مکاتب اقتصادی - بخش دوم: از مرکانتیلیستهای دوران نوزایی

مکاتب اقتصادی - بخش دوم: از مرکانتیلیستهای دوران نوزایی

اروپایی‌ها هرگز خودشان به سراغ منابع و مخازن این کالاهای مشرق زمین نرفته بودند. شرق سوئز دنیایی غریب برای اروپاییان بود و پس از 1453 و فتح قسطنطنیه توسط سپاهیان دولت عثمانی به فرماندهی سلطان محمد فاتح این محدودیتها برای دسترسی به کالاهای شرقی افزایش یافت.

تاریخ ثبت: (1402/03/08 )  تاریخ بروزآوری: (1402/03/08 )

این مطلب (1,043)  بار مطالعه شده است.

این مطلب را با دوستان خود در واتساپ به اشتراک بگذارید.

حمایتگری و مقررات


از سال 1416میلادی رویای پرنس هنری پرتقالی (معروف به دریانورد) دور زدن دماغه امیدنیک  برای  یافتن مسیر تمام آب‌های تجاری از پرتقال به هندوستان  بود. هر چند رویای او در طول  حیاتش  کاملا  برآورده نشد. جستجوی مسیر جنوبی‌ترین انتهای قاره آفریقا تا سال 1488 انجام  نشده  بود و زمانی که بارتولئومو دیاز (Bartolomeu dias) دماغه امیدنیک را دور زد نشان داد که با دور زدن آفریقا رسیدن به هندوستان عملی شدنی است. در ۱۴۹۸ دریانورد پرتغالی، واسکوداگاما پس از دور زدن جنوبی ترین نقطه آفریقا یعنی دماغه‌ی امیدنیک ناگاه خود را در دل دنیای غریب بازرگانان مسلمان یافت. دنیایی که در تسلط بازرگانان مسلمان بوده و راه شرق را بر اروپائیان سد کرده بودند. مسلمانان کالاهای چین و هند و ادویه هند شرقی را با کاروان‌های شتر و با کشتی از خلیج فارس یا دریای سرخ حمل کرده و به بازارهای مدیترانه شرقی می‌رساندند. بازرگانان شرق و غرب در بازارهای اسکندریه، بیروت، قسطنطنیه یکدیگر را ملاقات می‌کردند و به داد و ستد می‌پرداختند. (دلایل گشایش راه اقیانوس اطلس در این لینک را ملاحظه شود.)
اروپایی‌ها هرگز خودشان به سراغ منابع و مخازن این کالاهای مشرق زمین نرفته بودند.  شرق سوئز دنیایی غریب برای اروپاییان بود و پس از 1453 و فتح قسطنطنیه  توسط سپاهیان دولت عثمانی به فرماندهی سلطان محمد فاتح این محدودیتها برای دسترسی به کالاهای شرقی افزایش یافت و امپراطوری اسپانیا بعد از عقب ماندن از پرتقالی‌ها  از پیشنهاد کریستوف کلمب برای رسیدن  به آسیا و هند استقبال می‌کند و اکتشافهای بزرگ دریایی با گسترش افق بازرگانی همزمان شد. 
در سده‌های پانزدهم و شانزدهم باز شدن راه‌های بازرگانی جدید نشانگر ظهور دوران معاصر شد. سرازیر شدن محصولات غیر محلی  مرکز ثقل اقتصاد جهانی را از بندرهای مدیترانه به بندرهای اقیانوس اطلس جا به جا کرده و روح ماجراجویی و سوداگری دنیای دهقانی و پیشه وری را به جهان تجارت پیشگی و صناعت تغییر میدهد.

تاریخ ایالات متحده آمریکا ( بخش دوم: دلایل گشایش راه اقیانوس اطلس)
 از مستعمرات اسپانیا در آن سوی اقیانوس اطلس مانند مكزيك و پرو سنگهای قیمتی به این کشور روانه می‌شود و ترقی و رفاهی بیسابقه را فراهم آورده و قیمتها را به طور سرسام آوری بالا می برد که سراسر قاره سبز را در بر میگیرد. در همین عصر تغییرات مهم سیاسی و اخلاقی روی می‌دهد و از میان خرابه‌های فئودالیته اقتصاد از اخلاق جدا می‌شود و بهره منصفانه قرون وسطی کناری می‌رود و همه این رویدادها راه را برای ظهور آیین‌های مرکانتیلیستها، که از میانۀ سدۀ پانزدهم تا سده هجدهم بر اروپا فرمانروا بودند فراهم می‌گردد. گرایشات مختلف این اندیشه را در ادامه بررسی می‌کنیم:


مرکانتیلیسم اسپانیایی یا بولیونیسم

اسپانیا با غارت و تصرف تمدن‌های اینکا (Incan) در غرب آمریکای جنوبی و آزتک (Aztec) در مکزیک به منابعی سرشار از فلزات گرانبها دست یافت و آنها را به سوی مرکز امپراطوری سرازیر کرد در پی این غارت، گونه‌ای برنامه‌ اقتصادی اجرا شد که خروج فلزهای گرانبها ممنوع و ورود آنها، بانظام موازنه قراردادها، تشویق شد. بدین رو صادرکنندگان اسپانیایی ملزم شدند که برابر مبلغ فروش خود سکه وارد و واردکنندگان کالاهای خارجی بایستی برابر مبلغ خرید، کالای اسپانیائی صادر کنند تا موجودی طلا و نقره داخل کشور را نه تنها حفظ بلکه بر آن بیفزاید.

