1) موقعیت جغرافیایی تیسفون:
تیسفون درساحل چپ رود دجله، درحدود سی و پنچ کیلومتری جنوب شرقی بغداد واقع است. یاقوت ازقول بطلمیوس مینویسد که طول مدائن هفتاد درجه و عرض آن سی و سه درجه و ثلث بوده است. (بیانی،1377: 56)
در واقع تیسفون در مختصات 33.093611 شمالی و 44.580556 شرقی واقع گشته است.
چنانچه از نام مدائن مركز حكومتهاي اشكاني و سپس ساساني بر مي آيد ، اين ناحيه شامل چند شهر نزديك بهم بوده است كه مهمترين انها تيسفون نام داشت. هر يك از اين شهرها توسط يكي از شاهان هر دوره و به مناسبتي خاص بنا گرديده كه بيشتر جنبه سياسي و سوق الجيشي داشت. (بیانی،1377: 41)
هفت شهرمدائن شامل: تیسفون، رومگان(واقع در جانب غربی دجله- سلوکیه)، وهاردشیر(بهرسیر)، ماحوزه(شهری بود مجاور سلوکیه مورخان یهود و سریانی آنجا را بنام ناحیه سلوسی ذکر کردهاند، در زنیدان(شمال وه اردشیر)، ولاشاباز(مغرب وه اردشیر)، اسپانبر(سامی،1389:168)
الف) وجه تسمیه تیسفون
ریشه نام این شهر نامشخص است، نام پارسی آن به پهلوی تیپون یا ته سی فون، به ارمنی ویسپون و یونانی آن همان تیسفون است. در منابع اسلامی به اسامی تیسپون، توسفون و توسبون بر میخوریم. غربیها آن راکتسیفون و عربها طیسفون مینویسند.
نام تیسفون برای اولین بار در آثار پلیپ مورخ یونانی به سال 221ق م آمده است در حالیکه در دورهای دورتر در تورات، کتاب عزرا، کسفیا ذکر شده و بنام شهر سیمین شهرت یافته که محل آن بین بابل و بیت المقدس تعیین شده است. به احتمال قریب به یقین منطقه تیسفون در زمان هخامنشیان شهری آباد بوده که از بقایای همان شهر سیمین است(بیانی،1377: 49).
ب) تیسفون دوره اشکانی
زمانيكه اشكانيان در عهد اشك ششم (مهرداد اول 174-136ق.م) بين النهرين را فتح كردند. اين شهر را به منظور بياعتبار كردن سلوكيه برگزيدند تا پايتختي برتر از سلوكيان بر پا داشته و آنان را تحت نظارت داشته باشند پارتها بهنگام ورود به تيسفون بصورت دايره وار اردو زدند و پس از توسعه و تكميل شهر حصار دفاعي مدور، گرد آن كشيدند. (بیانی،1377:53)
گفته شده ديوارهاي شهر توسط پاكر اول (شاهزاده پارتی در 38 ق.م) ساخته شد. در زمان سلطنت بلاش اول يك مركز تجاري مهم كه ”ولوگسوكراتا“ (بلاش آباد) ناميده ميشد در منطقه سلوكيه/تيسفون ساخته شد اما موقعيت دقيق آن تاكنون نامشخص است.
در سدههاي بعد تيسفون مكرراً توسط روميان مورد تاخت و تاز قرار گرفت. تراژان در 116.م كاسيوس در 165.م و سوروس در 198.م شهر را تخريب و به يغما بردند. تاريخ اشكاني با شكست اردوان پنجم در 224.م و تاجگذاري اردشير اول ساساني در تيسفون در 226.م پايان يافت.
پ) تیسفون دوره ساسانی
شاهان ساسانی تیسفون را پایتخت زمستانی و شهر تاجگذاری از جلوس اردشیر تا تسخیر شهر به دست مسلمانان در (637م/16ه) قرار دادند. این شهر یکی از اقامتگاههای شاهی، مرکز حکومتی امپراتوری و یکی از شهرهای مهم حوزه حکومتی اشرافی بابل نیز بود که با شبکه آبراههها و زمین حاصلخیز جمعیت انبوهی در ساحل شرقی دجله داشت. البته ایشان تمام تابستان را در مناطق مرتفع فلات ایران، چون همدان و اصطخر گذران میکردند. (Kroger،2011:3)
شاپور اول در تیسفون که شهر شاهی اشکانیان بوده و اردشیر آنرا پایتخت خود ساخته بود، کاخی بنا میکند که در هنگام پیروزی عرب مورد اعجاب بادیه نشینانی که از صحرا آمده بودند قرار میگیرد و بقایای آن هنوز امروز اعجاب بینندگان را بر میانگیزد. (رومن گیرشمن،1390:32)
و اوج عظمت و زیبایی تیسفون از زمان شاپور دوم شروع شد او پایتخت را شهری بزرگ ساخت. معماران سبک بنای این پایتخت قدیمی ایران را در شمار مهمترین و کاملترین سبکهای معماری و شهرسازی ذکر کردهاند.
اردشیر بابکان با زنجیر پلی بر دجله ساخت که مسلماً برای آمد و رفتهای چنین منطقهای کافی نبود. شاپور ذوالاکتاف به همین سبب یک پل دیگر بر این رود بنا کرد که از مهمترین کارهای او بود. (بیانی،1377: 62)
شاپور دوم در ادامه عظمت بخشیدن به پایتخت در شرق تیسفون کاخی ساخت که با احتمال قریب به یقین همان کاخ معروف تیسفون (ایوان کسری) است که بعدها انوشیروان و سایرشاهان آنرا تکمیل کردند. (بیانی،1377:62)
ت) تیسفون دوره اسلامی
زمانی که فرمانده نیروی اعراب سعد بن ابی وقاص درسال 637 میلادی برابر با 16هجری مدائن را تصرف و به پایتخت ساسانیان وارد شد نمازجمعه را در تالار تاجگذاری ایوان مدائن برپا کرد، از آن زمان این بنا در نزد مسلمانان از اهمیت ویژهای برخوردارشد.
در زمان تسخیر تیسفون توسط اعراب، گرچه تمامی خزائن کاخ کسری به عنوان غنائم جنگ به یغما رفت تا سده 2قمری/ 8 میلادی سالم ماند. (بییر،1381:68)
در ابتدای دوران حکومت خلافای عباسی بسیاری از بناهای تیسفون در راستای استفاده از مصالح آنها در ساخت بناهای گوناگون بغداد ویران شد، که از آن جمله کاخ سفید از مهمترین بناهای تیسفون بود، که تخریب گشت.
