتخاب مجدد او را شاید بهدلیل اینکه طرفداران شاهی او را برگزیده بودند، تایید کرد. این نامه نمایانگر وضعیت شهرها با دربار، نحوهی ادارهی شهرها و نیز مکاتبات سیاسی و تصمیمات کشوری شاهان اشکانی بود. شهرها اجازه داشتند که مستقیماً مسائل ایالتی خود را با شخص شاه در میان بگذارند.(ص ۵۸۶)
اشکانیان، حتی آداب و سنن عشیرهای خود را در"سازمان اداری و دولتی" شاهنشاهی خود حفظ کرده بودند و قدرت پادشاهی در خاندان"ارشک" باقی ماند. در کنار شاهان اشکانی و قلمرو پارت، چندین سلسلهی کوچک شاهی نیز وجود داشت که در راس آن شاهزادهای محلی و یا نمایندهای از خاندان اشرافی محلی حکم میراند. این سلسلههای کوچک دارای شاهان و حکام مستقلی بودند که به حیات سیاسی خود در سایهی اشکانیان ادامه میدادند. این سرزمینهای محلی و مستقل، عبارت بودند از: ارمنستان، ماد، آدیابنه، پارس، خوزستان، اصفهان، ری، گرگان، یزد، باختر و بخشهایی از هند. کانون قدرت اشکانیان، سرزمین ماد و شهر هگمتانه(اکباتان) مرکز تابستانی شاهان بود. مرکز حکومتی در زمستانها، شهر بابل بود که بهدلیل قرار گرفتن در ناحیهی مزوپوتامین (میانرودان) اهمیت زیاد داشت.
در راس حکومت، شاه قرار قرار داشت که همواره بهطور انتخابی از خاندانِ "ارشاکیان"یا"اشکانیان" بود. هفت خاندان معروف، از نزدیکان شاه محسوب میشدند و محافظان شاه از همین خاندان و یا نظامیان مورد اعتماد انتخاب میشد. اختیارات شاه بهوسیلهی دو شورا، یکی"شورای بزرگ خاندان" یا "شورای اعیان" و دیگری به نام"شورای کاهنانمغان" یا "شورای خردمندان مغان" محدود میشد.
به این ترتیب عملاً بسیاری از بزرگان و روحانیان اشکانی بهطور مستقیم در مسائل مملکتی قرار میگرفتند و از ارکان مهم دولت محسوب میشدند. مجالسی که با حضور روحانیان برگزار میشد "مغستان" نامیده میشد. این مجلس نقش کمتری در مسائل اداری کشور داشت. انتخاب شاه با حضور دو مجلس و با توجه به وصیتنامهی شاه قبلی انجام میگرفت.
فرماندهی سپاه "اسپهبد"، بهگونهای موروثی همواره از خاندان"سورن" و "کارن" که در زمرهی هفت خاندان بزرگ اشکانی بودند، انتخاب میشد. این سنت، بازتابی از شیوهی هخامنشیان بود و بهویژه دستهی"سواره نظام" بسیار مورد توجه بود که میتوانست افراد زبده و حتی از غیر هفت خاندان را شامل شود. شبیه همین دستههای نظامی نیز در ایالات وجود داشت. شاهزادگان، لشکریان زبده و ماهری را در اختیار میگرفتند."سوارهنظام" پارتی بهویژه، در تیراندازی و اسبسواری شهرت داشت. (ص ۵۸۷)
وضعیت جغرافیایی اشکانیان و قرار گرفتن بر سر راه تجاری بین چین و هند تا سرزمین روم و دریای مدیترانه، شرایط مناسبی را برای دولت و امر بازرگانی پیش میآورد و سبب میشد که ایران و سرزمینهای دوردست، سفیران سیاسی و تجاری رد و بدل شود. سرزمین بینالنهرین بهویژه بر سر راه بازرگانی شرق و غرب قرار داشت و تجارت ابریشم حتی در آن زمین، یکی از اقلام مهم را تشکیل میداد، بهویژه که امپراتوری روم با چین نیز روابط و دادوسِتَد داشت. در زمان مهرداد دوم، هیاتی از چین بین سالهای ۱۲۰ تا ۸۷ ق.م، به ایران آمد و بعدها نیز در سال ۹۷ میلادی هیات دیگری به ایران آمد. سفیر چین از شهرهای صددروازه، هگمتانه و بابل دیدن کرد. راه دیگر بازرگانی، از طریق خلیج فارس تا هندوستان بود. علاوه بر آن مسیر خلیج فارس از طریق رودخانهی دجله تا شهر سلوکیه به ناحیهی دورااروپوس و مرکز بازرگانی سوریه متصل میشد. در قرن دوم و اول قبل از میلاد نیز راه بازرگانی ترکستان، مرو، صددروازه، هگمتانه، سلوکیه، هَترا(الحضر) و نصیبین و سواحل فرات، راهی شناخته شده بود. کشف سکههای مهرداد دوم، در ترکستان و یا داد و ستد پارچههای سوری در مغولستان، نشانگر روابط خوب بازرگانی آن دوران است. انار، محصولی ایرانی بود که به چین برده شد و آن را "میوهی پارتی" میدانستند. هلو و زردآلو از چین به ایران آورده شد. "پولاد مرو" یکی از بهترین محصولات چین بود که در مرو به فروش میرسید و به همین مناسبت نیز فولاد مروی خوانده میشد. جادهی هندوستان، سیستان، کرمان به استخر نیز اهمیت زیادی داشت و رد و بدل کالا را در مسافتهای دور ممکن میساخت. سرزمینهای شرقی پارتیان بیشتر به دامپروری و کشاورزی میپرداختند و محصولات این نواحی مانند گندم، جو و نیز برداشت از تاکستانها، رقم مهمی از اقلام بازرگانی را تشکیل میداد. در اراضی کشاورزی و امور بازرگانی، بردگان نقش مهمی داشتند و یکی از ارکان مهم کشت و یا داد و ستد را تشکیل میدادند. (ص 57 تا 58)