درّههای کوهستانی، دشتهای میانکوهی، غارهای طبیعی، جنگلهای انبوه، دامنهها، جلگههای حاصلخیز و رودهای مهم و پر آب حواشی معتدل دریاها موجب شرایط مساعد و مناسب برای استقرار و زندگی انسانها شده است. تحقیقات و کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد، ایران جایگاه مهمی در تاریخ و تمدن گذشته بشری داشته است. قرار گرفتن ایران در منطقه معتدل شمالی کره زمین از دیگر ویژگی های طبیعی مناسب برای سکونت بوده که این منطقه از آن بهرهمند بوده است.
رشته کوههای عظیم البرز و زاگرس در فلات ایران و درّههای میانکوهی آن، از جمله ناهمواریهای فلات ایران است که به دلیل شرایط جغرافیایی مطلوب، پناهگاه و سکونتگاه مهم انسان در دورههای مختلف بوده است. تحقیقات باستانشناسی تاکنون بسیاری از محلهای باستانی و آثار و شواهد مربوط به زندگی ساکنان زاگرس و البرز در مراحل غارنشینی، کوهنشینی و نیز سکونتگاههای اولیه در دشتها، درّههای کوهستانی و حواشی رودخانهها را یافته و مورد کاوش و بررسی قرار داده است.
سرزمین ایلام خواستگاه اولین تمدنهای بشری
کهن سرزمین ایران به گواه یافتههای باستانشناسان، پژوهندگان و دیرینهشناسان از نخستین تمدنها و یکی از چند تمدن شگرف و با پیشینهای به درازای حیات بشر است و در این میان ایلام و ناحیه سیمره بیتردید با یادمانهای بیبدیل خود شاید یکی از نخستینههای تاریخ و تمدن بشری باشد.
شاهد این مدعا آثار به دست آمده از غارها و پناهگاههای سنگی حاشیه کبیرکوه در آبدانان و بدرّه و دشت هُلیلان چون غار دَرمر و مَراو است که به عنوان ابتداییترین رشحات قلم بشر آغازین، بر دیوارهی سنگی غارهای لاسگو در فرانسه و آلتامیرا در اسپانیا پهلو می زند.
ایلام سرزمین مفرغ و خواستگاه فرهنگ و هنر دست نخوردهی ایران باستان است. اکنون نیز علی رغم حوادث بیشماری که بر این سرزمین رفته است، هرگاه در فرصتی تصادفی و یا کاوشی باستانشناسانه با کشفی نو رازی جدید گشوده میگردد، بار دیگر تحسین همگان را بر خردمندی و فنآوری پیشینییان آن برمیانگیزد.
دشت هلیلان تمدنی با آثار تاریخی و تمدنی فراوان
یکی از دشتهای کم وسعت این دیار از ایران زمین، دشت هلیلان در استان ایلام است که در جنوب شرقی کرمانشاه به مانند مثلثی میان ایلام و لرستان واقع شده است. هلیلان دارای آثار تاریخی و باستانی فراوانی چون قلعهها، گورستانهای تاریخی، پلها و به خصوص تپههای باستانی است که بسیاری از این محوطههای تاریخی توسط باستانشناسان داخلی و خارجی مورد کاوش و بررسی قرار گرفتهاند.
یافتههای باستانشناسی بیانگر آن است که سرزمین باستانی ناحیه سیمره در زاگرس میانی به دلیل دارا بودن شرایط مساعد زیستی، قلههای مرتفع برفگیر، آب فراوان، مراتع حاصلخیز، جنگلهای انبوه، غارها و پناهگاههای طبیعی از دیرباز محل مناسبی برای اقامتگاههای موقت و دائمی بشر بوده است.
صادق ملک شهمیرزادی در این خصوص مینویسد: قدیمی ترین آثار گروههای پراکندهی انسانی در حوزه فرهنگی ایلام و لرستان در درّهی هلیلان واقع در کناره رودخانه سیمره که در ارتفاع 930 متری از سطح دریا واقع شده است، حداقل هفت محل شناسایی شده است. این محلها نزدیک تپه گوران و در منطقهای به نام پَل باریک است.
