تحليلگران حقوق و روابط بينالملل از تبعات نقض برجام ميگويند
«شرق» اين سؤلات را با كارشناسان حوزه در ميان گذاشته است:
١-دونالد ترامپ و کنگره چه گزینههایی را در مواجهه با برجام دارند؛ آنها با برجام چه خواهند کرد؟
٢-کشورهای اروپایی و آسیایی، روسیه و چین در مقابل تصمیم ترامپ و کنگره برای نقض برجام چه خواهند کرد؟
٣-به نظر میرسد گزینه تحریم سپاه نسبت به گذشته جدیتر شده است؛ در این صورت چه شرایطی پیش خواهد آمد؟
٤-شرکتهای خارجی که با سپاه و بنگاههای اقتصادی وابسته به سپاه در ارتباط هستند، با چه موقعیتی روبهرو خواهند شد؟
٥-ایران در مواجهه با نقض برجام چه خواهد کرد؟
بازگشت به عقب
فریدون مجلسی. دیپلمات ارشد سابق
١) اگر ترامپ مسئله را به کنگره واگذار کند، فقط به قصد گریز از تعهدی است که از قبل درباره ابطال برجام داده بود. درهرحال کنگره نمیتواند قراردادی را که منحصر به آمریکا نیست باطل کند، اما میتواند بهدلیل روابط خصمانه موجود و برای حمایت از اسرائیل تحریمهای دوجانبه را تشدید کند.
٢) دولتهای اروپایی و آسیایی از ادامه برجام حمایت خواهند کرد، اما بانکها و شرکتهای عمده اروپایی احتیاطاً تحریمهای آمریکا را رعایت خواهند کرد. اغلب کشورهای عربی نیز تحریمهای آمریکا را اعمال خواهند کرد.
٣) مسئله تحریم سپاه پاسداران مهم نیست، زیرا هماکنون هم این تحریم عملاً وجود دارد. مسئله احتمال تروریستی اعلامکردن سپاه پاسداران است که موجب واکنش شدید شده است، زیرا تروریستی اعلامکردن سپاه بوی جنگ میدهد، یعنی آزادی عملیات جنگی و هدفگیری فردی و گروهی در شرایط گوناگون مانند رفتار با طالبان و داعش. این اقدام میتواند به واکنش و شرایط خطیر و عملاً جنگ منجر شود.
٤) شرکتهای عمده خارجی الزام قانونی به حمایت از خواستههای آمریکا ندارند، اما عملا و به بهانههای گوناگون از همکاری خودداری خواهند کرد. روابط مانند سنوات گذشته ادامه خواهد یافت.
٥) ایران میتواند دفاع از حقوق فلسطینیان و اعراب را در قالب پشتیبانی از خواستههای آنان و جبران خسارات طبق قوانین بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت پیگیری و خود را از شرایط جنگی انفرادی خارج کند.
