جغرافیای پنجشیر
پنجشیر به فاصله ۱۲۰ کیلومتری به طرف شمال شرق کابل در بین دو شاخه جنوبی هندوکش، از شمالشرق به جنوب غرب موازی به امتداد هندوکش واقع است و درههای فرعی آن از شمال به جنوب و از جنوب به شمال امتداد داشته و به دره عمومی پنجشیر وصل میشود.
ارتفاع آن ۲۲۱۷ متر از سطح دریا بوده و در نقاط مرتفع به ۶ هزار متر از سطح دریا میرسد. طول آن از دالان سنگ تا پای کوتل انجمن زیاده از ۱۲۵ کیلومتر است.
مطابق آمارگیری سال ۱۳۹۹، ۱۷۲٬۸۹۵ نفر جمعیت و ۳۶۱۰ کیلومتر مربع پهناوری دارد. مرکز این ولایت، شهر بازارک است. ساکنان پنجشیر فارسیزبان و اکثریت از قوم تاجیک هستند.
عرض دره پنجشیر اندازههای مختلفی دارد که بدون وسایل و وسایط فنی تعیین شده نمیتواند. پنجشیر از طرف شمال متصل است به خوست فرنگ و ولایت تخار و ولسوالی اندراب در ولایت بغلان و از طرف جنوب به نجراب سنجن و در نامه و ریزه کوهستان و از جانب مشرق و شمالشرق به نورستان و بدخشان و از طرف غرب به شتل احاطهاست.
مناطق این ولایت تا سال ۱۳۸۳ خورشیدی بخشی از ولایت پروان بودند و ولسوالیهای پنجشیر، حصه (بخش) اول پنجشیر و حصه دوم پنجشیر را در پروان تشکیل میدادند. ولسوالیهای اضافی عبارتند از: انابه، بازارک، پریان، خِنج، دَره، آبشار، روخه، شُتُل.
در مورد نام پنجشیر دو نظر وجود دارد. اهالی پنجشیر معتقدند که در گذشته قبل از ظهور غزنویان پنجشیر به کِچکِن یا کِچکِنه معروف بودهاست ولی در تمام آثار معتبر تاریخی و آثار منظوم و منثور قدما» پنجهیر« ضبط شدهاست.
اما در بعضی منابع یگر هم نام پنجشیر مخفف پنج هیربِذ آمده است و هِربِذ یا هربد بهمعنای نگهبان آتشکدهی زرتشتی می باشد.
مطابق عرف مردم پنجشیر مردم پنجشیر عقیده دارند که زال پسرش رستم را از رفتن به پنجشیر منع نموده و به وی چنین توصیه نمودهاست:
به کجکن مرو ای پسر زنهار که سم ستورت شود پاره پار
که دریای پر قعر دارد ستیز گیاهی ندارد بجز سنگ تیز
این ابیات را مردم پنجشیر منتسب به حکیم توس و شاهنامه میدانند در حالیکه در شاهنامه نیامدهاست اما افسانهی بالا در آثار علما و شعرای کهن پنجشیر مکرر آمدهاست.
پنجشیر در نوشتههای جغرافیدانان و نویسندگان متقدم اسلامی به صورتهای بَنجَهیر، بَنجَهار، بِنجار و پنجهیر آمدهاست. همچنان پنجشیر در حدود عالم و تاریخ بیهقی پنجهیر ضبط شدهاست.
از جمله جغرافیه نویسان عرب تنها یعقوبی «بنجهار» ابن خرداد «بنجار» و ابن فقیه «فنجهیر» آوردهاند ولی مولفان و جغرافیه نویسان خراسان در همهی مواردی که از پنجشیر ذکری کردهاند نام آن را به شکل پنجهیر ضبط نمودهاند.
پنجهیر از دو کلمهی «پنج» و «هیر» ترکیب یافتهاست که در زبان پهلوی و اوستا به معنی آب آمدهاست مانند «هیرمند.»
بجایی رسیدیم که پنجهیر نام داشت هیر به معنی کوهاست و پنجهیر یعنی پنج کوه. در آنجا شهر قشنگ و آبادانی دیدم که روی نهر بزرگ کبودینی بنا شدهاست لشکر چنگیزخان آن را خراب کردهاست و از آن پس روی آبادانی ندیده این رودخانه از کوهستان بدخش سرچشمه میگیرد. یاقوت معروف بدخش از همین کوهستان بدست میآید.
شهر پنجشیر
بسیاری از جغرافینویسان سدههای نخستین اسلامی و پس از آن، از پنجشیر به عنوان یکی از شهرهای خراسان آن روزگار یاد کردهاند. در منابع جغرافیایی سدهی ۴ق پنجشیر شهری بر فراز کوه، دارای بوستانهای بسیار و با حدود ۱۰هزار تن جمعیت وصف شدهاست.یاقوت حموی مردم آن را آمیخته اقوام گوناگون دانسته است.
