وجه تسمیه همدان / هگمتانه
هَمَدان(Hamadan) در فراگویی امروزین، که در فارسی نوین و عربی کهن «هَمَذان(Hamāđan)» فراگفته در فارسی میانه «أهمذان(Ahmāđan) یا پهلوی «اهمتان(Ahmaťan)» از صورت مادی (فارسی) باستان «هنگمتانه/هگمتانه» (Ha < n > gmatana) تداول یافته، که تلفظ آن دراكدی(a - ga - ma - ta - nu)، در عیلامی(ag - ma - da - na)، در یونانی(EKbatana / Agbatana)، در سریانی(Ahmēđan)، آرامی: (Ahmeta)، در عبری(Ahmeta / Akhmeta)، (هفتادی: Amadam و در ارمنی Ahmatan) بوده است.
کلمه مادی کهن «هنگمتانه (Ha(n)gmatana)» را که در نویکندههای فارسی باستان آمده به معنای «شهر گرد آمدگان» یا «محل اجتماع» دانستهاند، از آنرو که موافق با هرودوت اتحادیه قبایل «ماد» در آنجا تشکیل شد بسا که با کلمه اَوِستایی (hanjamana) (= مجمع عشیرتی) سنجش پذیر باشد. ليكن معنای «محل اجتماع» صرف از برای کلمه «هنگمتان» اصولاً درست نباشد، توجيهات لغوی کِنت که آن را نظر به جزء(gmata) (= رفته) از ریشه (gam) (= رفتن) مرکب با پیشوند «- Ha» وجهی از(ham) (=باهم، مع / ,( together) - (with) و پسوند و صنفی « na-» یاد کرده، اساسی ندارد و غیر محقق است. (ص ۲۱ _ ۲۲)
توجيه واقعی در تسميه «هنگمتانه» آن که پوئبل (A,Poebel) عیلامشناس اظهار نموده، بدین که بسا به معنای «دِژِ مادها» بوده، زیرا که تعبير عیلامی آن به صورت(Hal. Mata . na) همانا به معنای «سرزمین مادان» باشد، تا چه میدانیم که غالباً نامزَند (Ethnonym)ها به پایتخت آنها اطلاق شود، صورت نام جای(Toponym) پذیرد. بدین سان، کلمه مادی «هنگمتان» مركب از اسم جمع (hang)(= انجمن) و اسم قوم «مادان»(Mata + na) میباشد؛ اگر در جزء اول با «هنجمنه» اوستایی سنجش پذیر است (که همان «انجمن» فارسی نو باشد) جزء اول این کلمه(hanj / anj) در فارسی باستان ریشه ندارد)؛ هر چند در هر دو جزء مزبور (hang/hanj) هجاهای(ham/han) با تبدل واکهای ha (مادی) به ah (پهلوی) - چنان که در مورد(Hangmatana) (مادی) به صورت (Ahmadan) (پهلوی) و ham به an (ارمنی) در مورد(hangam / angam) دیده میشود، قاعده واحدی مطرد است. وجه تلفظ «ن» با «ی» یا بالعكس هم منتها حسب ادغام «g» ماقبل «m» بهم در پهلوی به صورت «m» تنها، نیز تبدیل حرفهای «t» به «d» در کلمه(Hangmatana) (مادی) بالجمله فرگشت آن را به صورتهای(Ahmadan)(پهلوی) و(Hamadan) فارسی موجب شده است.
باری، هنگ /hang مادی از جمله به معنای «قوم و قبیله، لشکر و سپاه» باشد، که دقیقاً معادل با «kara» فارسی باستان به معنای (People, Army) است، و برابر آن در لاتینی(Populus)، در آلمانی(Volk- Bulka)، در انگلیسی(folk)، چنان که با(Polk) روسی به معنای «هنگ» (یکان سپاهی) و «توده سپاهی» (army) هم سنجش پذیر است. ولی «هنگه» (hanga) به معنای «مجمع و میقات» است، که شاید به مفهوم «کارو» (karu) یا «کار» (kar) اکدی به معنای «لنگرگاه، سرای، ماندگاه یا «حصار» باشد. به هر حال «هگمته» فارسی باستان را لئومان(M. L . Leumann) با شکل(Samagmata) ودائی بر سنجیده؛ نیز تهجی آن را از(ha [ma] Tamara) به صورت(Samagmata) بررسی کرده اند. (ص ۲۲ _ ۲۳)