روز سخت برجام
کوروش احمدی. کارشناس حقوق بینالملل
١) مجموعه شواهد و قرائن حداقل از بعد از سخنرانی نیکی هیلی در مؤسسه «آمریکن انترپرایس» در پنجم سپتامبر حاکی از این است که ترامپ در پی کنارهگیری از برجام و به شکستکشاندن آن نیست. هدف او بیشتر محققکردن اهداف حقیر سیاسی با توجه به قولهای او در جریان انتخابات و حفظ پایگاه رأی شکنندهاش است، چراکه اگر این پایگاه رأی بیش از پیش تضعیف شود، او همین حداقل موقعیت سیاسی در واشنگتن را نیز نخواهد داشت، چه رسد به شانسی در انتخابات بعدی. بنابراین احتمالا تصور ترامپ این است که با اعلام اینکه ادامه برجام مغایر منافع امنیت ملی آمریکاست، یک امتیاز سیاسی در نظر پایگاه رأیش به دست خواهد آورد و نیز تصور میکند که با ارسال موضوع به کنگره میتواند خود را از زجر هر سه ماه یکبار تأیید یا عدم تأیید پایبندی ایران خلاص کند. بااینحال، معلوم نیست که ترامپ شهامت خروج از برجام و پذیرش مسئولیت عواقب ناروشن آن را داشته باشد. بنابراین بههمیندلیل مقامات بانام و بینام کاخ سفید میگویند که ترامپ خواستار اعاده تحریمها علیه ایران نیز نخواهد شد. هدف عناصر تندرویی در اطراف ترامپ و نیز کسانی مانند سناتور تام کاتن این است که از اهرم اعاده تحریمها و تهدید فروپاشی برجام حربهای برای واداشتن متحدان اروپایی به همسویی با آمریکا علیه سیاستهای منطقهای ایران ساخته شود. درمجموع معتقدم که در این دوره تمرکز بر سیاستهای ایران در منطقه، اولویت اول ترامپ و بهویژه مقامات دولت اوست. در کنگره نیز به نظر نمیرسد که توان یا تمایلی برای اعاده تحریمها و شکست برجام وجود داشته باشد، چراکه اولا سناتورهای تندرو و ضدبرجامی مانند تام کاتن گفتهاند که خواستار اعاده فوری تحریمها نخواهند شد. ثانیا اکثریت جمهوریخواهان در سنا اکثریتی شکننده است (٥٢ جمهوریخواه در برابر ٤٨ دموکرات). ثالثا شمار قابلتوجهی از جمهوریخواهان (مثل کورکر، مککین، گراهام و...) و حتی سناتور تندرویی مانند کوری گاردنر گفتهاند که در مورد خروج از برجام تردید دارند. رابعا میدانیم که رابطه ترامپ با تعداد زیادی از جمهوریخواهان در سنا بسیار پرتنش است و ...، بنابراین اگر تنها سه سناتور با یک طرح احتمالی اعاده تحریم مخالفت کنند، شکست طرح قطعی است.
٢) روشن است که موضع این کشورها به صراحت و با تأکید بر حفظ برجام است. بااینحال، در دو مورد ابهام وجود دارد: نخست اینکه در صورت اعاده تحریمها و خروج آمریکا از برجام، متحدان دور و نزدیک آمریکا و همینطور شرکتهای آنها در عمل چه خواهند کرد. خطر در این است که برخی از این کشورها، بهویژه در اروپای شرقی و خاور دور که بیشتر به حمایتهای استراتژیک آمریکا وابستهاند، در برابر فشارهای آمریکا تاب نیاورند. همچنین سؤال این است که اگر شرکتهای بینالمللی منافع خود را در بازار عظیم آمریکا در خطر ببینند، در عمل به چه راهی خواهند رفت. ابهام دوم در ارتباط با ضعف نشاندادن کشورها در برابر فشار آمریکا برای بهاصطلاح مقابله با سیاستهای منطقهای ایران است. برخی نشانهها در این مورد نگرانکننده است. در این زمره میتوان به سخنان رئیسجمهوری فرانسه و سخنان دیروز وزیر خارجه آلمان اشاره کرد.