3) دیدگاه جهانگردان و مورخین دربارة تیسفون:
آمیانوس مارسیلینوس ، مورخ رومی در سال 383 میلادی، هنگامی که ژولین (Julian) امپراتورروم، به ساسانیان در بین النهرین حمله برد، در قید حیات بوده و ازا ین رو شرحی مختصر از اقامتگاههای شاهان ساسانی در مجاورت تیسفون آورده، جائی که به جز صحنههای جنگ و خود کامگی ایرانیان، ازهنرشان مطلبی دیگر نیاورده است. (بییر،1383: 270)
آمیانوس گوید: پایتخت ایران وضعی داشت که در موقع جنگ غلبه بر آن ممکن نبود، حصارهای بلند بر دور مجموعه شهرهای آن کشیده شده و درهای مستحکمی در این حصارها تعبیه نموده بودند. تیسفون در مشرق دجله و حصاری به شکل نیمدایره با برجهای بسیار داشت. وسعت زمینی که بین شط و این حصار افتاده بود، به طوری که آثار آن هنوز دیده میشود، تقریباً به 58 هکتار میرسید و این همان است که آن را مدینه العتیقه یا شهرقدیم میگویند.(کریستین سن،1390:277)
آمیانوس مارسیلینوس مینویسد: در زمان شاپوردوم درحوالی سلوکیه، کاخ شاهی را دیده که دیوترهای آن با نقاشی تزیین شده بود، و نقش شاهنشاه درحال شکار ازمهمترین نقاشیهای آن بود. در این کاخ در یک ایوان هجده نقش گوناگون وجود داشته است. در بعضی لوحههای گچ بری، حیوانات حرکتی آزاد داشته، درمیان دورنما ومنظره نقش شده بودند. طاووس ازجمله نقوش رایج بوده که درمیان قاب تزیینی ساخته شده است. طاق نماها برروی ستونهای توأمان قرارداشتهاند، وبا ایجاد طاق نماها، طاقچهها ساخته شدهاند که زیباترین این طاقچهها در جلوخان کاخ ساخته شده بود. علاوه بر نقشها وهنرهای گوناگون، گچ بریهای کاخ تیسفون درسراسرجهان غرب مورد تقلید قرارگرفت. کاخ تیسفون آنچنان شکوه و زیبایی خیره کننده داشت، که ببیندگان و راویان از کاخهای دیگر کمتر گفتگو به میان آوردهاند. (بیانی،1377: 66)
سیرجیوس (Sergius) دیگر مفسر غربی بود که در قرن ششم میلادی از تیسفون بازدید کرد و تحت تأثیر آثار شاهان ساسانی، خصوصاً خسرو اول قرار گرفت. علیرغم آنکه به زبان ایرانیان آشنایی چندانی نداشت، اما در سالهای 579-531 میلادی به او مجوز دسترسی به بایگانیهای سلطنتی داده شد، تحقیقات وی انگیزه نگارش در زمینه تاریخ و مذهب ساسانیان را در آگاتیاس (Agathias) مورخ بیزانسی که از دوستان وی بشمار میرفت، ایجاد نمود. اطلاعات آگاتیاس راجع به معماری ساسانیان تا حدودی منجر به فاش گردیدن اسرار معماری این دوره گشت. کاخهایی که انتسابشان به ساسانیان قطعیت دارد، بهترین گواهی به منظورشناسایی معماری آنها است. (بییر ،1383: 270)
طبری مینویسد: در این قصر بخصوص در ایوان، تصویرهای گچی ازمردان واسبان ساخته بودند در اطراف کاخ اصلی خانههای متعددی برای کارکنان قصر بنا شده بود. به قول بلعمی چندان خانهها، که عدد آن کس ندانست، مگرخدای عزوجل زر و سیم و جامها و جواهر و سلاح و فرش از آنجا که نمای کاخ با گچ کار شده بود، و این بنای عظیم سفیدی مینمود، که به کاخ سفید شهرت یافته بود. (بیانی،1377: 66)
حمدالله، یا حمد بن تاجالدین ابیبکر بن حمد بن نصر مستوفی قزوینی، مورخ، شاعر و نویسنده قرن هشتم هجری درباره کاخ خسرو مینویسد: آن سرایی بوده است از گچ و آجر و از آن عالیتر عمارت آجری. صحن آن سرای، صد و پنجاه گز خیاطی در صد و پنجاه گز بوده، و درآنجا صفهای بزرگ، دهانش چهل و دوگز، در طول هشتاد و دوگز، درعلو شصت و پنج گز و در اطراف این سرای، سراچهها و عمارات فراوان که در خور آن باشد. فاصله ستونها از یکدیگر شصت و پنج ذرع بوده، ابوالفداء این فاصله را نود و پنج ذارع ذکرکرده است. بلعمی درباره ایوان به قول خود وی صفه را چنین مینویسد که صد و بیست ارش پهنای آن صفه است و شصت ارش طول آن، و همه خشت آن از سنگ تراشیده و بدان بنا کرده. (بیانی،1377: 66)
نخستین جهانگردان اروپای که از تیسفون و مداین دیدارکرده به نامهای پیتر و دلاواله ایتالیایی است در سده11ق/17م به آن خطه سفرکرد.
از سده 13ق/19م پژوهش در تیسفون وارد مرحله تازه و جدیترشد. مقارن با آغازنیمه دوم این سده، دوسیاح و محقق فرانسوی به نامهای اوژن فلاندن (طراح و نقاش) و پاسکال کوست (معمار) ضمن سفر به ایران از تیسفون و کاخ کسری بازدید و درکتاب مشهور خود با عنوان سفربه ایران شرح و طرحهایی ارائه کردهاند. (ثابت بن قره،1369:639)
استرک (M.Streck) در سال 1900-1 اولین سیاحی است که اطلاعاتی درباره تیسفون منتشر کرده است. (Kroger،2011:2)
4) تاریخچه کاوش های باستان شناسی:
فریدریش زاره و ارنست هرتسفلد نخستین کسانی هستند که در فاصله سالهای 1903تا1911میلادی پژوهش روشمند میدانی و کاوش علمی باستان شناختی در تیسفون وسلوکیه انجام دادند. در سال 1306ش/1927م یک هئیت باستان شناسی آمریکایی به سرپرستی لروی واترمن کاوشهایی در سلوکیه و کرانه غربی دجله نزدیک محلی به نام تل عمر انجام داد. (ثابت بن قره،1369:639 (
کاوشهای هیئت آلمانی به سرپرستی اسکار رویتر درسالهای 1928-1929م درتیسفون و کاوشها و بررسیهای هیئت مشترک آلمانی – آمریکایی به سرپرستی رویتر و ارنست کونل (اسلام شناس) درهر دو کرانه دجله باب جدیدی در زمینه مطالعات تیسفون و مداین باز کرد و در سال 1933-34 گزارشی توسط هنریش شمیدت در مجله سوریا به رشته تحریر درآمد. و گزارشهای ادوارد میر در انجمن شرق شناسی آلمان در سال 1929 منتشر شده و رک اپتون در سال 1932 در پی آنان گزارشاتی در این باره در بولتن موزه مترو پولیتن نیویورک آورده است. (کریستین سن،1390:275)
در 1343ش/1964م یک هئیت بررسی و کاوش ایتالیایی به سرپرستی جورجوگولینی و آنتونیو اینورنیتزی پژوهشهای وسیعی را در مداین و آثار هر دو ساحل دجله آغاز کردند.
