زمین، سوزنی در انبار کاه!
اسطوره چینی ها، جهان با موجودی به نام پان-گو آغاز می شد، طبق تصورات اسطورهای آنها در آغاز پیدایش جهان، تمام هستی درون چیزی شبیه به تخم مرغ جای داشت و داخل این تخم مرغ نیز پر بود از تودهای درهم ریخته و مخلوطی از زمین وآسمان. طبق این اسطوره در زمانی که زمان و آسمان با هم یکی بودند ناگهان پان- گو (تصویر زیر: پانگو اسطوره چینی)، نخستین موجود سر برآورد و با جدا کردن زمین از آسمان، به جهان هستی نظم بخشید.
پیشینیان را نمیتوان بابت این داستان سراییها و اسطورهسازیها سرزنش کرد. دانش انسان از جهان هستی هنوز هم با وجود حجم عظیم دادههای علمی که پژوهشگران همه روزه از طریق رادیوتلسکوپها؛ تلسکوپهای فضایی و آزمایشگاههای عظیم فیزیک مانند مرکز سرن(CERN) و نظایر آن دریافت میکنند؛ اندک است. هنوز بسیاری مسائل حل نشده باقی مانده و خیلی چیزهاست که مبهم و مجهول است.
چند روز پیش که خبر کشف سیاره شبه زمین Kepler-452b در فاصله ۱۴۰۰ سال نوری دور از ما توسط ناسا منتشر شد یک محاسبه سرانگشتی نشان میداد ابعاد فضا تا چه حد بی کران و غیرقابل دسترس است. انسان حتی برای دسترسی به یک سیاره داخل همین منظومه شمسی مانند پلوتو نیز باید حدود ۱۰ سال منتظر بماند. حتی با فضاپیمای افقهای نو ( New Horizons) که سرعتی بین ۵۰ تا ۶۰ هزار کیلومتر در ساعت راهی پلوتو بود؛ چنین سفری فوق العاده طولانی است. بشر از اینکه توانسته از سیارهای که در مقایسه با ابعاد نجومی، همین بیخ گوش خودمان است و تنها چهار و نیم ساعت نوری از ما دور است عکس واضحی بگیرد خوشحال است. چه رسد به اینکه بخواهد راهی سیارهء تازه کشف شده Kepler-452b بشود. چنین سفری با فضاپیمایی مانند فضاپیمای افق های نو ( New Horizons) در حدود ۲۸ میلیون سال طول خواهد کشید.
بماند که ۱۴۰۰ سال نوری در قیاس با ابعاد و اعداد و ارقام نجومی؛ خیلی هم نزدیک محسوب میشود. قطر کهکشان ما یعنی راه شیری حدود ۱۰۰ هزار سال نوری تخمین زده میشود. کهکشانی که طبق محاسبات کیهان شناسان؛ شاید شامل ۴۰۰ میلیارد ستاره باشد. جایی روی انتهای یکی از شاخههای یک ابرخوشه به نام لانیکیا(laniakea) به ابعاد ۵۲۰ میلیون سال نوری و شامل حدود یکصدهزار کهکشان. بماند که ابعاد جهان هستی بسیار بیش از اینها تخمین زده میشود و کیهان شناسان قطر جهان قابل مشاهده را ۹۳ میلیارد سال نوری برآورد میکنند.
در تصویر زیر محل قرار گیری کهکشان راه شیری را در ابر خوشه عظیم لانیکیا مشاهده میکنید. هر ذره سفید نشان دهنده کهکشانهای همسایه ماست.
آنچه که انسان را بیش از هر چیز به حیرت وا می دارد این است که تا همین ۹۲ سال پیش؛ یعنی سال ۱۹۲۳ میلادی بشر گمان میکرد که تمام جهان هستی تنها از کهکشان راه شیری درست شده است. ادوین هابل کیهان شناس بود که نشان داد کهکشان آندرومدا متعلق به کهکشان راه شیری نیست و میلیونها سال نوری بیرون از کهکشان ما قرار دارد. ظرف همین چند ده سال، فهم و دانش بشر از جایگاهش در جهان هستی به صورت اعجاب انگیزی افزایش یافت. اما همچنان مجهولات و موانع بسیاری بر سر راه فهم انسان از جهان وجود دارد.
فهم ما از جهان هستی اگر چه محدود و اندک است؛ اما در آن حد کم نیست که برای چیزهایی که نمیدانیم؛ داستان و اسطوره سر هم بندی کنیم. مثلا برای بخشهای ناشناخته جهان و اینکه در ورای ابرخوشه لانیکیا چه میگذرد دست به دامان خرافات و اسطورهها نمیشویم و منتظر میمانیم تا علم و روش علمی، شناخت دقیقتری در اختیارمان بگذارد.
نویسنده: عرفان کسرایی- پژوهشگر مطالعات علم و فناوری در دانشگاه کاسل آلمان