واژهي «اسطوره» که جمع شکستهي عربی آن به گونهي «اسـاطیر» بیـشتر بـه کـار میرود، منشأ هند و اروپایی دارد. در سانسکری «stura» به معنی داستان اسـت کـه بیشتر در نوشتههاي بودایی به کار رفته است. در یونان histora به معنی جستوجو و آگاهی، در فرانـسه «histoira» ،در انگلیـسی بـه دو صـورت «story» بـه معنـاي حکایت، داستان و قصه ي تاریخی و «histoiry» به معنی تـاریخ، گـزارش و روایـت به کار میرود. اسطوره، داستان یا شخصیتی نمونه و معیارساز در نظر جماعتی اسـت که داستان و سرگذشت و شخصیت را عبـرتانگیـز و آموزنـده مـیداننـد (سـتاري، جلال، 1376 ،ص1 )
اسطوره نماد زندگی دوران پیش از دانـش و صـنعت و نـشان مـشخص روزگـار باستان و روایتی است که از طبیعت و ذهن انسان بَدَوي ریشه مـیگیـرد و برآمـده رابطهي دو سویهي این دو است. فریـز و تـایلور اسـطوره را حاصـل تـلاش انـسان آغازین براي شناخت جهان می دانند (فرخی، باجلان، 1383 ،ص10 ).
در فرهنگ کلاسیک آکسفورد آمده است: اسطوره عبارت است از کوشش تخیلـی و پیشاعلمی براي توضیح هر پدیدهاي، خواه واقعی و خـواه خیـالی، کـه کنجکـاوي اسطوره ساز را برمیانگیزد (رستگار فسائی، 1383 ،ص3 ). بنابراین، اسـطوره همیـشه متضمن روایت یک خلقت است؛ یعنی میگوید چگونه چیزي پدیـد آمـده و هـستی خود را آغاز کرده است و در آن خدایان یک یا چند نقش اساسـی دارنـد (منبـع یـاد شده، ص 5 .(
مشاهدات دقیق انسان بَدَوي در طبیعت و اطراف خود، عامل پیـدایش دانـشهـا، مهارتها، تکنیکها، ابزارها، افسانهها و اسطورها بوده است. بسیاري از این دانـش و مهارتها، نظیر گیاهان دارویی و استفاده از آنها پایهي دانش و مهارتهاي مـدرن و منطبق با اصول علمی و کاربردي و برخی نیز در حد اسطوره و افسانه باقی ماندهاند. اسطورهي «گاو ماهی» یکی از اولین اندیـشههـاي زمـین شـناختی اسـت کـه بـه استنباط و تفکر انسانهاي اولیه در خصوص حیات و آفرینش مربوط میشـود. ایـن تفکر زمین شناختی، تا قبل از کشف نظریههاي مدرن، مبنی بر کروي بـودن زمـین و استقرار آن بر مدار و...، یکی از مسلط ترین نظریهها بوده است. بر اساس این اسطوره به امر خداوند زمین بر پشت گاو و گاو نیز بـر پـشت مـاهی و مـاهی بـر آب قـرار گرفته است. توالی روز شب و فصول و حتی بروز زلزلـه ناشـی از تحـرك ایـن دو موجود است.
اما نظریه چگونه شکل گرفته است؟
انسانهاي گذشته همواره از واقعیتهاي موجود در اطراف خود الهام گرفتهانـد و فرهنگ و تمدن ساختهاند. به نظر نگارنده ارتباط ذهنـی آن انـسانهـا بـا تـصویر دو پدیده از جنس برف و یخ و به شکل گاو و ماهی در رأس پیشانی کوه عظـیم چهـل نابالغان (گرین یا گرو) نهاوند در سلسله جبال زاگرس و وجـود رودخانههاي در پـائین دسـت گـاو ماهی و تأثیر این رودخانه بر حیـات مـادي و معنـوي مـردم منطقـه، عامـل پیـدایش اسطورهي گـاو مـاهی (گاماسـی) بـوده اسـت. رودخانـهي گاماسـیاب پـرآب تـرین رودخانهي غرب کشور (از نهاوند تا کرخه) است و از کوه چهل نابالغان نهاونـد کـه یک سنگ (سنگ مقیاسی قدیمی برای سنجش میزان آب میباشد که برابر است با مقدار معینی آب، (برحسب لیتر در هر ثانیه). این مقیاس دارای انواع مختلف ،سنگ دیوانی، سنگ آسیا و سنگ زراعتی میباشد.) و نیم متر ارتفاع دارد، سرچشمه میگیرد.