تحقیقات توپوگرافی منطقه با اقدامات ارنست هرتسفلد درسالهای 1903تا1911 آغازشد. در سال 1927یک هیئت آمریکایی به سرپرستی لری واترمن(Leroy water man) به شناسایی و حفاری سلوکیه در ساحل غربی نزدیک تل العمر پرداختند. هیاتهای آلمانی (29-1928) و آلمانی آمریکایی (32-1931) به ترتیب به سرپرستی اسکار رویتر (Oscar Reuther) و ارنست کوهنل (Ernest Kuhnel) سایتهای در طرف دجله را حفاری کردند. بعد از1964یک هیئت ایتالیایی به سرپرستی گورگیوکولینی(Giorgio Cullini) و آنتونیو اینورنیزی (Antonio Invernizzi) برای ادامه در ساحل شرقی کاوش کردند. (Kroger،2011:2)
حفارانی نیز که درسالهای 32-1931در امالسعاتیر و المعارید (دو تپه در شرق و شمال طاق کسری) کاوش کردهاند، بنیان چند کوشک ساسانی را یافتند، که واختسموت(Wachtsmuth) موفق به کشیدن نقشه آنها شد. مقدار زیادی از بقایای گچ بریهایی که زینت عمارات بوده، به دست آمده است. (کریستین سن،1390:279)
5) بناهای شناخته شده در تیسفون:
الف) طاق کسری
برجستهترین یادگار شاهنشاهی ساسانی طاق کسری در تیسفون واقع در عراق فعلی است. این ویرانه باوقار، که احتمالاً در زمان شاپوراول در نیمه دوم سده سوم ساخته شده، نمونه جالبی از ایوان ساسانی است. ایوان آن به قطر 25متر و بزرگتر از هر طاق اروپایی، به بلندی 30متر و عمق نزدیک به 50 متر دارد. بر بالای این طاق، زمانی یک دیواری به بلندی 7متر وجود داشت. (پوپ،1390:54)
در این نما چند ردیف طاق نمای کم عمق با ستونچههایی به وجودآمده، که اندازه هر ردیف با دیگری متفاوت است. محورهای عمودی امتداد نیافته و این برای هواداران معماری ناب ناراحت کننده است، زیرا که آنان عقیده دارند. همه تابعهای حامل بار باید دارای مختصات قائم باشد. ولی دراین نما ستونچهها باری تحمل نمیکنند و مانند طاقهای متعدد جنبه زینتی دارند. آنها ازطرفی عظمت بنا را تأکید و در همان حال یکنواختی و خشونت یک چنین نمای عظیمی را تعدیل میکنند. بعلاوه، عنصری از شگفتی، نرمش و آهنگی پاد ضرب پدید میآورند که با سایههای جابجا شونده تشدید میشود و به کل بنا روح میبخشد. (پوپ،1390:54)
این بنا نه برای نمایش مهندسی، بلکه به منظور نمایش عظمت ساخته شده، تا قدرت و ثروت را نشان دهد، سفیران ملتهای دیگر را حیران سازد و به دولتهای دست نشانده سرکش اخطارکند که این سلسله قدرت درهم شکستن هر مبارزهای را دارد. ارزیابی این اثر تاریخی از روی نمای آن، یعنی از روی وضع کنونی آن به صورتی که اینک مجبوریم، تا حدی نابجاست، چون این ویرانه جز یکی ازچهار جبههای نبوده که حیاط بزرگ مرکزی را احاطه می کرد، جز واحدی در یک فضای محصور نبوده است. ایوان، آن چنانکه اینک میبینیم تنها یک شکاف حیرت انگیز نبود، در اصل آن را یک پرده سنگین زربفت میپوشاند که ارتفاع زیاد و فضای نقشهای متنوعش گویای ثروت فراوان بود. (پوپ،1390:56)
کاملاً درست است که نما تنها یک پرده نمایشی وسیع است که با بنای پشت سرش چندان ارتباطی ندارد، خود قوس مرکزی بخوبی نشان داده نشده و نیمرخ آن نامشخص است.