٣) قراردادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی در دوره بوش و اوباما و نیز در اولین ماه ریاستجمهوری ترامپ نیز بررسی شد و بهدلیل مخالفت وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا مسکوت ماند. اکنون ظاهرا این موضوع با جدیت بیشتر و در چارچوب پرداختن به سیاستهای منطقهای ایران مطرح است. اگر در این رابطه اقدامی انجام شود، قطعا اقدامی نمادین و سیاسی خواهد بود؛ چراکه سپاه پیش از این در قالب سه فرمان اجرائی و نیز قانون CISADA تحت جامعترین تحریمها بوده و علاوه بر نیروی قدس، خود سپاه هم در فهرست مشهور به SDNs قرار دارد. بنابراین تحریم جدیدی وجود ندارد که علیه سپاه اعمال نشده باشد. بااینحال، اعلام سپاه بهعنوان یک گروه تروریستی از نظر سیاسی مهم است و میتواند تنش را به سطح بیسابقهای ارتقا دهد. چنین اقدامی در مورد ارتش رسمی یک کشور اوج بیمسئولیتی و قانونشکنی ترامپ خواهد بود و متأسفانه میتواند متضمن مخاطراتی جدی باشد. بههمیندلیل، به نظر اینجانب ضروری است مسئولان محترم سپاه و مقامات نظام حداکثر خویشتنداری را پیشه کنند و به یاد داشته باشند که با کسی طرفاند که وزیر خارجهاش او را «کودن» نامیده و سناتور همحزبیاش که در رأس کمیسیون سیاست خارجی سناست، او را یک «کودک بزرگسال» توصیف کرده است.
٤) سالهاست که مطابق فرمانهای اجرائی و قانون CISADA و نیز قرارداشتن سپاه در فهرست SDNs وزارت خزانهداری آمریکا، شرکتهای بینالمللیای که میخواهند در بازار آمریکا کار کنند یا از شبکه مالی دلار استفاده کنند، از کار با سپاه و شرکتهایی که سپاه در آنها ٥٠ درصد یا بیشتر سهام دارد، منع شدهاند. بنابراین وضعیت از این نظر تغییری نخواهد کرد.
٥) دکتر ظریف در اظهاراتی که در هفتههای گذشته داشته، مواضع کاملا درستی دراینباره اتخاذ کرده است. به گفته ایشان، ایران طیفی از واکنشها را تحت بررسی دارد و در زمان لازم و به فراخور جمیع شرایط، اقدامات عملی دولت آمریکا و واکنشهای جامعه بینالمللی، اقدامات لازم را انجام خواهد داد. اینکه برخی گفته بودند ما برجام را با متحدان اروپایی ادامه خواهیم داد و امثال آن چندان درست نیست و میتواند در حکمدادن چک سفید به ترامپ تلقی شود. بههرحال طیفی که دکتر ظریف به آن اشاره کرده میتواند شامل احیای برنامه هستهای قبل از برجام، یعنی خروج از برجام، تا حفظ برجام و کار با دیگر قدرتهای بینالمللی باشد. واقعیت این است که در دو سال گذشته ایران در ازای پذیرش برخی محدودیتهای هستهای که اغلب نیز قابل اعاده هستند، منافع عظیمی به دست آورده و خروج از برجام بهدلیل عواقب پیشبینیشدنی و پیشبینینشدنی میتواند برای واشنگتن نیز خسارتبار باشد.
فرصتی برای ایران با اجماع حامیان برجام
علی خرم. تحلیلگر روابط بینالملل
١) قبل از اینکه بگوییم کنگره چه گزینههایی دارد، باید بگوییم ترامپ چه گزینههایی در پیش دارد. اگر او بخواهد در چارچوب روابط و حقوق بینالملل درباره ایران توافق هستهای اظهارنظر کند، موظف است به گزارش آژانس اشاره کند، همانطورکه رکس تیلرسون دو ماه قبل همین کار را کرد و براساس آن گزارش گفت ایران به تعهدات پایبند بوده و ترامپ هم بخواهد در چارچوب حقوق و روابط بینالملل عمل کند که برای جهان معقول و پسندیده باشد، بايد دقیقا پابهپای گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی حرکت کند، اما اگر نخواهد این کار را بکند و خودش بگوید که ایران پایبند نبوده، یک