استقرار هلندیها
گالیوتهای* هلندی در قرن ۱۶ در زمینه حمل و نقل و فروش تولیدات غیربومی که به وسیله کشتیهای پرتغالی در لیسبون و به وسیله کشتیهای اسپانیایی در سویل تخلیه میشد، تخصص پیدا کرده بودند. این کشور کوچک که به قدرت دریایی عظیمی رسیده بود، طبعاً به وسوسه ماجراجویی در آمریکا افتاد که دورنمای تجارتی درخشان و پرسودی را جلوهگر میساخت.
به این ترتیب هلند بدون آنکه در مورد هدف اساسی خود در تجارت با شرق اهمال ورزد و فعالیت خود را به کمپانی هلندی هند شرقی محدود سازد، نظر خود را به سوی غرب معطوف ساخت. هلند به این منظور یک دریانورد انگلیسی را به نام هنری هودسن (Henry Hudson) که از جست و جو در شمال لاپونی (Laponie) برای یافتن راه عبور شمال غربی به منظور دسترسی به چین از راه اروپا سر باز زده بود، به خدمت خود گرفت. این دریانورد در سال ۱۶۰۹ اقیانوس اطلس را در جست و جوی راه عبور شمال غربی در نوردید. وی روی کشتی هفمون (Half – moon) هشتاد چلیکی خود وارد دو مصب وسيع دِلاور (Delawer) گردید که آن را «رودخانه بزرگ جنوب» نام نهاد. وی مصب دیگر را که بعدها نام خود او را به ارث برد «رودخانه بزرگ شمال» نامید. وی این رودخانه بزرگ را تا جایی که دیگر قابل کشتیرانی نبود پیمود و درست از مقابل مکانی راه بازگشت در پیش گرفت که قلعه مستحکم اورانژ (Orange) در آن برپا می شد و همانجا بعدها شهر آلبانی به وجود آمد. این دریانورد در راه بازگشت با سرخپوستان دو سوی رودخانه برخورد کرد و آنجا که این بومیان با تیر و کمان از وی پذیرایی نمیکردند، به مبادله کالاهای گوناگون در برابر پوست با ایشان پرداخت و بزودی دریافت که داد و ستد با سرخپوستان بسیار سودمند است.
وی به هنگام بازگشت به آمستردام و هودسن با هیجان تمام مورد استقبال قرار گرفت. به توصیه وی کمپانی بزودی اولین محموله تجارتی را به منظور مبادله به مقصد «هلند جدید» فراهم کرد. زیرا آمستردام يکسره بر تمامی سرزمینهایی که در حاشیه رودخانههای فوق قرار داشت و دو مصب را از هم جدا میکرد ادعای مالکیت داشت. بزودی بازرگانان شهر یک کمپانی هلندنو تأسیس کردند که انحصار تجارت پوست در مستعمره جدید را برای مدت سه سال از دولت هلند گرفته بود. پس از پایان زمان امتیاز، این بار کمپانی هند غربی وارد معرکه گردید. در سال ۱۶۲۳ این کمپانی اولین گروه مهاجران را با کشتی به هلندنو گسیل داشت. در سال ۱۶۲۵ تعداد این مهاجران به دویست نفر میرسید که اغلب فرانسوی زبان بودند. لیکن این مهاجران در فورت ناسو (Fort Nassau)، در مصب دِلاور، فورت اورانژ و هودسن و حتى لانگ آیلند و در جزیره مانهاتان پراکنده بودند. کمپانی، چند رأس حيوان اهلی نیز همراه ایشان گسیل داشته بود.
از این هنگام مانهاتان به صورت انبار اصلی مال التجاره پوست هلندیان در آمد. دماغه جنوبی این جزیره نیز بزودی از کلبههای پراکنده پوشیده شد. و نیز طبیعتاً همان جا بود که مدیر جدید کمپانی، پیر می نویی(Pierre Minuit) که از مقامات هلندی حقوق می گرفت، آمستردام نو را بنیاد نهاد. در واقع او جزیره را در ازای مقداری جنس بنجل که به طور متوسط به پول هلندی آن زمان ۶۰ گیلدر، برابر با ۲۴ دلار میارزید، از سرخپوستان بومی خرید. این جمعیت کوچک بزودی صاحب قلعه و سپس کلیسا، آسیاب و بخصوص دارای حصاری در برابر تجاوزات سرخپوستان به نام وال گردید، که نام خود را به وال استریت آینده به ارث باقی گذاشت.
خلاصه اینکه در آخر ربع اول قرن هفدهم، هلندیها به طور قاطع در هر دو سوی دو مصب که در آینده بسیار نزدیک ارزش مهمی از نظر اقتصادی و استراتژیک مییافت، استقرار یافته بودند.
*galiote: کشتیهای پهن بدون روکش هلندی برای کشتیرانی در رودخانهها.