ولی هدف این نما تأمین نوعی صحنه آرایی موثر برای قدرت شاهنشاهی بود و مسلماً این منظور تامین شده است. تاج عظیم جواهر نشانی به وزن 300 کیلو بر بالای سر شاهنشاه ساسانی با زنجیری زرین آویزان بود، بر پهنه زیر پای او معروفترین قالی جهان گسترده بود، فرش بهارستان که از تارهای ابریشم و زر و سیم بافته شده و بر آن هزاران قطعه جواهر گران بها نشانده بودند. این فرش بهارستان کسری بود که بعدها اعراب فاتح آن را قطعه قطعه کردند و به قیمتهای افسانهای فروختند. این میباید معرف بخشی از ثروتهای دولت ساسانی بوده باشد. ولی، اگر از لحاظ سیاسی داوری شود، این فرش احتمالاً کار خزانه جواهرات را میکرده، زیرا از تأثیرات حیرت انگیز آن بربینندگان آگاهیم. (پوپ،1390:56)
طاق یک واژه فارسی است که آن را ایوان نیز گویند و همان معنی را دارد. مثل آپادانا که به معنی بارگاه یا دربار است. کسری کلمه عربی است که عربها، پادشاهان ساسانی را با آن لقب میخواندند و آن کلمه معرب اسم خسرو اول و دوم است که به آهنگ و لهجه عربی درآمده است. نام کسری هم نام لقب اکاسره در مشرق بوده است. زیرا که اعراب اخیر معتقد بودهاند که یکی از آن دو خسروکاخ یا ایوان مدائن را بنا کرده است ولی این تصور با حقیقت تاریخی وفق نمیکند، زیرا که بنای طاق کسری در فاصله 550 تا560 میلادی صورت نگرفته است.(هرتسفلد،1354:158)
تاریخگذاری بنا مورد جدل است، دیدگاهها از تعلق بنا به شاپور اول (241-224) تا دورهای متأخر، دوره خسرو اول (578-531) متفاوت است. (بزنوال،1380:203)
اما با وجود مشاهدات درست و یا غلطی که درگذشته و حال درباره ایوان کسری وجود داشته که شامل مشاهدات جغرافیدانان عرب و یا گفتارهای مسافران و همینطور شواهد باستانشناسان میشود، این اجازه را به محققان میدهد که یک تاریخ را در مورد سال ساخت بنا حدس بزنند. گمان درباره سال ساخت بنا یکی ازمشکلات اساسی درمورد این بنا است و آن بخاطر آن است که هرگونه گمانه زنی و تفسیر در مورد این عمارت رابطه مستقیم با سال ساخت آن دارد. (Keall،2011:4)
راجع به اینکه چه کسی بنا را بنیان گذاشت اختلاف نظراتی وجود دارد اولین بارحمزه اصفهانی درکتاب یاقوت به نقل ازترجمه وقایع پهلوی ابن آل موقاف گفته که ایوان مداین توسط شاپور اول پادشاه ساسانی ساخته شده است. این تاریخ همانطور که پیش از این در سطور بالا ذکر شد، توسط هرتسفلد ترجیح داده شده است. گرچه حمزه اصفهانی دیدگاه دیگری رامورد قبول دارد ومی گوید به نقل از یک راهب زرتشتی (Omaydb.Asuhast) ایوان به دستورخسرو پرویز دوم (628-590م) ساخته شده است. درمنابع دیگرخسروانوشیروان اول (79-531م) به عنوان بنیان گذاربنا نامیده شده است. این دیدگاه در سالهای اخیر و به خاطر قابل فهم وساده بودن آن مورد توجه قرارگرفته است. دریاقوت اما آمده که بنا کارچندین پادشاه بود. (Keall،2011:4)
این مشکل اصلی ازاینجا نشأت میگیرد که نویسندگان قرون وسطی ایوان کسری را با کاخ سفید اشتباه میگیرند. این اشتباه شاید ازاینجا است که به قول طبری وقتی سردار پیروز مسلملنان سعد بن وقاص دیوان مداین را درسال 663 به اشغال درآورد او درکاخ سفید منزل گرفت ولی نماز را درایوان کسری میخواند. در زمان نوشتن یاقوت اما درکاخ سفید مدتهای طولانی بود که خراب شده بود و ازمصالح آن برای ساختن سایر امکان استفاده میشد و شاید بخاطر این مسئله است که نظرات براین است که دو بنا به یک مجتمع تعلق داشتند درحالی که این کاملاً روشن است که به نقل از نویسندگان اوایل قرون وسطی (Ya qubi,Boldan,p.321 and the Tarik Bagdad p.128) کاخ سفید درقسمت عتیق مداین قرارداشته و ایوان کسری در اسبانبر. (Keall،2011:3)
ایوان کسری حالا در کنار شهر سلمان پاک قراردارد یکی از تالارهای افسانهای حکومت شاهنشاهی ساسانیان بود. مطالعات متعددی بر روی این بنای تاریخی انجام شده، که شامل عکسهای بسیار نفیس قبل از اینکه یک سوم بنا در سیل 1388 تخریب شود گرفته شده و در سفرنامه دیولافوا به چاپ رسیده است. (Keall،2011:2)
معماری کاخ تیسفون (طاق کسری):
طاق کسری بنای با شکوهی است و اظلاع بسیار آن خیلی جالب میباشد. ایوان بزرگ و عظیم از 75 پا عرض و تقریباً 150 پا طول با یک عمق درونی است و ارتفاع طاق تقریباً به 190 پا میرسد. وقتیکه به دقت بیشتر و نزدیکتر آن بنا را بررسی میکنیم، ناگهان در می یابیم که هیچ مقصود خاصی در بنای آن بعمل نیامده است که بخواهند طاق نماهای جبهه را با سوراخ بسیار بزرگ دهنه طاق و با دیوارهای جبهه منطبق سازند و متوجه میشویم که آن دیوار فقط یک نمایی بیش نیست و طاق نماهای کوری است که هیچ ساختمانی درعقب ندارد. جزئیات آنها هم مانند مجموع آن معیوب است. این طاق نماهای کور جنب آن دهانه بزرگ یک دفعه محومی شود وآن واحدها بخودی خود نیز کامل نمیباشد، بلکه بطور ناقص آنها را به عمل آوردهاند. (هرتسفلد،1354:158)
در انتهای خارجی آنها دیوار در محلی که طاق نماهای طبقه پایین تر بطور ناقص مانده است. در سه طبقه ساخته شده و مابین آنها یک محور عمودی مشترک وجود ندارد که البته فقط در معماریهای تزیینی امری لازم میباشد. هرگونه تحقیق و بررسی که به عمل آمده است، معلوم میسازد که بنا یک جبهه به سبک یونانی منظور معمار بوده است و میخواسته است بنای یک تاتر رومی یا یک سپتی زونیوم را تقلید نماید.
در انتهای خارجی آنها دیوار در محلی که طاق نماهای طبقه پایین تر بطور ناقص مانده است. در سه طبقه ساخته شده و مابین آنها یک محور عمودی مشترک وجود ندارد که البته فقط در معماریهای تزیینی امری لازم میباشد. هرگونه تحقیق و بررسی که به عمل آمده است، معلوم میسازد که بنا یک جبهه به سبک یونانی منظور معمار بوده است و میخواسته است بنای یک تاتر رومی یا یک سپتی زونیوم را تقلید نماید.
خلاصه طاق کسری یک بنای ایرانی است که به تقلید از ابنیه اروپائی ساخته شده و مانند لباسی است که خیاط ناشی بدوزد یا اینکه جامه دست دوم شمرده میشود و آن بنا بالاخره یک بنای یادگاری عظیمی است با خطاهای فن معماری.