نوع مضحکه است. اظهارنظر ترامپ درباره پایبندی یا عدم پایبندی ایران براساس متن توافق و محدوده صلاحیت آمريكا نیست. نکته بعدی اینکه اگر ترامپ بگوید ایران پایبند نبوده، یعنی اینکه مجبور باشد متن را کنار بگذارد و به روح برجام چنگ بزند، این کار را میتواند بکند. یعنی از جایگاه سیاسی نه از جایگاه حقوقیاش صحبت کند و بگوید ایران پایبند نبوده است. از نگاه او ملاک پایبندنبودن ایران به روح برجام هم دو چیز است؛ یکی مسئله توسعه صنعت موشکی ایران که در قطعنامه ٢٢٣١ از ایران اخلاقا خواسته پایبند باشد و یکی هم مسئله سیاستهای ایران در منطقه خاورمیانه است که دومی میشود گفت شاید زیادهخواهی و حرف بیربطی است، اما درباره اولی میتواند منطقی جلوهگر شود و بگوید براساس قطعنامه ٢٢٣١ ایران به روح برجام پایبند نبوده است. ترامپ اگر از این در وارد شود مدعیان زیادی خواهد داشت؛ یعنی اروپاییها و روسیه و چین میگویند ما از قطعنامه ٢٢٣١ و ایران بهصورت اجباری نخواستهایم صنعت موشکی خود را توسعه ندهد، بلکه اخلاقا خواستهایم و باید با ایران مذاکره و آن را قانع کنیم؛ بنابراین قادر نخواهد بود جهان را قانع کند. حالا میرسیم به سؤال شما که گزینههای کنگره چیست. گزینههای کنگره سه حالت بیشتر نیست. ممکن است کنگره این را بشنود و در این ٦٠ روزی که مهلت قانونی دارد هیچ کاری نکند و هیچ تحریمی علیه ایران به تصویب نرساند. این حالت بهترینش است. حالت دوم این است که برای دلخوشکردن ترامپ و تندروها تحریمی علیه ایران تصویب کند که این به عبارتی فشار خیلی زیادی به ایران وارد نکند. حالت سوم و بدترین آن این است که شروع کند همه قطعنامههای تحریمی مثل داماتو و کاتسا را که قبلا در ٤٠ سال گذشته تصویب کرده بود آرامآرام دوباره تصویب کند که اگر این حالت رخ دهد ما برمیگردیم به قبل از دوران اوباما. همان تحریمهای داماتو و کاتسا و موارد دیگری که صنعت نفت ایران و فروش نفت ایران، پتروشیمی و سرمایهگذاری را هدف قرار میداد، همینطور شود. این البته یک سیر تدریجی خواهد داشت و این سیر تدریجی چند سال طول میکشد. برعکس دفعه قبل اروپاییها فقط از باب منافع اقتصادی تجاری نیست که با آمريكا اول همکاری نکنند و بعد همکاری کنند. دنبال ملاحظات دیگری هستند که محکمتر مقابل تصمیمات آمريكا خواهند ایستاد.
٢) توافق برجام توافق بینالمللی چندجانبه است؛ الان ما مبنایی از حقوق بینالملل داریم که اروپاییها روسیه و چین به آن متعهد هستند و نمیتوانند آن را سرسری بگیرند. اول در مقابل آمريكا میایستند به این دلیل. دوم اینکه اگر آمريكا تحریمهای سهجانبه علیه ایران به تصویب برساند، آنها هم با دلیل بسیار متقن و مشخص از نظر حقوق بینالملل میتوانند اعلام کنند پایبند به تحریمهای دوجانبه آمريكا نخواهند بود. این را ما قبلا نداشتیم و اروپاییها مجبور بودند به همکاری با آمريكا تن بدهند، اما الان اینجور نیست. چون مبنایی حقوقی دستشان است که به آن استناد میکنند و همراهی نخواهند کرد. مسئله دیگر جهانی است؛ همانطور که خانم هلگا اشمید هفته قبل گفت، یک بحران هستهای برای جهان که بحران کره شمالی است بیشتر از حد کافی است و نمیخواهند مشکلات را دوبرابر کنند و هیچ اصراری ندارند که با آمريكا همراهی کنند حتی اگر آمريكاییها بیایند شرکتهای اروپایی را تحریم کنند، چون شرکتهای اروپایی به توافق چندجانبه بینالمللی پیوستهاند میتوانند به سازمان تجارت جهانی علیه آمريكا شکایت کنند.
