متون بین النهرین تاکنون هـمواره در مـطالعات"بـاستانشناسی- زبانشناسی"و در کنار آن سیستم ساختار"اداری-اجتماعی"بین النهرین و تا حدی کشورهای همجوار آن نقش مهمی داشته اسـت.
قدیمیترین متون در این خصوص در کتیبههای سومری و سومری جدید بدست آمده از لاگاش lagash ، که از اورنانشه urnanshe شروع و به ترتیب بعد از آن آکورگال akutgal ، اآناتوم enannatum ، انان ناتوم اول enannatum I ، ان تمنا emtemna ، انان ناتوم دوم eannatum II ، انن تارسی enetarzi ، لوگالاندا lugalanda ، اورانیم گینا uruinimgina میباشند، اسـتفاده میگردد. کلمهی «گم: Gem » در متون سومری امروزه به برده ترجمه شده است. این بردهها را که به عنوان یک طبقهی ضعیف شناخته شدهاند در میان مردم بین النهرین باید بین کسانی جستجو کرد کـه تـوانایی پرداخت مالیات را نداشتهاند. مالیاتی که جهت ساخت و تجهیز"قصر-معبد"مورد نیاز بوده است و این امر توسط مأمورین مالیاتی به اجرا در میآمده است. اینکه چگونه این افراد خریداری و فروخته مـیشدند وابـسته به سن آنان و همچنین جنسیت افراد داشته است. افرادی که به سن بلوغ نرسیده بودند ارزش کمتری داشته و بدین ترتیب بخاطر اینکه توانایی آنها در انجام کار کمتر بوده ارزش مـادی کـمتری داشتهاند.
اسراء جنگی را هم میتوان در بین بردهها طبقهبندی نمود. در یکی از نامههای سومری که از گیرسو girsu ، بدست آمده عنوان شده است که در یک حمله که ایلامیها به آنجا داشتهاند، سومریها 540 نـفر از آنـان را بـه اسارت درآوردهاند. از دوران آکه نیز قـراردادهای خـرید و فـروش برده در اختیار داریم. حتی قیمت و تشکیلات و حقوق آنان در دادگاه در این زمان موردنظر قرار گرفته بود. بردهها را به غیر از اسراء جنگی مـیتوان از طـریق هـدیه و یا ارث نیز بدست آورد. در یک نامه که از گـیرسو از جـنوب بابل بدست آمده ما بردهها را همچون حیوانات و اشیاء در یک فهرست ملاحظه میکنیم؛ از ارنینانا ereninana به لوگیشگال lugischgal بردهها، گاوها، خران ... ... بـرنز ... از ایـن نـامه اینگونه میتوان استنباط نمود که بردهها هم مانند نوعی کـالا مورد معامله قرار میگرفتند.
آیا بردهها میتوانستند آزاد شوند یا خیر؟ از متن نامهای که از گیرسو بدست آمده و آنرا ر.ر.م.وایتینگ R.R.M. whiting تـحلیل کـرده ایـنگونه متوجه میشویم: به اگو egu که اگر بتواند از لوگال اشومگال lugal ushumgal (شهربان) در خـصوص آزادسـازی بردهها از صاحبشان بکوشد. بنابراین بردهها قابل آزادسازی بودهاند. از زیپار sippar که ازولبرگر E.Sollberger آن را کارکرده است، نمونههایی از نـامههای دورهی سـارگن بدست آمده که اسامی گیرنده و فرستنده در آن ذکر شده است. جالب ایـنکه در ایـن نـامهها نوعی اجاره برده هم در آنها قید شده است که بردهها برای مدت معلوم بـه فـرد مـعینی اجاره داده شده است؛250 گرم نقره او از مان بالوم داگان Manbalumdagan دریافت کرده اقدامات ذیل کورادوم Quradum سـواوتاآه zuutaah او گـفت (همیشه) تو بردهها را خریدی ولی من شش سال تمام اجارهء آنان را پرداختم. در کتیبهای کـه از مـنطقه دیـاله در دست است، وظیفه بردهها در خانهی نجبای بین النهرین تشریح شده است. در این کتیبه ذکـر شـده که گیرندهی نامه میبایستی دو برده را برای فرستانندهی نامه تهیه کرده، بردهها باید جـوان و هـنوز ریـش در نیاورده باشند و با کشتی برای او فرستاده شوند تا در کارهای خانه به خواهر و مادر او جهت راحـتی آنـان کمک کنند. در اینجا این موضوع قابل تأمل است که بردهها نمیبایستی بـومی مـنطقه بـاشند، چرا که توسط کشتی به آنجا برده شدهاند و اینکه از کجا بردهها، بغیر از افرادی که البـته در جـنگ اسـیر شدهاند، آورده شدهاند، مجهول است. از زمان پادشاهی ریموش Rimush اکدی گزارش داده شده کـه در یـک جنگ تعداد زیادی اسیر گرفته شده است و آنان در مزارع برده میباشند. این نوع کار را میتوان خـود گـونهای از بردهداری عنوان نمود. در زمان سومین سلسله اور که توسط لوگال بنیانگذاری شده اسـت و ایـن سلسله آخرین گونه از پادشاهان سومری است و وجـه مـشخصهی آنـان غیر وابسته بودن تمام ایالتها به مـرکز پادشـاهی یعنی پادشاهی اور بوده است از زمان حکومتی اورناموس از این سلسله متنی در اختیار ما اسـت بـدین مضمون: اگر...یک بردهی زن یـا مـرد از خانهی صـاحبش فـرار کـند و مرز شهر را پشت سرگذارد و یک نـفر آنـرا به صاحبش بازگرداند صاحب برده میبایستی به آن فرد که برده را بازگردانیده اسـت مـبلغی بپردازد این فکر در ذهن خطور مـیکند که آیا این پول بـه عـنوان هدیه بوده است و یا نـوعی خـرید مجدد ولی با قیمت کمتر اما این مسلم است که صاحب اولیه بایستی مـبلغی بـه یابنده بپردازد. در این زمان در خـصوص جـزای بـردهای که صاحبش را نـفرین کـرده و یا خود را با او بـرابر دانـسته عنوان شده که باید دهان و بینی او را با نمک پر کرد. بردهها با نام اصلی خـودشان صـدا زده میشدند و بعضی وقتها به نام پدرشـان ایـنان در مناطق دیـگر اجـازه فـروخته شدن نداشتند چونکه از ابـتدای بردگی به صاحب و وارث خود تعلق داشتند. بردهها در محضر دادگاه از نظر حقوقی شناخته شده بودند و در صـورت دعـاوی در محضر دادگاه مورد رسمیت شناخته مـیشدند. ایـن رسـمیت در خـصوص شـهادت و صحت گواهی در دادگـاه قـابل قبول بوده و حق ازدواج برای او باقی بود. از دورهی ایسین-لارسا Isin-karsa در اواخر دورهی سومریها در خصوص بردهداری اطلاعاتی در اخـتیار مـا اسـت. در یک مورد ذکر شده که اگر کـسی در هـنگام فـرار بـرده بـه او کـمک کند میبایستی برده را بازگرداند و اگر قادر به بازگرداندن آن نیست قیمت او را باید بپردازد. از این زمان روایتی است که اگر کنیزی با ارباب خود ازدواج کند او و بچههایش دیگر بـرده نیستند بلکه آزاد و در ارث سهیم میگردند.