قصر فیروزآباد نیز یک هنرایرانی محض است که بنائی زیبا بوده و آن را شاپور پسر اردشیر با بنای ایوان کسری بطور ناقص تقلید کرده است. (هرتسفلد،1354:159)
در طرفین بنا مانندکاخ فیروزآباد اتاقهایی به صورت قرینه تعبیه شده، یک درب ساده در انتهای ایوان به یک ردیف اتاقهایی کوچک راه داشته و میبایست از آنها گذشته به تالاری بزرگ (تالارتخت) به وسعت ایوان به پهنای 68/38متر رسید. اطراف تمام بخش مرکزی با دالانها و اتاقهای دراز دارای طاق ضربی گرفته شده است. (گدار،1377:261)
ابن خردادبه به جغرافیدان (درحدودسال 864) آن را زیباترین بنای که با آجروگچ ساخته شده نامیده است. درحالی که مردم عظمت آن راچنان چشم گیرمیدیدند که دشوارمیتوانستند ساخت آن را به دست بشر را بپذیرند و تصور میکردند به دست پریان ساخته شده است. (هرمان،1387:143)
این نما که طاق بزرگی رو به مشرق در مرکزآن قراردارد یک سمت صحنی پهناور را که بقیه آن ازمیان رفته تشکیل داد. در برابر این ایوان، ایوان بزرگ دیگری رو به غرب قرارداشت که تنها آثار آن در روی زمین به چشم میخورد. (هرمان،1387:143)
این نما که طاق بزرگی رو به مشرق در مرکزآن قراردارد یک سمت صحنی پهناور را که بقیه آن ازمیان رفته تشکیل داد. در برابر این ایوان، ایوان بزرگ دیگری رو به غرب قرارداشت که تنها آثار آن در روی زمین به چشم میخورد. (هرمان،1387:143)
معماران خسرو که تصویری از مقدار فشاری که توسط بنایی با چنین ابعاد غول آسا ایجاد میشد نداشتند، پایهها را بسیارپهن گرفتند تا از قدرت تحمل چنان آواری مطمئن گردند. پهنای پایهها در قسمت زیر طاق چهار و در پایین هفت متر است، ضخامت طاق حتی در تارک آن به یک متر میرسید. نقشه بنا گر چه غیر عادی ولی اساساً ساده بود و تأثیرآن بیشتر ناشی از عظمت بنا بود. (هرمان،1387:143)
ایوان بزرگ از طریق چند اتاق کوچک به یک تالار بزرگ بسته متصل بود و اطراف تمام بخش مرکزی را دالانها و اتاقهای دراز دارای طاق ضربی گرفته بود. (مثل شهر آشور در دوره پارتی)
در شهر آشور متعلق به دوره پارتی، فضای خالی ایجاد شده توسط ایوان را با تزیین نما و استفاده ازستونهای توکار، اسپرها و طاقچههایی که در شش طبقه ترتیب یافته و بالای آن یک ردیف کنگره سنتی قرارداشت، جبران کرده بودند. (هرمان،1387:143(
فضای بزرگی که باید طاقبندی میشد، سازندگان به منظور کاهش اندازه دهانه تا حد امکان، به تدریج رجهای افقی آجرهای بالای پاکار قوس را به سمت داخل متمایل میساختند. بدین ترتیب، دیوارها ضمن یک انحنای جزئی به هم نزدیک و دهانه فوقانی با رجهای عمودی پوشانده میشدکه به شکل قطاع بزرگی از یک دایره بود. بنابراین، بخش نیم بیضی یا شلجمی طاقها یا قوسها که در معماری ساسانی بسیار فراوان دیده میشود، نتیجه در نظرگرفتن استحکام و ثبات نیست بلکه ناشی از فرآیند عملی ساخت بناست. (رویتر، 1387:644)
بزرگترین این نوع سازه بدون داربست طاق زنی، طاق گهوارهای عظیم و شلجمی کسری در تیسفون است که بر ایوانی بناشده است و دهانه آن60/25 متر است. (نمونه این طاقها گهوارهای مصری و ساسانی است که دیولافوا آن را در سفرنامه خود ذکرکرده است.)
زیرا یک درگاه جفتی در یک مکان مسکونی ضمن کاوش های تیسفون پیدا شده که باید متعلق به اواسط سده ششم میلادی باشد، و دارای قوس نعل اسبی است که از گچبریهایی که بر روی ستونهای چهارگوش تو کار و جفت نیم ستونهای بدون سرستون بیرون نشسته از دیوار به وجود آمده است. (رویتر، 1387:656)
جا پیکرههای ایوان بالا خانه درنای پشتی طاق کسری که به عنوان شاهدی بر رواج قوس تیزه دار در معماری ساسانی از آن یاد میشود، به واقع تیزه دار نیستند. (هرتسفلد اشتباه دیولافوا را تصحیح میکند.که نویسنده از طرحی که در سال 1929 کشیده شده، تهیه کرده است.)
زیرا که، آجرهای درون سوی طاق زاویهای در نوک تشکیل میدهد، اینگونه بنا کاملاً تصادفی است و هیچ کارکرد ساختاری را نشان نمیدهد. بنابراین، تصور این که قوسهای کوچک به وسیله لایهای پوششی پرداخت و گردشده باشند منطقی است. (رویتر، 1387:658)
در تیسفون شکل و اندازه طاقنماها از هر ردیف به ردیف دیگر فرق می کند. هر ردیف واحد مستقلی را مانند نواری افقی و بیهیچ ارتباطی یا تأکیدهای عمودی نمای بنا تشکیل میدهد بدین ترتیب، دو ردیف ار طاقنماها به طاقی پایان میپذیرند که بر یک ستون قرار نمیگیرد بلکه با پایه کنج دیوار ترکیب میشود. (پرادا،1391:247)
آنچه در معماری کاخ سازی ساسانیان جلب توجه میکند مدخل اصلی کاخها میباشد، که به صورت ایوان، با طاق هلالی در محور اصلی کاخ ساخته میشده است. نمونه بارز و با عظمت این نوع ایوان را در ایوان مدائن میبینیم که مهمترین قسمت کاخ را شامل است. طاق بزرگ دارای 91 متر طول، 46 متر عرض و 48 متر ارتفاع بوده در طرفین آن 4 تالار بزرگ هر یک به طول 23 متر و عرض 6 متر که به یکدیگر ارتباط داشتهاند قرارداشته است در زیر این طاق تالار بار که تختگاه و مقر شاهنشاه بوده به طول 92/42 و عرض 65/25 و ارتفاع 35 متر وجود داشته است. نور تالار از 150 دریچه که هر یک دارای محیطی برابر 12 تا 15 متر بودهاند تأمین میگردیده است. برای تعویض هوای تالار از تنبوشههایی به قطر تقریبی 20 سانتی متر استفاده میکرده است. پوشش تالار گهوارهای شلجمی بوده است و در اطراف آن تالارهای بزرگ و راهروهای مختلف با پوششهای گنبدی و یا گهوارهای بنا کرده بودند. طاق بزرگ بروی دیواری قرارداشته است که در پایین دارای ضخامتی برابر 7 متر بوده و آنجایی که طاق شروع میشده است ضخامت تالار به 4 متر می رسیده و بالاخره قسمت هلالی دارای قطری برابر 1 متر بوده است. (سامی،1389:165)
نکاتی دربارة طراحی خارجی ایوان کسری
مشخصترین نمای آن طاق کسری است که مشارکت عناصر یونانی –رومی در نمای عظیم آن غیر آن غیرقابل انکار است. نمای معماری شامل ستونهای توکار، پیشانیها و طاقچهها تو دیواری نشان از تأثیر معماری تدمر دارد. (رویتر، 1387:659)
در هر سمت قوس شلجمی ایوان، دیوار آجری عظیم به شش طبقه تقسیم شده است، و همین قاعده در طراحی نمای قصر اشکانی در آشور نیز دیده میشود. علاوه بر این، نقشه کف قصر تیسفون، چنانکه کاوشها نشان داده است، با نقشه حیاط کاخ اشکانی تطبیق میکند، تا آن جا که نمای ایوانی دیگر، در مقابل ایوانی که هنوز پا برجاست با میدان محصوری
در بین آنها، وجودداشته است. در تیسفون قاب گرد گچبری به قطر تقریباً یک متر یافت شده که روزنه گرد مرکز آن را گلوارهای متشکل از قوسهای نخل و پیچک در برگرفته است.
