بازگشت فروغی به نخستوزیری در وضعیت بحرانی
در مدت کوتاه پس از اشغال بحثهای جدی در سفارتخانههای متفقین وجود داشته است تا جایی که موضوع بازگشت قاجار نیز در دستور کار قرار گرفت. اعضای کابینه انگلستان بازگشت یکی از افراد سلسله سابق قاجار به تخت سلطنت را مورد بررسی قرار دادند، ولی معلوم شد که شخص مورد نظر یک کلمه هم فارسی بلد نیست.
انگلیسیها به ولیعهد، محمدرضا پهلوی نیز بدبین بودند. علت آن هم ضعف و ترس وی و تمایلش به آلمان بود. اما سومین فرزند رضا شاه که در آن تاریخ ۱۸ ساله بود، یکی از گزینههای جانشینی رضاشاه بود. در کنار این وقایع، تلاشهایی نیز جهت حفظ رژیم پهلوی در ایران صورت میگرفت. رضاشاه با وجود اینکه نمیخواست فروغی را به نخستوزیری منصوب کند، صلاح کار را در این دانست که رضایت او را برای تشکیل کابینه جلب کند. رضاشاه ابتدا در نظر داشت تا مجید آهی که به زبان روسی مسلط بود یا علی سهیلی که هم زبان روسی را خوب میدانست و هم زن روسی داشت، بهجای منصورالملک، زمام کابینه را بهدست بگیرند زیرا از ارتش سرخ ترس زیادی داشت و فکر میکرد آن دو بتوانند روابط را اصلاح کنند، اما آن دو، شانه خالی کردند و در مقام مشاوره به رضاشاه گفتند که مرد میدان زمامداری در وضع حاضر فقط ذکاءالملک (محمدعلی فروغی) است که خانهنشین و بیمار در نزدیک کاخ شهری شاه سکونت دارد. رضاشاه پیشنهاد آهی و سهیلی را به شرط اینکه هر دو در کابینه ذکاءالملک عضویت داشته باشند، پذیرفت.
رضاشاه و فروغی در کاخ سعدآباد یکدیگر را ملاقات کردند. فروغی پس از برکناری از نخستوزیری دوم خود، هرگز شاه را ملاقات نکرده بود. شاه به محض دیدن فروغی، با لبخندی گفت: «نه، فروغی، آنقدرها هم که فکر میکردیم پیر نشده است.» فروغی پیر و بیمار به نخستوزیری رسید و به شاه قول مساعد داد تا ولیعهد را بر تخت سلطنت بنشاند. آنچه فروغی را در این راه دلگرم میکرد، صحبتهای سهیلی بود که فاش ساخته بود که خواهد توانست از طریق آنتونی ایدن، دوست انگلیسیاش، لندن را وادار به قبول سلطنت ولیعهد کند.
رضا شاه تا به اینجا برسد، علاوه بر اتکای بینتیجه به روزولت، استمداد از «پیشوا» را هم تجربه کرده بود. اتل (مامور گشتاپو در تهران) به او قول داده بود که پس از دو ماه مقاومت در برابر نیروهای شوروی و انگلستان، ارتش آلمان به کمک رژیم خواهد آمد. اما در پی وقایع شهریور ماه، رضا شاه که از کمک آلمانها ناامید شده بود، تصمیم گرفت هرچه زودتر و قبل از آنکه مجبور شود علیه آلمانها، تصمیماتی را اتخاذ و اجرا کند، از صحنه خارج شده و ولیعهد را بهجای خود بنشاند. در این صورت میتوانست امیدوار باشد که در صورت پیروزی کشورهای محور، او به سلطنت برخواهد گشت و در صورت پیروزی متفقین، پسرش سلطنت خواهد کرد. مهمترین اقدام برای تحقق این هدف، نخستوزیری فروغی بود.
*منبع: ذکاءالملک فروغی و شهریور ۱۳۲۰، باقر عاقلی، انتشارات علمی و انتشارات سخن