محمدعلی سپانلو در سن هفتادوپنج‌سالگی از دنیا رفت.

بازدید: ۷۶۷ | تاریخ: 1394/02/22 | نگارنده:

به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، این شاعر، پژوهشگر و مترجم پیشکسوت شامگاه دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه در بیمارستان درگذشت. سپانلو که چند سالی از سرطان ریه رنج می‌برد اخیرا در پی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش ICU بیمارستانی در تهران بستری شده‌ بود.

مشاهده آلبوم تصاویر
محمد علی سپانلو
مهدی اخوت، دوست و همخانه سپانلو، درباره درگذشت این شاعر به ایسنا گفت: ساعت از 11 شب گذشته بود که از بیمارستان زنگ زدند «سپان» دچار ایست قلبی شده است. اخوت درباره برگزاری مراسم تشییع و خاک‌سپاری سپانلو و این‌که وصیتی در این‌باره داشته است اظهار کرد: درباره محل خاک‌سپاری با من صحبتی نکرده بود ولی بعضی دوستان می‌گویند دلش می‌خواسته در امام‌زاده طاهر دفن شود که نمی‌دانم ممکن هست یا نه و باید درباره چگونگی برگزاری مراسم تصمیم بگیریم. محمد علی سپانلو (زاده ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در تهران - درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ در تهران) شاعر و مترجم ایرانی بود. وی در کنار برگردان آثار ادبی، مجموعه‌های شعری از جمله رگبارها، پیاده‌روها، نبض وطنم را می‌گیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایق‌سواری در تهران را در کارنامه خود دارد. سپانلو آثاری از نویسنده‌های مطرح دنیا مثل آلبر کامو و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کرده‌است. او فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران بوده و از نخستین اعضای کانون نویسندگان ایران است. روز چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۱۹ برابر با ۲۰ نوامبر ۱۹۴۰ در شهر تهران به دنیا آمد وی از روز سه‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ در پی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان سجاد تهران بستری شده بود؛ و سرانجام در روز ۲۱ اردیبهشت برابر با ۱۱ مه ۲۰۱۵ سن ۷۵ سالگی درگذشت. محمدعلی سپانلو شاعر، منتقدادبی، مترجم بود. وی بیش از پنجاه (۵۰) جلد کتاب در زمینه‌های شعر و داستان و تحقیق، به صورتِ تألیف و یا ترجمه، منتشر کرد. در بیست سالِ گذشته، او به عنوانِ یکی از چند نماینده‌ی معدودِ ادبیاتِ معاصرِ فارسی در بسیاری از گردهمایی‌های بین‌المللی در اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته می‌شود که سهمِ بزرگی در معرفیِ ادبیاتِ ایران به جهانیان دارد. بسیاری از آثارِ او تا به حال به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، هلندی، عربی، و سوئدی ترجمه شده‌است. کتاب نویسندگانِ پیشروِ ایران که گلچینی از آثارِ داستانیِ نویسندگانِ قرنِ بیستمِ ایران، به همراهِ بررسیِ آنهاست، جزوِ منابعِ درسی در بسیاری از دانشگاه‌های ایران است و تابه‌حال فروشِ بسیار بالایی داشته‌است. ضمناً سپانلو از معدود شاعران و نویسندگانِ ایرانی‌ست که در دنیایِ ادبیاتِ غرب نیز شناخته شده‌است، و توانسته‌است نشان شوالیه‌ی نخلِ (لژیون دونور) آکادمیِ فرانسه (بزرگ‌ترین نشانِ فرهنگی کشورِ فرانسه)، و جایزه‌ی ماکس ژاکوب (بزرگ‌ترین جایزه‌ی شعرِ فرانسه) را دریافت کند. سپانلو، پس از اتمام دانشگاه و دوران نظام وظیفه، در سال ۱۳۴۴ با شاعر و نویسنده جوان، پرتو نوری‌علاء ازدواج کرد. دختر وی، شهرزاد سپانلو خواننده موسیقی پاپ و پسرش، سندباد سپانلو حاصل این ازدواج هستند. پرتو نوری‌علاء در سال ۱۳۶۴ برای همیشه از سپانلو جدا شد و با فرزندانش به آمریکا رفت. همچنین ترجمه‌ «آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند» نوشته‌ هوراس مک‌کوی، «مقلدها» نوشته‌ گراهام گرین، «شهربندان» و «عادل‌ها» نوشته‌ آلبر کامو، «کودکی یک رییس» نوشته‌ ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» شعرهای یانیس ریتسوس و «گیوم آپولینر در آیینه‌ آثارش» - شعرها و زندگی‌نامه‌ گیوم آپولینر - از دیگر آثار منتشرشده‌ او هستند. محمدعلی سپانلو که در سال‌های دور تجربه حضور در فیلم‌های «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی / 1351)، «ستارخان» (علی حاتمی / 1351) و «شناسایی» (محمدرضا اعلامی / 1366) را داشت در سال 1380 هم در فیلم «رخساره» امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت. با شاخه ی گل یخ از مرز این زمستان خواهم گذشت جایی کنار آتش گمنامی آن وام کهنه را به تو پس می دهم تا همسفر شوی با عابران شیفته ی گم شدن شاید حقیقتی یافتی همرنگ آسمان دیار من شهری که در ستایش زیبایی دور از تو قهوه ای که مرا مهمان کردی لب می زنم و شاخه ی گل یخ را کنار فنجان جا می گذارم چیزی که از تو وام گرفتم مهر تو را به قلب تو پس می دهم آری قسم به ساعت آتش گم می کنم اگر تو پیدا کنی این دستبند باز شد اینک از دست تو که میوه ی سایش به واژه هاست محمد علی سپانلو
حذف فیلتر