بازسازی کنگرههای طاق کسری را با پلهبندی راست گوشه نشان میدهد، اما به احتمال بیشتر زاویهها باید حاده بوده باشد با قضاوت برمبنای وضعیت یافتهها میتوان گفت تمام ساختمانهای واقع در محوطههای کاخ تیسفون دارای این نوع سنگ سرپوش کنگره بارو دار و شباک کاری شده بود. (رویتر، 1387:666)
ترئینات طاق کسری
تکه گچ بریهای یافت شده فقط با رنگابه نازکی از سفید استخوانی یا پوششی از اندود ظریفتر پوشانده است. که از این در کلیسای کاوش شده تیسفون به دست آمده است(رویتر)که محراب اصلی تزیین شده است.
آمیانوس مارسلینوس کاخی تابستانی را در نزدیکی تیسفون وصف میکند که دیوار نگارههایی از صحنههای شکار داشته است.
در طاق کسری موزاییک شیشهای به کار رفته بود. خردههای کوچکی از این موزاییکها یافت شده است، هر چند که هیچ نشانهای از خود نقشها به دست نیامده است. اما براساس گزارش مورخان اسلامی می دانیم که تصویر خسرو بر دیوار اتاق سریرشاهی، سوار بر اسبی زرد، چنان که در محاصره انطاکیه دیده شده بود، نقش بسته بود. (رویتر، 1387:674)
تعداد نسبتاً زیادی از قطعات لوحههای مرمر پرداخت شده در محدوده کاخ یافت شده است. که به احتمال زیاد از سوریه بیزانسی وارد می شده است.
چیدمان طاق کسری، که به لحاظ مقیاس بزرگترین اقامتگاه سلطنتی ساسانی به شمار میرفت از طرحی پیروی میکند که تنها با کاوشهای باستانشناسی آشکار شد. (رویتر، 1387:685)
از ایوان که رو به شرق بازمیشود، راهی از میان یک در واقع بر محور بنا در دیوار پشتی به درون مجموعهای از اتاقهای کوچکتر که به هم راه دارد و از آن جا به درون یک اتاق محصور بسیار بزرگ که هم عرض ایوان است و همچنین بایستی دارای طاق گهوارهای بوده باشد، باز میشود.
در هر یک از دو طرف ایوان، اتاقی بر محور اصلی قرار داشت که به وسیله یک راهرو از ایوان جدا میشد و به وضوح مانند ایوان کرخه و نه بزرگی آن طاق دار بود. اگر آن بخش از نقشه که ضمن کاوشها آشکار شده است به صورت متقارن تکمیل شود، ساختمانی مستطیل شکل حاصل میشود که شامل دو مجموعه اتاق متوالی بر محور مرکزی بناست که هر یک مشتمل بر سه اتاق بزرگ دارای طاق گهوارهای است. اتاقهای میانی به خاطر طول و عرض و ارتفاع بیشتر، کل نقشه را تحت الشعاع خود قرار میداد. مجموعه اتاقهای میانی جلویی مانند ایوان باز بود، این اتاق با راهروهای از اتاقهای جانبی جدا میشد. منطقهای شامل واحدهای مسکونی کوچکتر تمام عرض بنا را در محور عرضی میگرفت، و هم به عنوان جدا کننده و هم به عنوان گذرگاه میان مجموعه اتاقهای بزرگ جلویی و عقبی ایفای نقش میکرد. در دو انتهای این دو ردیف از اتاقهای کوچکتر تالارهای چهارگوش واقع بود که احتمالاً گنبد دار بوده است، گرچه به صرف اینکه اتاق چهارگوش بوده است. نمیتوانیم با قاطیعت چنین نتیجهگیری کنیم.