 

مرکانتیلیسم فرانسوی یا صنعتگری

 در این روش دولت از راه صنعت و تشویق کارخانه‌ها بدنبال افزایش صادرات صنعتی برآمد تا با کسب سکه‌های زر و سیم بصورت غیر مستقیم این اندوخته‌های فرانسه افزایش یابد
لافه‌ما (Laffemas)، مون‌کرتین (Montchretien) و ژان‌بودن (Jean Bodin) در مناظره معروفی که با مالستروا (Malestroit) خزانه دار انجام دادند همین نظر را به میان کشیدند. وی مأمور بود درباره علت‌های گرانی پژوهش نماید. در حالی که به نظر او افزایش قیمت‌ها تنها جنبه صوری داشته و ناشی از افزایش پول است، در نظر "بودن"، قیمتها به واقع بالارفته و علتش هم در موج فلزهای گرانبهایی بود که از آمریکا سرازیر شده بود. بدین ترتیب، او اصل نظریه‌ی حجم پول را مطرح می‌کند که بنابر آن سطح قیمت‌ها در اصل بستگی دارد به مقدار پول در گردش.
 تا آنکه کولبر (Colbert) به مرکانتیلیسم فرانسه، در «نامه ها و خاطرات» خود و بویژه در نظام اقتصادیی که به نام وی معروف شده است کاملترین شکل را داده و دو سیاست زیر را موجب می‌شود:
در زمینه داخلی به وسیله‌ی بخشودگیهای مالیاتی و کمکهای مالی به ایجاد بویژه کارخانه‌های تولید کالاهای لوکس، پارچه و فولاد که صادرات سودآوری را در پی دارند، یاری می‌رساند که این برنامه دخالت سيستماتيك دولت با قیمت گذاری عمومی، تعیین میزان دستمزدها، مشخص کردن دقیق جنس، کیفیت محصولات و نیز با توسعه حمل و نقل تکمیل می‌گردد.
در زمینه خارجی در سال ١٦٦٧ تعرفه گمرکی و مقررات حمایتی سفت و سختی برای منع واردات محصولات صنعتی خارجی که با محصولات ملی رقابت میکرد وضع شد؛ ولی برای مواد اولیه‌ای مورد نیاز صنایع فرانسه معافیت قائل گردید. برای صاحبان کشتی‌ها و کمپانی‌های تجاری فعال در زمینه صادرات و فروش کالاهای ملی، پاداش تعیین شد و برعکس، خروج غله ممنوع بود تا هم از قحطی جلوگیری شود و هم دستمزدها بالا نرود. تا با ثابت نگاه داشتن دستمزدها توانایی قدرت رقابت در بازارهای خارج حفظ و افزایش یابد.


مرکانتیلیسم بریتانیایی یا تجارت پیشگی

ت. مون (T. Mun)، ج. چایلد (J. Child) و و.پتی (W. Petty) بیشتر متوجه تجارت و کشتیرانی است. مرکانتیلیسم بریتانیایی میکوشد تا کشور بیشتر صادر کند و تفاوت مبلغ بدهی به صورت طلا یا نقره پرداخت گردد وتنها روی صادرات یا واردات کالا حساب نمی‌کردند، آنان در برنامه داشتند که ناوگان بازرگانی آنچنان بایستی توسعه پیدا کند که بتواند با دریافت سکه از کشورهای خارجی حمل و نقل آنان را انجام دهد. این برنامه به دست کرامول (Cromwell) با قانون «عملیات کشتیرانی» (١٦٥١) اجرا می‌شود که بر طبق آن، انحصار حمل و نقل دریایی با قاره‌های دیگر به کشتی‌های انگلیسی داده می‌شود و کشتی‌های خارجی از بارگیری کالاهایی که مال کشور خودشان
نباشد به سوی بریتانیای کبیر منع می‌شوند.

 

کامرالیستهای (des Cameralistes) آلمانی

اینان مدافع مداخله دولت، توسعه صنعتی و حمایت گمرکی از صنایع داخلی بودند. بانکدار و آماردان اسکاتلندی جان لا (John Law) از مبتکرین این تفکر بود، او در اقتصاد، معتقد بود که پول، تنها ابزار معامله است و نمی‌تواند به خودی خود ثروت باشد و ثروت ملی، به تجارت بستگی دارد. او با عنوان دوک اورلئان و نایب‌السلطنه لوئی پانزدهم پادشاه فرانسه در اواخر قرن 17 میلادی کنترل امور مالی عمومی فرانسه را به عهده داشت. او را مسئول حباب اقتصادی در کمپانی میسیسیپی و فروپاشی اقتصادی پر هرج و مرج در فرانسه می‌دانند که با حباب اقتصادی گل لاله در هلند اوایل قرن هفدهم میلادی، مقایسه می‌شود.

برچسب: مکاتب اقتصادی; مرکانتیلیستها; اسپانیا
اثر یا گردآوری: جوزف لاژوژی - مترجم: جهانگیر افکاری - ویرایش : انجمن خرد;منبع: مکتبهای اقتصادی   -  لینک منابع:   -  

 مکاتب اقتصادی
 مرکانتیلیستها
 اسپانیا
1403/09/01 09:58
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • «انجمن خرد» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • انجمن خرد از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • درج در قسمت هایی که با ستاره قرمز مشخص گردیده الزامی است.
  • تعداد کاراکترهای نام، ایمیل و نظر نباید به ترتیب بیش از 100، 300 و 500 بیشتر باشد . در صورت عدم رعایت متاسفانه نظر شما ثبت نخواهد گردید.
  • نظرات پس از تأیید مدیر سایت منتشر می‌شود.

نام:

پست الکترونیک:

متن نظر:

کد امنیتی:

نظرات: