الف) تاریخ مردم میانرودان
در حدود هزاره ششم پیش از میلاد، دشتهای حاصلخیز جنوب میانرودان (بین دو رودخانه دجله و فرات) توسط مردمی کشاورز که از مناطق شرقی (ایران) آمده بودند اشغال شد و روستانشینی در این ناحیه به سرعت رشد کرد. بعدها برخی از روستاها مانند اریدو، اور و... به دلیل بهبود سیستم کانالهای آبیاری، توسعه تجارت و افزایش جمعیت، وارد عصر شهر نشینی شدند و کم کم دولت شهرهایی(ناحیهای با مرکزیت شهری که دارای استقلال سیاسی و مذهبی است یعنی دارای حاکم و معبد مستقل) را تشکیل دادند. در حدود ۲۹۰۰ پیش از میلاد، اتحاد نسبی تعدادی از این دولت شهرها منجر به شکلگیری حکومت سومری شد، اندکی بعد مردمان دیگری که سامی نژاد بودند بر سومریها غلبه کردند و حکومت اکد را به وجود آوردند. سپس اقوام دیگری که آنها هم سامی نژاد بودند بر میانرودان مسلط شدند و در جنوب کشور بابل و در شمال کشور آشور را تشکیل دادند.
دولت شهرهای میانرودان در آغاز دارای وحدت نژادی و زبانی نبودند. جنگهای داخلی و خارجی و مشکلات طبیعی (سیل ناشی از طغیان رودها) از همان آغاز بر اندیشه آنها تأثیر گذار بود و باعث شد که آنها جهان را ناپایدار و بی ثبات تصور کنند. این تأثیر در مذهب، ادبیات، معماری و هنر آنها منعکس است، آنها دریافتند که فقط مذهب میتواند عامل وحدت میان آنها باشد. با وجود این مشکلات، آنها مردمی سخت کوش بودند و یکی از تمدنهای بزرگ جهان باستان را به وجود آوردند و سهم مهمی در ابداع خط و کتابت، ادبیات، قوانین اجتماعی، ریاضی، پزشکی، ستاره شناسی، معماری، پیکره سازی، نقاشی و ... داشتند.
ب) هنر میانرودان
• دوره پیش از سومر یا پیش از سلسلهها
نخستین بنای کشف شده در میانرودان، معبدی در شهر اریدو است. این معبد، بر روی یک سکوی طبیعی برای خدای حکمت و آب شیرین ساخته شد و در دورههای بعد الگویی برای ساخت معابد بعدی شد. (تصویر ۱)
از همان آغاز شکل گیری تمدن میانرودان، تندیسها، با هدفهای آیینی ساخته شدند. تا کنون تعداد قابل توجهی تندیس انسانی، جانوری و موجودات خیالی از مواد گوناگون (گل، گچ، سنگ، فلز و عاج) به دست آمده اند که از نظر ساخت، کیفیتهای مختلفی دارند و مظهر زمینی ایزدان و الههها و حاکمان و نیایشگران در حالتهای ایستاده و نشسته ساخته شدهاند. نیایشگران معمولا ایستاده و دست به سینه مجسم شدهاند. در ساخت این تندیسها کمتر به جزییات توجه شده و بیشتر به بالا تنه و چشمها تأکید شده است. یکی از هنرمندانه ترین آنها، سردیس زنانهای از مرمر سفید است که احتمالاً به ایزد بانویی تعلق دارد و بسیار خوش ساخت است و به احتمال زیاد حفره چشمها و ابروها با مادهای رنگین ترصیع شده بودهاند. لب و چانه با ظرافت حجم پردازی شده و برجستگی نرم گونهها که با نگاه خیره و بزرگ چشمها همراه شده، حالتی از قدرت و حساسیت را به وجود آورده است (تصویر ۲).