در مورد نیمه دیگر، که در قسمت مقابل قرار داشت، تنها میتوانیم با اطمینان بگوییم که آن هم ایوانی رو به حیاطی که بین دو نمای ساختمان واقع بوده است. (رویتر، 1387:684)
موارد کاربرد کاخ و بخشهای متنوع آن فقط با تردید و حدس است مگر مدرک مستند و یا نشانههای از آن بدست آید. آنچه مورخان اسلامی از آن سخن گفتهاند ملاقاتهای تشریفاتی با شکوه دربار ساسانی به احتمال زیاد در ایوان بزرگ و حیاط مقابل آن رخ میداده است. که تخت خسرو میبایست درهمین جا قرار داشته است و نیز طبق گفته طبری تاج که از سقف آویزان بوده است، و پرده گرانبهایی که به اظهار خطیب بغدادی سربازان سعد بن ابی وقاص به هنگام سقوط شهر سوزاندند. (رویتر، 1387:686)
مستطیل دراز محصور در دیوار واقع در جنوب ساختمانهای طاق، احتمالاً میدان نمایشی برای جانوران شکاری یا نمایش شکار سلطنتی بوده که بعدها خانههای مسکونی که بر صفههای قرار داشت، جای این میدان نمایش در کاخ تیسفون را گرفت. (رویتر، 1387:686)
پنجره بندی و تهویه
در ایوان طاق کسری، درون پوسته طاق، لولههای سفالی به فواصل منظم تعبیه شده است، اما از آنجاکه این ایوان بازاست، لولهها نمیتواند هیچ ارتباطی با نور یا تهویه داشته باشد از این گذشته، لولههای مشابهی در قسمت تحتانی طاق که چندین متر قطر دارد، یافت شده که انتهای خارجی این لولهها با ملاط مسدود شده است، این نظریه مطرح شده که ممکن است آنها به منظور آویختن چراغها به کار میرفته است. (رویتر، 1387:687)
ب) کاخ سفید
یک کاخ به نام کاخ سفید (کاخ ابیض) که عظیمترین مقر پادشاهان ساسانی بوده در منطقه اسپانبر در زمینی به وسعت 12هکتار در دو کیلومتری شمال تیسفون واقع بود. که از قرن چهارم هجری به بعد به طورکلی خراب و محو میشود ولی یعقوبی مورخ قرن سوم هجری آن را دیده و از آن نام میبرد. منصور، دومین خلیفه عباسی (754-755م) با وجود مخالفت خالدبرمکی وزیر مدبرش، دستور تخریب آنرا داد تا از مصالح آن برای ساختن دارالخلافه در بغداد استفاده شود. درهرحال، اختلاف نظر و اختلاط موضوع درمتون اسلامی در مورد ایوان و طاق کسری و کاخ سفید زیاد است. (ثابت بن قره،1369:638(
خلیفه المکتفی (290 – 296 ه.ق) این کاخ را ویران کرد تا از مصالح آن برای کامل کردن قصر التاج در بغداد که ساختمان آن را خلیفه پیشین المعتضد، آغاز کرده بود استفاده کند. (رویتر،1380:713)
در واقع کاخ سفید در اسبانبر نزدیکترین شهر مدائن به تیسفون، یا بهتر گفته شود دیوار به دیوار آن، واقع در شرق وکنار دجله، در زمان شاپور اول بنا گردید. در زمان شاپور دوم وسعت یافت، قباد نیز گوشههایی بر آن افزود، خسروانوشیروان کاخ را به گونهای که میشناسیم تکامل بخشید. گذشته کاخ، حصاری به شکل نیمدایره تا کنار رود با برجهای متعدد، دور شهر را فراگرفته بود. وسعت زمینی که بین رود و این حصار قرار داشت، با معیارهای امروزین تقریباً به پنجاه و هشت هکتار میرسید. (بیانی،1377: 68)
پ) گرمابهها
بنای کاوش شده در غرب بنای طاق مسلماً گرمابه بوده است. آبراههها و مجراهای ساخته شده از لولههای سفالی و بقایای یک گلخن، یک چاه و یک بینه، همگی به کاربرد بنا اشاره دارد، و از آن جا که شواهدی به دست آمده است که این بنا به دیوار نگارهها، موزائیک و پوششی مرمرین مزین بوده، واضح است که گرمابهها نقش مهمی در زندگی دربار ساسانی ایفا میکرده است. (رویتر، 1387:686)
ت) خانه های شخصی
خانههای مسکونی کاوش شده در تیسفون نیز که به دلایل باستان شناختی به اواخر دوره ساسانی منسوب است برگرفته از نقشههایی است که واختسموت داده است. (رویتر، 1387:688)
که دارای حیاط و ایوان به عنوان وجوه مرکزی بنا بود، اما برخی از آنها ساختمانهایی بزرگ با اتاقهای بسیار بود که برای زندگی در مقیاس تجملیتر از اماکن مسکونی عمارت خسرو مناسب بود. نقشه خانهها نسبت به کاخها کمتر متقارن بود و با داشت ایوان و اتاقهای در پشت آن همگی بر روی یک محور متشکل میباشد. (رویتر، 1387:688)
ث) کلیساهای مسیحی ساسانی
تنها سه کلیسای مسیحی ساسانی شناخته شده است که همگی مورد کاوش قرارگرفته و در عراق، در تیسفون وحیره قراردارد. و چون خسرودوم، تحت تأثیر همسر مسیحی خود، دو کلیسا در تیسفون بنا کردهبود. طراحی کلیسای کاوش شده در تیسفون، که مانند تمامی بناهای یادمانی آن جا از آجر و ملاط گچ ساخته شده بود، به طورخالص ساسانی است و هیچ چیز که یاد آور معماری کلیسای سوریایی باشد در آن دیده نمیشود. (رویتر ، 1387:700)
بازسازی پیشنهادی بنای مستطیل شکل آن با 18/27 متر طول و 06/15 متر عرض، باید براساس شواهدی که از اتاقهای طاق گهوارهای سروستان به دست آمده است، انجام شود. به جای جرزهای گرد، در آنجا میل ستونهایی ساده چهارگوش نزدیک دیوارهای طولانی واقع بود که باقوسهای شلجمی شکل کوچکی بهم متصل میشد. (رویتر ، 1387:700)
کلیسای جایگزین کلیسای قدیمیتر شده بود که در آن جرزهای گرد سنگینی، به جای ستونهای راست گوشه، در مقابل دیوار طولانی قرار میگرفت. (رویتر ، 1387:700)
ج) دژها
دیوارهای شهر تیسفون به رسم بابلیها ازخشت خام و ملاط خاک رس ساخته شده بود که تقریباً 10 متر ضخامت داشته است. این دیوارها برای حفاظت از حملات خارجی توسط دژکوب ها، با شیب تندی چیده شده بود. هر3/38 متر یک برج با پهنای حدود 9 متر بر دیوار واقع بود. . (رویتر ، 1387:710)
چ) بستان و خزانه کسری
حفاریهایی که از طرف هیئت آلمانی در سالهای 28-1929 به عمل آمده موجب کشف خرابه یک کلیسای عهد ساسانی گردیده است. در مشرق تیسفون محله اسبانبر واقع بود و این محلی است که امروز بقعه سلمان پاک است و نیز درآنجا آثار خرابههای بسیار موجود است که طاق کسری را احاطه کردهاند. این اراضی ظاهراً باغ و بستان شاهی بوده است. زاویه دیواری که امروز بستان کسری میخوانند در حقیقت بقیه دیواری است که باغ گوزنان خسرو را احاطه میکرده است. اراضی محله اسبانبر از سمت جنوب محدود به بستر دجله بوده است. (کریستین سن،1390:277)