٣) تحریم سپاه یک موضوع شاید بهنوعی پیچیده باشد؛ از یک طرف هیچ کشوری در جهان نمیتواند نیروهای مسلح یک کشور را در زمره گروههای تروریستی قرار دهد و این اولینبار است که آمريكا چنین کاری میکند؛ مثلا آمريكا نمیتواند ارتش کوبا را یک گروه تروریستی بنامد یا ارتش چین یا هر کشور دیگر. عمل آمريكا غیرمتعارف است. این باعث میشود دیگران خیلی مجبور نباشند با او همراهی کنند، اما عوامل دیگری هم دخیل است و آن اینکه ایران بتواند با اروپاییها درباره نقش سپاه در عراق و سوریه به جمعبندی برسد که آنها قبول کنند نقش سپاه برای ایجاد صلح است نه اقدامات تروریستی و این میتواند دفاع خوبی در برابر تصمیم ترامپ باشد، چون ایران در برابر روسیه و چین احتمالا در این زمینه مشکلی نخواهد داشت.
٤) اکنون شرکتهای طرف سپاه در آمريكا یا اروپا و آسیا یحتمل تحت فشار آمريكا روابطشان را با سپاه قطع خواهند کرد، این از یک طرف اما از طرف دیگر هر نیرویی از سپاه که خارج مرزها رفتوآمد میکند اگر بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته شود، همان وضعیتی را دارد که افراد عضو داعش یا القاعده یا سایر گروههای تروریستی دارند و تحت تعقیب خواهند بود. یک اثر اقتصادی دارد و یک اثر سیاسی.
٥) از نظر حقوقی نقض برجام یک چیز است و تحریم سپاه چیز دیگری. تحریم سپاه شکننده است و به سختی نقض برجام نیست. نقض برجام مبنای حقوقی دارد و سفت و محکم است. ایران باید از اجماع مستحکمی که پشت سرش دارد، از اروپا و روسیه و چین و سایر کشورهای جهان استفاده کند؛ استفاده از این اجماع از هر اقدام دیگری کاراتر و مؤثرتر است.
سپاه، ساکت نخواهد نشست
سیدجلال ساداتیان. کاردار پیشین ایران در لندن
١) آقای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، با گفتار و حرکات خارج از شأن و پرستیژ جایگاه حقوقیاش به یک فرد غیرقابل پیشبینی و درعینحال جنجالی بدل شده است. موقعیتی، که نهتنها دشمنانش و آنهایی که هیچ ارادتی به وی ندارند، بلکه همحزبیها و برخی بهاصطلاح دوستانش نیز زبان به تقبیح او گشوده و انتقاداتی را متوجه وی میکنند، به گونهای که اختلاف عمیق آقای تیلرسون دوست دیرینه آقای ترامپ و وزیر خارجه فعلیاش رسانهای شده است. یکی از موضوعات چالشی که آقای ترامپ را بر سر زبانها انداخته و هر روزه از او خبری را در صدر اخبار جهان قرار داده و میدهد، موضوع توافق ١+٥ با ایران بر سر فعالیتهای هستهای ایران موسوم به برجام است که با قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت سازمان ملل متحد، هم قطعنامههای اجرائی پیشین این شورا، متضمن تحریمهای گسترده و همهجانبه بینالمللی علیه ایران را ملغیالاثر کرد و هم تضمینهای لازمالاجرای بینالمللی برای همکاریها و فعالیتهای همهجانبه کشورهای جهان از جمله کشورهای مذاکرهکننده با ایران را فراهم کرده است.
