ه-2: ماساچوست
مانند بسیاری از شرکتهای صاحب امتیاز دیگر، کمپانی پلیموت که شعبه کمپانی ویرجینیا بود، بسرعت به مخاطره افتاد، لیکن صاحبان سهام آن دو سال بعد یعنی در سال ۱۶۲۰ دوباره آن را به نام «شورای انگلستان جدید (نیوانگلند)» تجدید سازمان دادند. امتیاز جدید شامل سرتاسر سرزمین بین ۴۰ و ۴۸ درجه عرض جغرافیایی یعنی در تمامی سرزمینی که ما هنوز هم به نام نیوانگلند میشناسیم واقع میگشت.
برخلاف اولین مهاجران ویرجینیا که «ماجراجویان» سادهای بیش نبودند، اولین دسته از مهاجران ماساچوست، از شدت آزار و ستمهای مذهبی فرار اختیار کرده بودند. این عده را «تجزیه طلب» (Separatiste) مینامیدند که جزء یکی از دو شعبه فرقه پروتستان پیوریتن به شمار میرفت. شعبه دیگر «نون کنفورمیستها» (. non Conformistes در انگلستان پروتستانهایی که مطيع مذهب آنگلیکان نیستند.) بودند که همیشه در معرض شکنجه و آزار قرار داشتند.
بعضی از تجزیه طلبان در اوایل قرن ۱۷ به هلند گریختند، لیکن چون بسیار انگلیسی ماب باقی مانده بودند، آسایش و آرامش مورد نظر خود را در این کشور بیگانه نیافتند. برخی از ایشان و نیز بعضی دیگر که در انگلستان باقی مانده بودند بر آن شدند تا کانون جدیدی در آمریکا برای خود دست و پا کنند و چنین میپنداشتند که خواهند توانست در این قاره جدید مطابق عقیده و سلیقه خود زندگی کنند. به این منظور پروانهای از کمپانی ویرجینیا اخذ و پیش پرداختی از یک مرکز بازرگانی لندن دریافت کردند. به این ترتیب در شانزدهم سپتامبر ۱۶۲۰ تعدادی از این زائران - (خود را این چنین مینامیدند) - در بندر پلیموت بر کشتی کوچکی که ۱۸۰ چلیک ظرفیت داشت و "میفلاور" (May Flower) نامیده میشد نشستند. بدانگونه که در پروانهشان پیش بینی شده بود مقصد ایشان ویرجینیا بود لیکن بادهای مخالف، کشتی را به سوی شمال به طرف دماغه کد که آن را در نوزدهم نوامبر مشاهده کردند، راند. بیش از دو ماهی به بررسی ساحل پرداختند و بخصوص خلیج وسیعی را که میان دماغه آن در شمال و دماغه کد در جنوب دهان گشوده بود کشف کردند و آخرالامر در ۲۱ دسامبر مصمم به لنگر انداختن شدند.
زائران در این سفر دچار یک مشکل وجدانی گردیده بودند زیرا میبایست برخلاف قانون، قدم بر سرزمینی بگذارند که به مقصد آن مأموریت نیافته بودند. در این موقعیت اضطراب انگیز وظیفه و عقل بر آنان حکم میکرد تا شخصاً خط مشی معقول و قاطعی برگزینند. و این کاری بود که چهل و یک تن از مهاجران با امضای پیمان میفلاوره (Mayflower) پس از فرود آمدن در ساحل انجام دادند. این پیمان نامه بعدها زمینه شیوه حکومت خودمختاری ایشان شد و سپس کم و بیش مقدمه روش حکومتی تمامی مستعمرات مجاور گردید.
آخرسر، مکانی که برای استقرار انتخاب گردید، خلیج کوچکی بود به نام پلیموت که تصادفاً به افتخار کمپانی پلیموت به وسیله جان اسمیت بر روی نقشهای که در سال ۱۶۱۴ ترسیم کرده بود پلیموت نامیده شده بود. اولین زمستان، سخت و کشنده بود.
در بهار ۱۶۲۱ تقریباً نیمی از مهاجران به اضافه حاکمی که خود را به این عنوان خوانده بود، از میان رفته بودند. جانشین وی ویلیام برادفورد، مردی لایق، مصمم و مدیری شایسته بود. ليكن استقرار مهاجران بسیار کند و رشد جمعیتی آن تا مدتی مدید بسیار ناچیز بود. سال ۱۶۳۰ پلیموت هنوز بیش از ۳۰۰ سکنه نداشت. شیوه حکومت در آن به این ترتیب بود، دستگاه رهبری که جنرال کورت (. General Court) نامیده میشد گه گاه برحسب ضرورت تشکیل میگردید. «زائران» به وسیله همین دستگاه، حاکم و سایر مدیران را برمیگزیدند، قانون وضع میکردند، مزاحمتها و تضييقات را برطرف میساختند، دادگاه تشکیل میدادند که موظف به بررسی منازعات و حل اختلافات بود. وقتی مهاجران در اطراف پراکنده گشتند و مستعمره وسعت گرفت، برای فریمنها(آزادمردان) مشکل شد که شخصاً در جلسات جنرال کورت شرکت جویند. از این رو در سال ۱۶۳۹ اتخاذ روش انتخاب نمایندگان ضرورت یافت.