در این محل تلی هست که آنرا خزانه کسری مینامند و ظاهراً بنیان بنای عظیمی در زیر آن پنهان است. بنا به عقیده باخمان همکار رویتر بستان کسری گویا یکی از شهرهای مدائن بوده، که انطاکیه جدید (ویه آنتیوخ خسرو را رومگان یا شهر رومیان) میخواندند. (کریستین سن،1390:277)
6) مصالح، تزئینات و گچبریهای مورد استفاده در بناهای تیسفون:
• در دشت خوزستان وعراق عرب، چنان که انتظار میرود، بنای ساختمانهای آجری، با همان روش کهن محلی در عهد ساسانی نیز تداوم مییافت. دیوارها با خشت که به روش مرسوم بابلی چیده میشدند و ملاط گل به همراه کاه یا حصیر در میان رجها ساخته میشد. آجرها، که حداقل در شالوده بنا به کار میرفت و به طور غیرمتعارفی در رجهای عمودی با ملاط گچ چیده میشد، در ساختمانهای اشکانی واقع در آشور یافت شده است. پی طاق کسری، کاخ سلطنتی در تیسفون، به همین سیاق ساخته شده است. این روش در کلیسای قدیمیتر، که درهمین مکان کاوش شده نیز مشاهده گردیده است. (رویتر، 1387: 643)
• مصالح مورد استفاده آجرمربع (5/7*30*30سانتی متر) با ملات گچ میباشد. از چوب نیز برای بهم بستن قطعات و مصالح استفاده شده است. (بزنوال،1380:203)
• طاق ضربی عظیم ایوان، 25مترعرض، 50مترطول و 35 متر ارتفاع دارد و عمق تالار ایوان 9/42 متر استپهنای پایهها در قسمت زیر طاق 4 متر و در پایین 7 متر است ضخامت طاق قسمتی درتارک آن به یک متر میرسد. (هرمان،1387:143(
• تیسفون مانند شهرپارتی آشور فضای خالی ایجاد شده توسط ایوان را با تزیین نما و استفاده از ستونهای تو کار اسپرها و طاقچهها که در شش طبقه ترتیب یافته و بالای آن یک ردیف کنگره سنتی قرار داشت، جبران کرده است. دیوارهای داخل بنا تزئینات مفصل داشت و با مرمرهای رنگی بدست آمده از کلیسای انطاکیه و موزاییکهای شیشهای مزین شده بود. این موزاییکهاصحنهای نبرد مثل صحنهای که خسرو را براسبی زرد در شهر بندان انطاکیه نشان میدهد. کفها با صفحات مرمر ضخیم و بافرشهای ابریشمی پوشانده میشدند. (هرمان،1387:143(
• دیوارههای داخل بنای ایوان کسری تزئینات مفصل داشت و با استفاده از مرمر رنگی برداشته شده از کلیسای انطاکیه و موزائیکها شیشهای که صحنههای نبرد مثل صحنهای که خسرو را سوار براسبی زرد در شهربندان انطاکیه نشان میدهد تزیین شده بود. (کریستین سن،1390:277)
• کفها را با استفاده ازصفحات مرمر ضخیم که با قالیهای ابریشمی دارای نقشه باغی و درخت و جویهای آب مفروش بود پوشانده بودند. تخت را در انتهای ایوان بزرگ و پشت پردهای قرارداده بودند که تنها مواضعی که شاه روی بالشتک دارای قلابدوزی مینشست و آماده باردادن بود به کنار زده میشد. (رویتر، 1387:644)
گچبری
استفاده از گچبری در دوره ساسانیان که سابقه آن به پارتیان میرسد با روشهای متنوع توسعه پیداکرد. در اکثر بناهای بجای مانده این دوره، نقوش گچبری دیده میشود. از این عامل تزیینی در کاخهای تیسفون نیز بکار رفته است.
مقدار زیادی از بقایای گچبریهای که زینت عمارتها بوده بدست آمده از جمله نقوش برگ خرمایی، صفحات مستطیل با تصویرخرس و گراز و درخت زندگانی که طاووسان بر آن نشستهاند. افریزهای با شکل حیوانات، ضمن اینکه قطعات شکسته مجسمههای کوچکی بدست آمده از زنان رقاص و نوازندگان عود و مستانی که بر بسترخفتهاند و امثال آن. (کریستین سن،1390:279)
منابع فارسی
1- بیانی، شیرین، 1377،تیسفون و بغداد در گذر زمان، تهران، انتشارات مجله
2- سامی، علی، 1389، تمدن ساسانی، جلددوم، تهران، انتشارات سمت
3- گیرشمن، رومن،1390، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی (ترجمه بهرام فره وشی)
4- کریستین سن، آرتور، 1390، ایران در زمان ساسانیان، تهران، انتشارات صدای معاصر (ترجمه رشید یاسمی)
5- پرادا، ایدات، 1391، هنرایران باستان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران (ترجمه یوسف مجیدزاده)
6- هرمان، جورجینا، 1387، تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، تهران، انتشارات مرکز نشر دانشگاهی (ترجمه مهرداد وحدتی)
7- پوپ، آرتور، 1390، معماری ایران، تهران، انتشارات دات (ترجمه غلامحسین صدری افشار)
8- هرتسفلد، ارنست،1354، تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستانشناسی، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی (ترجمه علی اصغر حکمت)
9- گدار، آندره، 1377،هنرایران، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی (ترجمه بهروز حبیبی)
10- بزنوال، رولان،1379، فن آوری طاق در خاورکهن، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی (ترجمه سید محسن حبیبی)
11- رویتر، اسکار، 1387،" سیری در هنر ایران " ، هنر ساسانی، صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد)
12- بییر، لیونل،1383، "دورنمایی از کاخهای ساسانیان"، اثر، 37-36، زمستان، صص 278-270 (ترجمه زرین فخار)
13- بییر، لیونل،1381، " کاخهای ساسانیان و تأثیر آنها بر معماری اوایل دوره اسلامی"، باستان پژوهی،9، تابستان، صص 70-64 (ترجمه کتایون افجهای)
14- فرهوشی، علی محمد،1350، " سفرنامه دیولافوآ" ، هنر و مردم،32، پاییز، صص 52-40
15- ثابت بن قره، 1369، دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلدشانزدهم، تفلیس
16- نصیری انصاری، محمود، 1350، سیری در معماری ایران، تهران، انتشارات هنر سرای عالی
منابع لاتین:
1- Kroger, Jens, 2011,” Ctesiphon”, Encyclopedia Iranica,pp1-7
2- Keall, E.j, 2011,” Ayvan-kesra”, Encyclopedia Iranica,pp1-7
منابع شناسی تیسفون:
1- F.Sarre and E.Herzfeld,Archaologische Reise im Euphart-und Tigris-Gebiet II,Berlin 1920
2- j.m.fiey,”Topography of al-mada in,sumer23,1967
3- A.Saleh,”Al-mada in and its surrounding Area in Arabic Literary sources”,Mesopotamia 3-4,1968-69