پيشينه تاريخي دوهزارو ١٤٤ساله خرمشهر
خرمشهر در منتهياليه جنوب غربي کشور ايران در محل تلاقي رود کارون و اروندرود قرار دارد و از جمله شهرهاي باستاني ايرانزمين است که قديميترين نامي که از اين شهر در تاريخ به يادگار مانده، نام «خاراکس» است.
بر پايه مستندهاي تاريخي، «اسبار سيز»، ميسان را در سال ۱۲۷ ق. م در جلگهاي وسيع که از شمال به جنوب پادشاهي بابل و از جنوب به پادشاهي عيلام متصل بود، تأسيس کرد و خاراکس (خرمشهر) را بهعنوان مركز اين منطقه انتخاب کرد. خاراکس (خرمشهر)، پس از حمله اسکندر گجستک به ايران ويران شد و بهطورکلي از ميان رفت. بعدها در همان محل، شهري به نام «بيان» بنا شد که درحالحاضر، نام روستايي است بر ساحل غربي رود کارون در دو کيلومتري انتهاي اين رود. آنچه مسلم است اينکه شهر «بيان»، پس از اسلام تا سده چهارم هجري قمري وجود داشته و مَقدسي نيز در کتاب خود از آن ياد کرده است. در دوران معاصر و همزمان با امپراتوري عثماني، در سال ۱۸۱۰ ميلادي [1۲۵۱ هـ. ق] نام «مُحَمَّره» نخستينبار براي خرمشهر به کار رفت. رضاشاه در سال ۱۹۲۵ ميلادي به حکمراني شيخ خزعل بر اين شهر که با حمايت استعمار انگليس درصدد جداسازي خوزستان از ايران برآمده بود، خاتمه داد و در همان سال در تصويبنامه هيئت وزيران، کاربرد ١١٥ساله نام مُحَمَّره براي خاراکس باستاني ايران باستان پايان يافت و اين شهر، خرمشهر نام گرفت. در سال ۱۳۵۹ «خرمشهر» که شهري استراتژيک بود مورد تجاوز دشمن بعثي قرار گرفت تا اينکه پس از ۳۴ روز مقاومت دليرانه و جانفشاني سربازان دلير ايراني، خرمشهر در چهارم آبان ۱۳۵۹ به اشغال نيروهاي متجاوز درآمد و ۲۰ ماه اشغال بود.
خواست محلي يا حقوقي
چندي است اخباري در خوزستان منتشر شده که جريانهايي در خوزستان، درخواست نامگذاري عربي براي شهرهاي خوزستان را مطرح ميكنند که اين امر، نگرانيهاي زيادي را در ميان ملت قهرمان ايران و بهويژه خانوادههاي شهيدان ايجاد کرده است.
در اين ميان چند نكته درخور توجه است:
١. نامهاي متداول شهرهاي هر كشور تابع قانون نامگذاري رسمي آن كشور است كه بر پايه پيشينه تاريخي و ملاحظات ملي و محلي، رسميت مييابد؛ درعينحال براي كاربرد محاورهاي نامهاي محلي توسط ساكنان هر منطقه در گذشته محدوديتي نبوده و هماكنون نيز محدوديتي وجود ندارد.
٢. درحاليکه مطالبات عمده مردمي در استان خوزستان اعم از بختياريها، عربزبانها، لرها، دزفوليها، بهبهانيها، قشقاييها و...، همواره نه تغيير نام شهرهاي خوزستان به نامهاي عربي، بلكه حول محور آلودگي هوا، بحران آب، بيکاري و مشکلات اجتماعي بوده است، تغيير نام شهرهاي خوزستان به نامهاي عربي، چه تأثيري در حل معضلات مهم و اصلي منطقه خواهد داشت؟
٣. درحاليکه اسناد ويکيليکس فاش کرده که اسرائيل، عربستان، ترکيه و... درصدد برجستهکردن مطالبات قومگرايانه و ايرانستيز و گسلسازي زباني- قومي بين ملت يکپارچه ايران هستند، آيا پافشاري بر تغيير نام خرمشهر، آبادان، شادگان، سوسنگرد و... به نامهاي محمره، عبادان، فلاحيه، خفاجيه و... سبب تحكيم انسجام ملي ميشود يا افتراق و گسستگي ضد وحدت ملي را بههمراه خواهد داشت؟
٤- بيترديد در صورت پافشاري گروهي براي تغيير نام هر شهر به يك نام قديمی محلي، قطعا گروهي ديگر هم خود را محق بر مطالبه نامي قديميتر و باستانيتر براي آن شهر خواهند دانست كه اين جز تشتت و اختلافافكني قومي- محلي، هيچ فايدهاي نخواهد داشت.
٥. نبايد فراموش كرد جمعيت شهروندان شهرهاي خوزستان همه ملت ايراني هستند كه براي حفظ خوزستان، هشت سال تمام جانفشاني و بهترين جوانانشان را فدا كردهاند. خرمشهر عزيز هم نه فقط ١٧٠ هزار نفر جمعيت ساكن، بلکه بيش از٨٠ ميليون نفر شهروند ايراني صاحب حق دارد كه با ريختهشدن خون پاک بهترين فرزندان خود، اجازه ندادند اين پاره تن ايرانزمين در چنگال اشغال دشمن متجاوز ضد ايراني باقي بماند.