چهرهها یا رویدادهای واقعی و زنده، بازنمایی وقایع تاریخی براساس گزارش معاصران و آمیخته با خیالپردازی، تصاویر مربوط به کتابها و نگارههای مستقل از متن که معمولا صحنهای خیالی را به تصویر کشیدهاند، بخشهای مختلف نگارگریهای بهزاد را تشکیل میدهند.
اصلیترین ویژگی آثار و سبک کمالالدین بهزاد را واقعگرایی میدانند. او توانست با واقعیتر کردن جزییات صورت آدمها، آنها را به واقعیت نزدیکتر کند و حالت طبیعیتری به آنها ببخشد.
تندیس بهزاد در تبریز
کمالالدین بهزاد برخلاف نگارگران پیشین به جهان واقعی توجه کرد. او توانست حالت خاص و ظریف آنچه را که میدید با وضوح کامل تشخیص دهد. بنابراین در همهی نقاشیهایش انسانها، حیوانات، نباتات، صخرهها و کوهها از خصلتهای خاص خودشان آکندهاند. او به مدد طراحی توانست پیکرههای یکنواخت و بیحالت در نقاشیهای پیشین را به حرکت درآورد. حالتها، قیافهها و رنگ چهرهها را تنوع بخشید. طبیعت و معماری را به مکان فعل و عمل آدمها بدل کرد، و در این محیط برای هر پیکر، جایی مناسب در نظر گرفت. درختان سپیدار با برگهای پاییزی، گلوبوته و علفهای مختلف و نامنظم تپهها و نهرهای مشابه طبیعت از عناصر اصلی مناظر بهزاد بودند. گاه زمین را بدون گل و گیاه نمایش میداد تا بتواند حرکات و روابط پیکرها را بهشکل بارزتر به نمایش بگذارد.
او در آغاز فعالیتش در کتابخانه سلطان حسین بایقرا، تمرکزش را روی تصویرگری کتابهای داستانی و تاریخی گذاشت. تلاش او در این زمینه باعث شد تصویرگری کتاب در آن دوره، تحول بزرگی یابد. پیش از بهزاد، در نگارگریها جایی هم برای خوشنویسی بخشی از شعر یا داستان میگذاشتند؛ اما او با هویت بخشیدن به نقاشی و جدا کردن آن از متن، تصویرهایی مستقل بهوجود آورد.
اوج نوآوری بهزاد را در نگارههای نسخه بوستان سعدی و نسخه خمسه نظامی میتوان دید. این آثار در سالهایی پدید آمدند که بهزاد در دربار سلطان حسین بایقرا و در یک محیط خردمندانه کار میکرد.
زیبایی آثار بهزاد و نوآوریهای او در نگارگری باعث شد بسیاری از هنرمندان پس از او، سبک این هنرمند را دنبال کنند. همچنین این موضوع باعث شده تا امروز نگارگریهای بدون امضایی که توسط دیگران خلق شدهاند به بهزاد نسبت داده شوند. با این حال، تعادل و تناسب تصاویر و رنگها از مشخصههای مهم کارهای کمالالدین بهزاد است. دقت او در پیاده کردن جزییات، شگفتانگیز بود و سعی داشت تصاویر به واقعیت نزدیکتر باشند. این واقعگرایی یکی از مهمترین راههای تشخیص نقاشیهای این هنرمند از آثار دیگران است. بهزاد بهشدت به جزییات اهمیت میداد. شاخههای پرشکوفه و نقش کاشیها و فرشهای پر از زیور در آثار این هنرمند نشاندهندهی ذوق تزیینی و ظرافت بیحساب بهزاد است.
یکی از مهمترین دلایل شهرت کمالالدین بهزاد، شیفتگی هنرمندان غیرایرانی به سبک کاری این استاد بود. آوازهی هنر بهزاد از مرزهای ایران فراتر رفت و هنرمندان عثمانی و هندی اصول او را در کارهایشان در پیش گرفتند. اورهان پاموک، نویسنده ترک برنده جایزه نوبل، در کتاب «نام من سرخ» که در سال 1998 در ترکیه منتشر شد، از شاهنامه شاهطهماسب، زیبایی نقاشیهای آن و نبوغ هنرمندان ایرانی عصر صفوی نام برده است. او در این کتاب گفته که بسیاری از هنرمندان و نقاشان تراز اول عثمانی در حسرت دیدن نگارههای این اثر ارزشمند بودند و آخرین آرزوی عمر هنری خود را دیدن هنر هنرمندان ایرانی میدانستند.
کمالالدین بهزاد پس از تصرف هرات توسط شاهاسماعیل صفوی، به تبریز رفت و در دوره شاهاسماعیل و شاهطهماسب به فعالیت هنریاش ادامه داد. او در همین شهر از دنیا رفت.
منبع: نقاشی ایران، از دیرباز تا امروزنوشته رویین پاکباز