الاهيون قرون وسطی - آیین عدالت تبدیلی
پس از حدود هزار سال از تسلط روم در سالهای آغازین هزاره دوم میلادی پس از جنگ ملازگرد بین سپاهیان آلپ ارسلان سلجوقی و بیزانس در آناتولی و آغاز جنگهای صلیبی به بهانه به خطر افتادن سرزمینهای مقدس مسیجیان سپس توسعه صناعت پیشه وری و نمایشگاههای شامپانی که راههای تجارتی جدید را از شمال اروپا به سواحل مدیترانه باز کرد، که طلیعهای برای اقتصاد بازار شدند.
متفکران اقتصادی این دوره متولیان کلیسا بودند بخصوص توماس آکویناس (Thomas Aquinas) و نیکول اورسم (Nicole Oresme) . که اندیشههای اقتصادی آنان تابع يك اصل اساسی عدالت در معامله بود یعنی آن که جنسی میدهد باید برابرش چیزی دریافت کند و کسی که چیزی دریافت میکند باید برابرش را بپردازد.
* بهای عادلانه:
عدالت تبدیلی حکم میکند که کالاها به بهای درست به فروش برسند خواه از روی زحمتی که تولید کننده برایشان کشیده خواه از روی قیمت گذاری رایج.
* مزد عادلانه:
کارگری که کارش را در اختیار می گذارد باید مبلغی دریافت دارد که با آن بتواند هم خود و هم خانوادهاش را بگرداند و آبرومندانه زندگی کند شرایط کار هم باید انسانی باشد چرا که انجام دهنده کار يك نفر انسان است نه يك ابزار يا يك حيوان بارکش.
*ربا :
متشرعان در قرون وسطی آن را بشدت محکوم میکنند زیرا که سرانجام سبب میشود که وام دهنده مبلغی بیش از آنچه داده پس بگیرد. ولی هرچه توسعه فعالیت اقتصادی به سرمایههای بیشتر و مهمتر نیاز پیدا می کند، خود الاهيون هم درصدد یافتن برهانهایی بر میآیند تا منفعت را توجیه نمایند.
* مالکیت خصوصی:
این نوع مالکیت به رسمیت شناخته میشود ولی مطلق نیست سرمایههای روی زمین برای بهره مندی همگی نوع بشر خلق شده است نه دستهای، دلیلی ندارد که تنها به دلایل مصلحت اندیشی بشر از حقی که بر همه چیز دارد، محروم شود، مالکیت خصوصی بهترین مشوق کار است. ولی این مالکیت نباید خصلت خودخواهانه پیدا کند مالك تنها دارای حقوق نیست، وظایفی هم دارد مداخله دولت طبیعی و مفید است بيشك شخص انسان در اینجا، تابع دولت شمرده نمیشود منتها قدرت عمومی باید قیمتها را معین و ربا را ممنوع کند و جامعه را سامان دهد؛ به این ترتیب که به هر کس جایی دهد فراخور آنچه حقوق و تکالیفش متقابلاً ایجاب میکند.