دشت هلیلان یکی از مهمترین محلهای تمدنی ایران باستان
آثار بدست آمده از آن متعلق به دورهی زیرین پارینه سنگی و تاریخ تخمین آن حدود 100 هزار تا 200 هزار سال پیش است. از این هفت محل، دو محل پناهگاه سنگی چهار محل از نوع محل باز و محل دیگر تپه گوران مربوط به دورهی نوسنگی (7000 سال ق. م) در ایران است.
دشت هلیلان به علت قرار گرفتن در محدودهی بین تمدنهای قدیم ایران باستان به خصوص تمدن ساسانی و همچنین عبور جاده شاهی (شوش به اکباتان) در جنوب و جادهی خاوران در شمال آن یکی از محلهای تمدنی و باستانی ایران زمین به شمار میرود.
این منطقه در سال 1962 و 1974 میلادی توسط یک هیأت باستانشناسی از کشور دانمارک به سرپرستی یورگن ملگارد و پِدر مورتنسن در دو بخش باستانشناسی و مردمشناسی مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت.
موقعیت جغرافیایی منطقه هُلیلان
در نواحی جنوبی استان کرمانشاه و شمالشرقی استان ایلام در بین رشته کوههای بزرگ زاگرس دشتهای محدود و کم وسعتی وجود دارند که مهمترین آنها دشت حاصلیخیز هلیلان است. هُلیلان یا به نامی دیگر همان لکستان (سرزمین هولیره) دشتی است کم وسعت ولی حاصلیخیز که در بین سه استان ایلام، لرستان و کرمانشاه قرار گرفته است.
رودخانهی سیمره تنها رودخانه بزرگ غرب کشور از وسط این دشت عبور کرده و با گذر از رشته کوههای بزرگ زاگرس در نهایت به نام کرخه وارد جلگه شوش در شمال خوزشتان می شود.
از محدودهی غربی بخش هلیلان نصفالنهار 46 درجه و 54 دقیقه شرقی و از شرقیترین بخش آن نصفالنهار 47 درجه و 30 دقیقه شرقی عبور مینماید و به لحاظ عرض جغرافیایی ما بین عرض جغرافیایی 33 درجه و 35 دقیقه شمالی تا 33 درجه و 58 دقیقه شمالی واقع شده است.
این بخش به صورت نوار باریکی در شمالشرقی استان ایلام واقع شده است و از شمال به جلالوند کرمانشاه، از جنوب به امامزاده شاهزاده محمد (ع) از توابع شهرستان کوهدشت، از غرب به شهرستان چرداول و از شرق به استان لرستان محدود است. این بخش دارای 69 روستا و آبادی است و از سه دهستان زردلان، هلیلان و بیژنوند تشکیل شده است که در سال 1385 شمسی دهستان بیژنوند از این بخش جدا و ضمیمه بخش مرکزی (چرداول) گردید.
دهستان زردلان
زردلان در شرق دهستان هلیلان قرار گرفته و دارای 40 روستا و آبادی است. این دهستان منطقهای کوهستانی و با جنگلهای زیبای بلوط در منتهی الیه شمالشرقی استان ایلام قرار گرفته است و به دو قسمت زردلان گرمسیر با مرکزیت روستای پیازآباد و زردلان سردسیر با مرکزیت روستای میدر قرار گرفته و از مناطق گردشگری استان ایلام به شمار میرود.
دهستان هلیلان
این دهستان دارای 29 روستا و آبادی و مرکز آن شهر توحید است. در گذشته مرکز این دهستان روستای کهره بوده، ولی در سال 1374 شمسی مرکز آن به شهر جدید توحید انتقال گردید.
وجود رودخانه بزرگ سیمره، جزمانرود، سراب کهره و چندین چشمه کوچک دیگر به رونق اقتصادی دشت هلیلان کمک زیادی نموده است. در سالهای اخیر یک دستگاه پمپاژ آب بر روی رودخانه سیمره در شرق دشت هلیلان ایجاد شده ست. این دستگاه پمپاژ آب تقریباً آب کشاورزی بیشتر دشت هلیلان را تأمین میکند و در حال حاضر به واسطه وجود همین دستگاه پمپاژ آب، زمینهای دشت هلیلان سالانه دو بار کشت میگردند. زراعت غالب در دشت هلیلان در حال حاضر کشت گندم، جو و همچنین صیفیجات مخصوصاً هندوانه است.