تاریخ پنجشیر
ابن بطوطه
بنجهیر شهری است در نواحی بلخ. (انساب سمعانی در کلمه بنجهیری). در حدودالعالم آمدهاست: بنجهیر و جاریابه دو شهر است و اندر وی معدن سیمست و رودی میان این هر دو شهر بگذرد و اندر حدود هندوستان افتد. شهری است بنواحی بلخ و در آن معدن سیم است و اهل آن اخلاطاند ....ابن بطوطه گوید این کلمه مرکب است از پنج بمعنی خمسه و هیر بمعنی کوه لکن شاید این لفظ مخفف پنج هیربذ باشد. رجوع به شاهد از ترجمان البلاغة شود. مستوفی در نزهةالقلوب (ص ۱۵۵)گوید: پنجهیر از اقلیم چهارم است طولش از جزایر خالدات بب و عرض از خط استوا لوله. شهری وسط است و هوای خوش دارد.
در تاریخ بیهقی:
امیر از آنجا برداشت به سعادت و خرمی با نشاط و شراب و شکار میرفت میزبان بر میزبان: به خلم و به پیروز، و نخجیر. و به بدخشان. احمد علی نوشتگین آخرسالار که ولایت این جایها برسم او بود و به ترکستان پوشیده فرستاده بودهاست بر راه پنجهیر تا وی را غلامان ترک آرند و مسعود محمد لیث را برسولی فرستاد نزدیک ارسلان خان با نامهها و مشافهات در معنی مدد و موافقت و مساعدت و وی از غزنین برفت براه پنجهیر.
فردوسی در داستان دوازده رخ از پنجشیر چنین یاد آوری مینماید:
دگر پنجهیر و دگر بامیان سرا مرز ایران و جای کیان
در لغتنامهی دهخدا زیر نام پنجهیر این بیت بو شکور بلخی آمدهاست:
بکنغالگی رفته او پنجهیر رمیده ازو مرغک گرمسیر
در ترجمان البلاغه راذویانی قطعهای بدین مضمون در مورد پنجهیر آمدهاست:
گویند هفت مرد است در پنجهیر بذ زان هفت دو مسلمان و آن پنج هیر بذ من پنجهیر دیدم و آن پنجهیر بذ از پنجهیر بد نشود پنجهیر بذ
درزمان پادشاهی داریوش بزرگ بخش کوهستانی پنجشیرـ غوربند جزئی از استان ثتهگوش(ستگیدیه) در قلمرو هخامنشیان بهشمار میرفتهاست. بگفتهی هرودوت، ستگیدیه تیرهای از مردم مشرق یا شمال شرق ایران بودند، و مقر ایشان در تقسیمات شاهنشاهی هخامنشی جزو ایالت هفتم بهشمار میرفت.
برخی بر این باورند که اسکندر مقدونی، در محل پیوستگی رودهای پنجشیر و غوربند، شهری بهنام اسکندریه ساخت تا پایگاهی برای حملهی سپاهیانش به کوهستانیها باشد. گویا سپاهیان وی در گذر از پنجشیر و کوههای هندوکش، دچار سرما و کمبود آذوقه شدهاند، ولی سرانجام از آنجا گذشته، و شهر بزرگ بلخ را گشودهاند.
در دورهی اسلامی پنجشیر، چندی در دست سلسلهی بنیبانیجور یا ابوداوودیان (۲۳۲-۳۷۲ق/۸۴۷-۹۸۲م) طخارستان بود و سکههایی که از سوی آنها در پنجشیر ضرب شده، شناخته شدهاست.
در ۲۵۶ق/۸۷۰م یعقوب لیث به شرق خراسان تاخت و با پیروزیهایی که در هندوکش به دستآورد، درهی پنجشیر و کانهای نقرهی آن به قلمرو او افزوده شد. پنجشیر در دورهی صفاریان یکی از مراکز ضرب سکهی این دولت بود. نخستین سکههای صفاریان به فرمان یعقوب در ۲۵۹-۲۶۱ق در پنجشیر ضرب شد، ولی پس از بازگشت او از نواحی شرقی خراسان، این سرزمین بار دیگر به تصرف ابوداوودیان درآمد. در دورهی سامانیان نیز پنجشیر یکی از ضرابخانههای آنها بهشمار میرفت . تیمورلنگ در یورش خود به سوی کابل، از راه گردنهی خاوک وارد درهی پنجشیر شد و از آنجا به کابل رفت.
