افزودههای محمد بن عبدالوهاب به آراء ابن تیمیه
اگر چه مسلک وهابیت به نام محمد بن عبدالوهاب شهرت یافته است اما به واقع ابن عبدالوهاب با مطالعه آثار ابن تیمیه به آنها اعتقاد پیدا نمود و در قلمرو نظری چیز زیادی به آن نیفزود بلکه آن نظر را به حیطه عملی کشانید و در این حیطه افراط گراییهایی به شکل زیر به آن افزوده است.
1- به صرف دعوت اکتفا نکردند بلکه با مخالفان خویش با شمشیر برخورد نموده و آن را امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با بدعت نامیدند .
2- وهابیان هر گاه بر شهری تسلط مییافتند ضریحها، زیارتگاهها، مساجد ضریح دار و قبور مشخص و علامتدار را ویران میکردند به طوری که وقتی بر حجاز تسلط یافتند تمام قبور ائمه شیعه (ع) و صحابه را ویران نمودند.
3- مصداق بدعت را به شکل شگفت انگیزی گسترش داده و هر چیزی را که در زمان پیامبر وجود نداشته است – حتی مثلاٌ نوشیدن قهوه یا کشین سیگار و یا گذاشتن پرده ای بر روی قبر پیامبر – را بدعت مینامیدند. بدین ترتیب وهابیان بسیاری از اعمال مسلمانان را بدع و حرام و مرتکبان آنها را مستحق توبیخ و حتی در مواردی قتل میدانند در حالی که سایر مسلمین همان اعمال را واجب، سنت و یا لااقل مباح میدانند. در این مسیر وهابیان حتی استفاده از اتومبیل، تلفن، تلویزیون، رادیو و هر نمودی از تمدن را فقط به این دلیل که در صدر اسلام وجود نداشته بدعت و حرام میدانند اگر چه امروزه به عقیدة خود عمل نمیکنند.
4- گسترش دامنه تکفیر مسلمانان، یکی از شاخصههای بسیار مهم «تفکر وهابیت» تکفیر مسلمانان و تشبیه آنان به کفار، جهال و مشرکان است و این حکم عامی است که شامل همه مسلمانان شده و به جز خود آنان، هیچ استثنایی نمیشناسد. دلیل این برداشت خود را اینگونه بیان میکنند که مشرکان زمان پیامبر (ص) نیز این حقیقت را قبول داشتند که خداوند خالق و میراننده و مدیر تمام امور است و حتی پیامبر به خاطر این مسئله آنان را به اسلام نخوانده است. بلکه دلیل شرک آنان این بود که آنان میگفتند ما بتها را به خاطر تقرب به خداوند و شفاعت پرستش میکنیم. اما مشرکان زمان ما (یعنی مسلمانان) از مشرکان عصر جاهلیت بدتر هستند زیرا آنان فقط در وقت آسایش شرک میورزیدند ولی درسختیها به خداوند روی میآوردند اما مشرکان زمان ما هم در آسایش و هم در تنگناها شرک میورزند. ابن عبدالوهاب حتی مسلمانان معتقد به شفاعت، زیارت و... را ازکفار و یهود بدتر میداند. لذا وهابیان از آغاز تا کنون به راحتی به خود حق میدهند هر طور که بخواهند با خون، جان، اموال، و نوامیس این کفار!! عمل کنند و با این اعتقاد و کردار خود را مستحق قطعی بهشت خداوندی میدانند