٢) اعلام مخالفتها از سویی و نیز نتایج حاصل از اقدام آمریکا برای خروج از برجام بهعنوان معضلی که حیثیت و اعتبار بینالمللی آمریکا را زیر سؤال خواهد برد، عاملی شده است تا حدس و گمانهای زیادی راجع به شیوه برخوردهای آمریکا مطرح شود، از جمله آنکه آمریکا مستقیما برجام را نشانه نمیرود، بلکه با اعمال فشار بر ایران بهخاطر توسعه فعالیتهای موشکی و آزمایشهای اخیر برخی از انواع موشکها یا متهمکردن ایران به نقض حقوقبشر یا برچسب فعالیتهای تروریستی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زمینههایی را فراهم کند تا بقیه کشورها را بهعنوان متحد خود، با آمریکا همراه سازد تا شاید بتواند زمینههای یک قطعنامه جدید و در نتیجه تحریمهای جدید غیرهستهای علیه ایران را فراهم کند تا از انزوای بیشتر آمریکا در برخورد با ایران بهخاطر مخالفت با برجام جلوگیری کند.
٣) تحادیه اروپا تمامقد از برجام دفاع کرده است. خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اعلام کرده اگر آمریکا از برجام خارج شود، اروپا تا مادامیکه گزارش دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی انحرافنداشتن ایران را از برنامه هستهایاش را تأیید کند، پشتیبان برجام بوده و مراودات خود را با ایران ادامه میدهد. او همچنین معاونش، خانم هلگا اشمید را به اجلاس مشترک بازرگانان اروپا و ایران فرستاد تا پیام حمایت قاطع از ایران و برجام را به اطلاع آنان و همه جهانیان برساند. چین، روسیه و دیگر کشورهای جهان نیز حمایت قاطع خود را از برجام و قصدشان را برای برقراری رابطه با ایران اعلام داشتهاند.
٤) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیرویی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نقش و وظایف آن اشاره شده و در حقیقت، به شکلگیری این نیرو رسمیت داده شده و در نتیجه، نیرویی بدون هویت نیست که پس از حدود چهار دهه که از وقوع انقلاب در ایران میگذرد، آقای ترامپ یادش افتاده برای این نیرو اتهام بتراشد و با متهمکردن آن به تروریسم، بهانه لازم را به دست آورد و با تمسک به آن، یارگیری کند و بتواند کشورهایی را در کنار خود به موضعگیری علیه انقلاب اسلامی وادار کند. طبیعتا سپاه و مجموعه نهادها، سازمانها و ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران، ساکت نخواهند نشست و پاسخ آمریکا را به تناسب اقداماتی که صورت میدهد، خواهند داد.
٥) واکنش مقامات ایران و همچنین بنگاههای اقتصادی خارجی، اعم از روسی، چینی و اروپایی، به اتهامات وارده به سپاه و نیز مواردی که گفته میشود نقض روح برجام از طرف ایالات متحده آمریکاست، بیاعتنایی به شعارها و حرفهای آمریکا و ترامپ بوده و اینکه اعلام شده به همکاریهای خود با جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهند داد و در عمل جز چند شرکت بزرگ و برخی بانکهای شناختهشده بینالمللی که در عمل هیچ همکاری اثربخشی را از ابتدای برجام، با ایران آغاز نکردهاند، ما شاهد اقدام مؤثر دیگری در همراهینکردن با ایران نخواهیم بود و اگر قرار بر این باشد که همکاری جمعی علیه ایران شکل بگیرد، لازمه آن این است که مراحل مختلف تصویب اقدامات، مانند صدور مثلا یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شکل بگیرد که هیچ نشانهای از چنین اقداماتی را در دستور کار نمیبینیم؛ بلکه در مقابل اقدامات و تلاشهای آمریکا و شخص آقای ترامپ و بعضا کنگره آمریکا، موضعگیریهای مقابلهجویانه یا حداقل بیاعتنایی در جریان است و سخنان تند و انتقادی به اعمال، حرکات و مواضع آقای ترامپ زده میشود.