رود پنجشیر
این رود از کوهستان هندوکش و نزدیکی گذرگاه انجمن سرچشمه میگیرد و به سوی جنوب شرقی جریان مییابد. پنجشیر از میان گدارهای باریک با دیوارههای بلند میگذرد و در مسیر خود چندین شاخهی دیگر مانند غوربند و پریان دریا را دریافت میکند و سپس در حدود ۴۸ کیلومتری شرق کابل به رود کابل میپیوندد، پنجشیر از رودهایی دائمی افغانستان است و طول آن به ۳۲۰ کیلومتر میرسد.پنجشیر دارای موقعیت جیواستراتیژیک است. بهطوریکه با هفت ولایت کشور (در شمال با تخار، در شمال غرب با بغلان، در غرب با پروان، در جنوب با کاپیسا، در جنوب شرق با لغمان، در شرق با نورستان و در شمال شرق با بدخشان) متصل بوده و کم از کم با سه کشور خارجی مرز نزدیک دارد.
این ولایت بیشتر از ۱۲۶ دره بزرگ و دهها دره کوچک دارد که اکثر یکی در مقابل دیگری قرار گرفتهاند و هر دره به جندین دره فرعی تقسیم میشوند که به اهمیت استراتژیکی آن بیشتر از پیش میافزاید. پنجشیر دارای کوههای بلند و برخی یخچالهای طبیعی است که بهطور عموم در فصل زمستان برف را به خود ذخیره مینماید و در هنگام گرمی این ذخایر برفی آب شده و چشمهها و دریاچههای فراوانی از آن جاری میگردد که همه به رود خروشان پنجشیر مشهور به دریای پنجشیر متصل شده و به طرف پایین دره سرازیر میگردد. موجودیت چشمههای فراوان، علفزارهای سرسبز، آبشارهای زیبا و دوامدار در ارتفاعات این ولایت امکان زیست را در آن بیشتر ساخته و بستر طبیعی را برای جنگهای چریکی مساعد میسازد.
در روزگار کهن راه کاروانهای بلخ و هند در امتداد شمال شرقی بستر این آبراه به موازات رودخانهی پنجشیر ادامه داشت. درهی پنجشیر نه تنها گذرگاه کاروانهای بازرگانی بود، بلکه نیروهای مهاجم نیز از آن میگذشتند. آسانترین گردنهای که کوههای هندوکش را به پنجشیر میپیوست، گردنهی خاوک بود که از اندرآب به پنجشیر میرسید و این همان راهی است که سربازان اسکندر مقدونی در ۳۲۸ق. م و سواران تیمور لنگ در ۸۰۰ق/۱۳۹۸م از آن گذشتهاند. پس از آنکه در ۱۳۰۹ش/۱۹۳۰م راه اتومبیلرو گردنهی خیبر ساخته شد، پنجشیر اهمیت دیرین خود را به عنوان یک راه بازرگانی از دست داد.
معدنهای پنجشیر
پنجشیر دارای معادن سنگهای قیمتی مانند زمرد است. دونالد آر. هیل در پژوهشی در مورد استخراج معدن در دوره اسلامی میگوید معادن اصلی نقره در استانهای اسلامی شرقی قرار داشتند و برجستهترین آنها معادن هندوکش در شهرهای پنجشیر و جاریانه (Jarynana) واقع بود که هر دو در همسایگی بلخ بودند. بنابر گزارشی حدود ۱۰۰۰۰ معدنچی در پنجشیر کار میکردند. سایر معادن مهم نقره در اسپانیا، آفریقای شمالی، ایران و آسیای مرکزی قرار داشتند. پنجشیر معدن زغال سنگ خوبی نیز دارد که با سرمایهگذاری اندک میتواند مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در تقویت اقتصاد روستایی و ملی مُمِد واقع گردد. معادن سنگهای قیمی مثل بیروج، یاقوت سوخته و لاجورد نیز در این ولایت به مشاهده رسیدهاست.
کانهای نقرهی پنجشیر از دیرباز مشهور بودهاست و برخی از جغرافینویسان سدهی ۴ق از آن یاد کردهاند. اصطخری نوشتهاست که نقرههای پنجشیر به شهر اندرابه (اندرآب) برده میشد و در آنجا از آن سکه میزدند. مقدسی از کوه نقرهی (جبلالفضه) این شهر یاد کرده و افزودهاست که در آنجا، درم (سکهی سیمین) بسیار است (ص۳۰۳). این کوه مشرف به شهر و بازار آن بودهاست، و به سبب سوراخهای بسیاری که کنده بودند، همچون غربالی به نظر میرسیدهاست . معادن نقرهی پنجشیر، غنیترین معدنهای نقره، در بخش شرقی سرزمینهای اسلامی بهشمار میآمدهاست. امروزه در پنجشیر، افزون بر نقره، معادن لاجورد، زمرد و نیز سنگهای گرانیت و مرمر به فراوانی یافت میشوند .
مردمان پنجشیر
طبق آمارگیری سال ١٣٩٩ ولایت پنجشیر ۱۷۲٬۸۹۵ نفر که ٢١٬٢٧٧ نفر آنان در شهر بازارک زندگی میکنند. تاجیکها، هزارهها از باشندگان (ساکنین) این ولایت هستند.زبان فارسی، زبان مردم این ولایت است. تاجیکان که اکثریت این ولایت را تشکیل میدهند.