پل سیمره در جنوب غربی دشت هلیلان
رودخانهی سیمره بعد از شعباتی چون گاماسیاب، قرسو، رودخانهها و سرابهای دیگر در جنوب شرقی کرمانشاه از تنگهای باریک به نام حماملان وارد دشت حاصلخیز هُلیلان میشود.
سیمره در دشت هلیلان با عبور از پل تجاری سیمره در پیچو خم درهها و کوههای بزرگ در درّهی شیروان و درّهشهر در نهایت به نام کرخه وارد خوزستان می شود.
تاریخچه فرهنگ در میان سیمرهنشینان و منطقه تمدنی هلیلان
مردم ناحیه سیمره، عادات و اخلاقیاتی نزدیک به مردمان عهد قدیم ایران دارند. زنان منطقه لباسهای همشکل لباس زنان دوران ساسانی میپوشند که شباهات نزدیکی با شکل لباس دورهی ایران باستان دارد.
زبان مردم منطقه عموماً لکی است که زبانی ایرانیالاصل و دست نخورده است و به واسطه شرایط خاص جغرافیایی این مناطق در قرنهای طولانی از تأثیرپذیری دیگر زبانها مصون مانده و به همان شکل اولیه و دستنخورده رایج مانده است.
پیشینه تاریخی و تمدنی دشت هلیلان
یافتههای باستانشناسی بیانگر آن است که دشت هُلیلان در مجاورت رودخانهی سیمره به لحاظ دارا بودن شرایط مساعد زیستی، قلل مرتفع و برفگیر، آب فراوان، مراتع حاصلخیز، جنگلهای انبوه، غارها و پناهگاههای طبیعی، از دیرباز محل مناسبی برای اقامت گاههای موقت و دائمی بشر بوده است.
«قدیمیترین آثار تاریخی گروههای پراکندهی انسانی در حوزه فرهنگی ایلام و لرستان در درّهی هُلیلان، واقع در کناره رودخانهی سیمره است که در ارتفاع 930 متری از سطح دریا واقع شده است، در این منطقه حداقل هفت محل شناسایی شده است.
این محلها نزدیک منطقه ای به نام «پَل باریک» در شمال روستای سرچم و دو محل دیگر، یعنی دو غار به نام «مرآو» (marauw) و مَرروس (mar-ross) که گفته میشود آثار به دست آمده از آن متعلق به دورهی زیرین پارینه سنگی (upper upperpalaeolithic) و تاریخ تخمینی آن حدود 200 هزار تا 100 هزار سال پیش است.
از این هفت محل، دو محل پناهگاه سنگی و پنج محل دیگر از نوع محل باز هستند. باستانشناسان این دوره را مربوط به فرهنگ آشولین «Acheulean» میدانند.
دشت هلیلان یکی از کهنترین زیستگاههای بشری فلات ایران
در دورههای بعد از فرهنگ آشولین نیز در غارها و پناهگاههای قدیمی در زاگرس به خصوص حاشیهی جلگهی سیمره چون غار مر تاریک بیستون، غار هومیان کوهدشت، کُنجی خرمآباد، غار دَرمَر در هُلیلان و ... شواهدی از یک تداوم فرهنگی طولانی دوران سنگ (پارینه سنگی، میانسنگی و نوسنگی) مشاهده گردیده است.
این شواهد نشان میدهد که حاشیه شمال شرقی استان ایلام یعنی دشت هُلیلان همچون دیگر مناطق ناحیه سیمره به عنوان یکی از کهنترین زیستگاههای بشری فلات ایران از حدود 40 هزار تا 10 هزار سال پیش تاکنون خرمگاه مناسبی برای انسان بوده است.
در بررسیهای دههی 50 و 60 میلادی به ویژه سالهای اخیر که توسط باستانشناسان ایرانی و خارجی انجام شده است، محوطههای بسیاری از استقرار اولیه جوامع انسانی تا دورههای متأخر از ارتقای کوهها به ویژه غارهای حاشیه جلگه سیمره تا دشت حاصلخیز هُلیلان مورد شناسایی قرار گرفته است.