گویند چهل امامزاده (چهل تن) در این کوه و جنب «گاو ماهی» دفن شدهاند، کـه تا چند دهه پیش زیارتگاه خیـل کثیـري از مـردم منطقـه بـوده اسـت و دو یخچـال بازمانده از دوران چهارم زمین شناختی به شکل گاو و ماهی در پیشانی این کوه قـرار گرفته است.
شکل گاو ماهی از برف در بالاي این کوه، بعد از آب شدن بـرف و یـخ سـطحیِ گسترده بر کوهستان گَرّو، مشاهده میشود و در تابستان هم پابرجاست و هرگز تمام برف گاو ماهی (یخچالها) آب نمیشود، ولی شکل گاو وحشی و ماهی براي مـدت کوتاهی از دور دست قابل رؤیت است و به مرور تغییر شکل میدهد.
رمز و راز گاماسیاب با همین دو شکل گاو و ماهی آغاز میشود جغرافیدانـانی چون قزوینی، ابن فقیه و ابودلف و... در طول قرون و اعصار همگی از آن هـا تحـت عنوان طلسم نام بردهاند. ابودلف در سفرنامهي خود مینویسد: از همـدان بـه نهاونـد میروید، در این شهر یک گاو و ماهی سنگی زیبا موجود اسـت. مـیگوینـد ایـن دو مجسمه یا تندیس طلسمی است که براي بعضی بیماريها که در آنجا شـیوع داشـته، ساخته شده است (افراسیاب پور، 1380،ص17 ).
احتمالاً این مجسمهها به صورت دست ساز در شهر یا دروازهي شهر به صـورت نماد و نگهبان وجود داشته است. تصویر گاو ماهی هم چنین در سکههاي منطقـه در دورانهاي گذشته منقوش بوده است. اهمیت کشاورزي و دامداري و نقش آنها در رکود یا شـکوفایی اقتـصاد جوامـعِ، باستانی بیگمان آب و گیاه را به صورت دو عنـصر اساسـی درجـهي اول در آورده است. از این رو به دو پدیدهي یاد شده و اهمیت آنها توجه خاصی شده و نیایش و جلب حمایت از خدایان نگهبان را الزامی کرده است. چنـین نیایـشی شـامل جـشن، شادي، آئین سوگواري، قربانی خونین، مراسـم نـذر، پیـشکش هدیـه بـه خـدایان و آئینهاي دیگر میشده، از این رو این منطقه از هزاران سال پیش جایگاه انـسانهـایی با مذهب بوده است.
گاماسیاب یا «گاو و ماسی آب»، یعنی آب (گاو و ماسی) یا آب گاو و ماهی. گاو در زندگی باستانی، یعنی پیش از ورود آریاییها به ایران و پیش از آن که یکتاپرسـتی جهانگیر شود، همواره نماد خداي کشاورزي و نگهبان کشاورزي به شمار میآمده و ماهی (ماسی) نیز خداي آب و نگهبان آب بوده است. این اسطورهي مرکـب (گـاو و ماهی)، بر اساس مطالعات باستان شناسی و اسطوره شناسـی در کـوههـاي زاگـرس، بهویژه نواحی غرب ایران و بین النهرین و حتی ایتالیا، مورد ستایش واقـع شـده و بـر زندگی مردم تأثیر گذار بوده است (افراسیاب پور، 1380 ،ص5).
انعکاس گاو ماهی در اسطورههاي ایرانی و اسلامی نیز نشان از ادامهي حیات این اسطوره در اساطیر دانشمندان ایرانی و مـسلمان، تـا قبـل از پیـدایش نظـرات علمـی زمینشناختی جدید دارد. در دایرة المعارف فارسی میخوانیم «گاو ماهی» یعنـی گـاو و ماهیاي که از زمین بر روي آنها قرار دارد... خداونـد ایـن گـاو را پیوسـته روزي میرساند که نجنبد تا آن گاه که زلزلـهي روز قیامـت بـر خیـزد (همـان، ص16). در اساطیر دیگر میخوانیم که زمین بر پشت گاو است و گاو نیز بر پشت ماهی و ماهی بر آب، چنان که فردوسی میگوید:
ز زخم سُمش گاو ماهی ستوه بهجُستن چو برق و به هیکل چوکوه
یا
فرخی میگوید:
گاو ماهی فرو جَهُد گهِ رزمت گر تو زمین را ز نوك نیزه بخاري
یا نظامی میسراید:
عقاب خویش را در پویه پرداد ز نعلـش گاو مـاهی را خبر داد
و در مجلس سعدي میخوانیم:
و اگر بر زمین نگریستی تا پشت گاو ماهی ملاحظه کردي.
