پیدایش کلنیهای یونانی از قرن هشتم تا قرن ششم پیش از میلاد
١- انگیزههای جنبش توسعه طلبی و جنبههای کلی آن
مهاجرت یونانیان به کرانههای مدیترانه، پروپونتید(نام قدیمی دریای مرمره Propontide) و پونت اوکسین (دریای مرمره و دریای سیاه Pont-Euxin) تغییرات قابل ملاحظهای را در ساختمان دولت و روابط اجتماعی و آداب و رسوم یونانیها موجب گردید.
ایجاد کلنیهای هلنی در چنین سرزمینهای پهناوری، انگیزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داشته است. تسخیر اراضی از طرف اشراف، خلع ید کشاورزان کوچک، رشد قشرهای صنعتکاران و بافندگان که منافع آنها با احتیاج طبقات اشرافی حاكم مباينت داشت، همهی اینها، یک مبارزهی سرسخت اجتماعی را سبب می شد. گروههای اجتماعی محروم یا آنها که در این مبارزه شکست خورده بودند ناچار ترک دیار کردند و راهی کلنیها شدند.
عامل مهم دیگر، این حقیقت بود که بسیاری از مناطق کم حاصل یونان به گندم از خارج احتیاج داشتند و این ضرورت شهرهائی از قبیل کورینت، مگار، اژین و کالسیس را از قدیمترین ایام ناگزیر میساخت که با نواحی غله خیز مجاور که خارج از سرزمین اصلی یونان واقع بودند تماسهائی برقرار کنند. در آغاز مهاجرتهای هلنی، سیل مهاجران بسوی این مناطق بحرکت در آمد و به این جنبش خصلت کشاورزی بخشید. و بعد، توسعه حرف و بازرگانی ایجاب میکرد که برای به فروش رسانیدن فراوردههای روزافزون صنعتکاران و بردگان خارجی که به صورت تولیدکنندگان اصلی یونان بزرگ مبدل شده بودند، بازارهای تازهیی بوجود آید. مهاجرنشینها Les Colonies- غالباً در آن جاهائی تأسیس میشد که جماعت بومی این نواحی خود مراکزی جهت مبادلات بین قبایل ایجاد کرده بودند.
این کلنیها (که یونانیان آنها را آپویکیا(Apoikia)، یعنی دور از خانهها مینامیدند) مستقل از سرزمین متروپول (شهر مادر) بودند و اشکال دولتی خاص خود داشتند (بنام پولی تیا Politeia ) کلنی و متروپول را به خدایان مشترک و تقویم واحد و همچنین مأمورانی که غالباً از جانب متروپول منصوب میشدند و تقسیم بندی جامعه به فيله (اتحاد فراتری) و بالاخره نشانههائی از احترام سرزمین پدری، به یکدیگر پیوند میداد. دنیس از هالیکارناس(Denys d'Halicarnasse) مینویسد «همانطور که پدران مورد احترام فرزندان هستند، آپویکیاها نیز متروپولها را احترام مینهند.» بدیهی است کلنیها، بویژه اگر متروپول در ایجاد آن دست داشته باشد، رفته رفته بصورت بازارهای عالی و تکیهگاههای مطمئنی مبدل می شوند. در این قبیل موارد متروپول شخص مسئولی را (اکیست) برای سازمان دادن مهاجرنشین منصوب میکرد. او مأمور بود که قطعات زمین را میان مهاجران Les Colons - تقسیم کند و هم او بود که نظام حکومتی را برقرار میکرد.
مهاجرت در سه جهت گسترش مییافت: غرب، جنوب و شمال شرقی این جریان شهرهای گوناگون شبه جزیرهی بالکان، یونان آسیای صغیر و مجمع الجزایر -Archipel - را در بر میگرفت مهمترین متروپولها شهرهای میلت، کورینت، مگار، کالسیس - واقع در اوبه - بودند.