تاریخچه سکونت در زاگرس قبل از مهاجرت آریایی ها
بسیاری از باستانشناسان عقیده دارند که ناحیه زاگرس به ویژه زاگرس میانی پیش از مهاجرت آریاییها توسط اقوام بومی مسکونی بوده است. ساکنین این ناحیه به خصوص حاشیه رودخانه سیمره از شمال تا جنوب توانستهاند به منظور تأمین نیازهای روزمرهی زندگیشان، ابداعات بسیاری از خود به یادگار بگذارند و تحولی در ساخت دستافزارهای سنگی پدید آورند. این تحولات فن آوری و فرهنگی- اقتصادی سبب شد تا آنها گامهای سریعتری به سوی تولید غذا و یکجانشینی بردارند و برای تأمین غذا و استقرار در یک محل، روستاهای نخستین را تأسیس کنند و با نظامهای اجتماعی سازمان یافتهتری حرکت به سوی تمدن را آغاز نمایند.
براساس کاوشهایی که در سال 1352 (هـ.ش) توسط باستانشناسان دانمارکی در تپه گوران هُلیلان انجام گرفت، نشان داد که در لایههای این تپه مربوط به 6500 سال قبل از میلاد دهکدهای نیمه مسکونی با خانه هایی از چوب وجود داشته است.
این دهکده به تدریج تا سال 5800 قبل از میلاد به صورت آبادی مسکونی با خانههای آجری درآمده است. کارهای سفالین و ظروف بدست آمده از تپه گوران برابر دوران جمدت نصر و اوروک بینالنهرین یعنی اواخر هزاره چهارم یا همان زمان پیدایش خط است.
انسان زاگرسی در این دیار با اهلی کردن حیوانات (بز، گوسفند، اسب) و شیوهی تولید دانههای خوراکی، زندگی خود را در مرحلهی جدیدی قرار داد و کشاورز و دامدار شد. سپس در میان دشتها و کنارهی رودخانهها استقرار یافت و به مرور با دستیابی به صنعت سفالگری و فلزکاری دنیای خود را تغییر داد و با نام انسان متمدن، بخشی از نخستینههای تاریخ بشر را به خود اختصاص داد.
پیشینه پژوهشی دشت هُلیلان توسط پژوهشگران اروپایی
اولین بار در سال 1313 شمسی در درّهی هلیلان مطالعات باستانشناسی انجام گرفت. در این سال اریک اشمیت ضمن پروازهای هوایی خود و عکسهای هوایی که از مناطق مختلف ایران گرفته بود، از درّهی هلیلان نیز عکس تهیه نموده است؛ در یک مورد نیز در این درّه فرود آمده و از سطح تپههای کزآباد قطعات سفال گردآوری نموده است.
دو سال بعد و در سال 1315شمسی اورل اشتاین در ضمن مسافرت تاریخی خود، درّه هلیلان را نیز درنوردید. ایشان از چند تپه و محوطه تاریخی در درّه هلیلان بازدید نموده و به مدت چند روز در تپههای کزآباد مشغول حفاری گردید.
اشتاین تپههای کزآباد را A,B,Cنامگذاری نموده و در نقشههایی که از توپوگرافی این تپهها تهیه کرده، موقعیت ترانشههای حفاری شده را نشان داده است. اشتاین در مکانی ناشناخته به نام پلهکبود (PillaKabud) با آثار عصر مفرغ در هلیلان نیز کاوش کرده است. همچنین قبل از اینکه وارد هلیلان گردد، در ساحل چپ رودخانه سیمره که در محدوده استان لرستان واقع است، در قبرستان موراخان (Murakun) با آثار عصر مفرغ نیز حفاری نموده است.
در سال 1341 شمسی و این بار به وسیله یک هیأت دانمارکی به سرپرستی یورگن ملدگارد، بار دیگر مطالعات باستانشناسی در درّهی هلیلان آغاز گردید. در این سال و سالهای 1342- 1343 شمسی بررسیها و کاوشهای باستانشناسی مهمی در هلیلان انجام گرفت، که هدف اصلی از این سری مطالعات بر حل مسائل مرتبط با عصر مفرغ و عصر آهن قدیم در لرستان متمرکز بود. در همین ارتباط در بهار 1342 شمسی کاوش و حفاری در تپه گوران به سرپرستی پدر مورتنسن آغاز گردید.