و دهخدا مینویسد: تا گاو ماهی تا آن سوي زمین، شمشیر علی به روز خندق از عَمـرو گـذر کـرد و زمین را بشکافت و به گاو و ماهی رسید (همان، ص17 ).
اگرچه اسطورهي گاو ماهی با ظهور اندیشههاي جدید زمین شـناختی کـم رنـگ شده ولی پرداختن مجدد به این مقوله از چند لحاظ حایز اهمیت است:
- اگر قرار باشد تاریخ نهاوند به عنوان یکی از شهرهاي باستانی و تاریخی ایـران و یکی از کانونهاي سهگانهي تاریخ ایران زمین به رشتهي تحریر درآید، آشـنایی بـا اساطیر منطقه و تأثیر آن اساطیر بر زنـدگی و رفتـار مـردم از قبـل از تـاریخ تـاکنون ضروري است و این مقاله مقدمهاي براي همین منظور است.
- بررسی زندگی مردم منطقه در قـرنهـاي گذشـته بیـانگر آن اسـت کـه آنهـا به واسطهي اعتقادات خود براي این آب (گاماسیاب) ارزش قائل بودند و بـراي پـاك نگهداشتن و آلوده نشدن آن به هر کاري که لازم بوده اقدام کردهاند. این آب تا چنـد دههي قبل، پس از طی کیلومترها، همچنان تمیز و قابل شـرب بـود. از ایـن رو لازم است ما نیز به این نعمت خدا دادي ارج نهیم و به دوران تمیز و پاك نگه داشتن آب گاماسیاب برگردیم.
- مطالعه در احوال اسطوره و رمز و راز یافتههاي باستان شناسی نشان مـیدهـد که این منطقه از قبل از تاریخ مهد زندگی انسانهاي بـا فرهنـگ و بـا مـذهب بـوده است. خلق گاو ماهی بر روي کوه چهل نابالغان و همجواري آن با چهل مقبره که تـا چند سال گذشته به عنوان امامزاده مورد زیارت قرار میگرفته و همسویی گاو مـاهی با جهت کعبه، قبلهگاه مـسلمین از دوران چهـارم زمـین شـناختی تـاکنون، کـه طـی قرنهاي گذشته پرستشگاه و زیارتگاههاي انسان مـذهبی بـوده، از رمـز و رازهـاي قابل مطالعي این پدیده است.
- ارتباط ذهنی انسان با طبیعت و اسطورهسـازي از ایـن دو تـصویر در پیـشانی عظیم کوه گَرّو نشانگر وجود انسانهاي متفکر و کار آفرین در این منطقه بوده است.
- گذشتهي تاریخی و باستانی جزئی از هویت فرهنگـی هـر منطقـه را تـشکیل میدهد. در کشورها و مناطقی که فاقد چنـین بـستر تـاریخی و باسـتانی هـستند بـه اسـطوره سـازي از انـسان مـیپردازنـد و ایـن در حـالی اسـت کـه نهاونـد یکـی از اسطورههاي آفرینش را، آن هم به صورت مجسم، در خود جاي داده است.
- با توجه به این که گاو و ماهی در ایام خاصی خـود را بـه خـوبی و فقـط در همینجا نشان میدهد (اردیبهشت تا خرداد هر سال) و برفهـاي گـسترده شـده بـر ارتفاعات گَرّو در همین ایام ذوب میشوند، بهترین زمان براي برپـایی همـایشهـاي سالانهي اسطوره شناسی ایـن شهرسـتان و جـذب گردشـگران، اسـطوره شناسـان و محققان داخلی و خارجی به این منطقه همین ایام است.
- هر منطقه سعی میکند براي معرفی خود سمبل و نماد خاصی انتخـاب کنـد، نهاوند هم میتواند تنـدیس گـاو مـاهی را بـه نـشانهي یکـی از اولـین نظریـههـاي زمینشناختی در دنیا، براي خود انتخاب نماید.
این مطالعه مقدمهاي براي شناسایی یکی از رمز و رازهاي رودخانـهي گاماسـیاب بود که به مطالعه و گسترش بیشتري نیاز دارد. امیدواریم در حد ضرورت حق مطلب ادا شده باشد.