خانم کلرگاف باستانشناسیاز کشور انگلستان مابین سالهای 1342- 1346 شمسی در جریان بررسیهای باستانشناسی که در منطقه پیشکوه (لرستان) انجام داده بود از درّه هلیلان نیز بازدید به عمل آوردند. گاف 3 محل با سفال نوع گیان II- IVو 7 محل با سفال عصر مفرغ جدید در درّه هلیلان معرفی نموده است.در بهار سال 1352 شمسی هیأت دانمارکی تصمیم گرفت که درّه هلیلان را دوباره مورد بررسی باستانشناسی قرار دهد. این سری بررسیهای باستانشناسی به شکل فشرده انجام گرفت؛ این بار محورتوجه بر مطالعه مکانهای باستانی درّه هلیلان از قدیمیترین دورهها تا حدود 3000 (ق.م) متمرکز گردید.
شناسایی 161 محل باستانی در هلیلان در دومین فصل کاوشهای این منطقه
دومین فصل این بررسیها در پاییز سال 1353 شمسی انجام گرفت. در مجموع در جریان این دو فصل بررسی باستانشناسی در درّه هلیلان تعداد 161 محل باستانی، شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفت.
این در حالی است که در جریان مطالعات قبلی هیأت دانمارکی، مطالعات اورل اشتاین و خانم کلرگاف فقط 16 محل باستانی در درّهی هلیلان شناسایی گردیده بود. (1975. م)
براساس مطالعات هنریکسون در مجموع و در جریان مطالعات باستانشناسی که در دوره قبل از انقلاب اسلامی در درّهی هلیلان انجام گرفته بود، در 7 نقطه مواد فرهنگی عصر برنز شناسایی گردیده است. لیکن ایشان چغاسبز رومشکان را به اشتباه در زمره نقاط باستانی درّه هلیلان محسوب نمودهاند.
نقاط باستانی عصر مفرغ درّهی هلیلان
نقاط باستانی عصر مفرغ درّهی هلیلان که در این دوره شناسایی شدهاند، عبارتند از: تپهگوران، تپهکزآباد A، غار درمر کهره، چیافتحاله و تنگ حماملان در زردلان. در سال 1387 شمسی درّهی هلیلان توسط یک هیأت ایرانی به سرپرستی دکتر ابراهیم مرادی مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت.
در این بررسی در مجموع 33 محل باستانی شناسایی و معرفی شده است. در میان نقاط شناسایی شده علاوه بر تپه گوران و کزآباد، در 6 نقطه دیگر مواد فرهنگی عصر مفرغ شناسایی شده که مواد فرهنگی گردآوری شده از سطح اکثر این نقاط را قطعات سفال غیر شاخص تشکیل میدهد. ظاهراً در این مطالعه محلهای باستانی غار درمر در کهره، چیافتحاله و تنگ حماملان شناسایی نشدهاند.
در سال 1389 شمسی بخش شرقی دشت هلیلان یعنی منطقه زردلان توسط یک هیأت ایرانی به سرپرستی دکتر حبیباله محمودیان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. در این بررسی گورستانهای این ناحیه از درّهی هلیلان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند.
تمدن و آثار تاریخی هلیلان نیازمند محافظت و معرفی به آیندگان
آنچه که در این مقوله به آن اشاره شد علاوه بر اینکه قدمت تاریخ و تمدن کهن ایرانی در منطقه زاگرس و ایلام را نشان می دهد به خوبی اشکار میکند که این منطقه در دل خود دارای تمدنهای کهن و دیرینه ای بوده است.
با این حال با اینکه در دهه های گذشته توسط باستان شناسان و پژوهشگران عمدتاً اروپایی مطالعات گسترده ای در این مناطق صورت گرفته و مکانهای باستانی مهم آن کشف و مشخص شده اند به نظر میرسد هنوز هم با همه این پژوهشها در سالهای اخیر یک دوره فراموشی بر سر این تمدنها و مکانهای تاریخی ارزشمند سایه افکنده است که می طلبد مسئولین میراث فرهنگی و گردشگری کشور و استان به اهمیت این تمدنهای فراموش شده پی برده و ضمن محافظت بیشتر از آنها نسبت به معرفی آن به آینده گان و حتی مردم عصر حاضر همت گمارند.