یک – عملیات نصر
مدتي پس از اشغال خرمشهر، ركود محسوسي بر جبههها حاكم گرديد. تا اينكه در تاريخ 15/10/1359 اولين عمليات با نام "نصر" براي آزادسازي اين شهر انجام شد كه در مرحله اول آن موفقيتهاي بسياري داشت، ليكن چون براي حفظ دست آوردها و ادامه عمليات تدابير سنجيده نشده بود، مراحل بعدي آن اجرا نشد و نيروهاي عمل كننده به مواضع قبلي خود بازگشتند.
دو - عملیات توکل
به منظور عقب راندن نیروهای دشمن از شرق کارون، شکستن محاصره آبادان و آزادسازی خرمشهر و ترمیم خط مرزی طرح عملیاتی توکل تهیه شد و در دستور کار قرار گرفت در این عملیات که در تاریخ 20/10/59 از دو محور آبادان و ماهشهر به اجرا درآمد ارتش به همراه تعدادی از نیروهای سپاه و بسیج و ستاد جنگ های نامنظم به مصاف شش تیپ دشمن رفتند.
در تلاش اصلی که از محور ماهشهر با اتکاء به نیروهای زرهی انجام شد نیروهای خودی قبل از شکستن خط مقابله با دشمن متوقف شدند، لیکن در محور آبادان خط دشمن شکسته شد و تعدادی از نیروهای عراقی اسیر شدند اما به علت عدم تردد در محور ماهشهر، عدم الحاق آن با محور آبادان و نيز پيش بيني نكردن تدابير پدافندي، رزمندگان به مواضع قبلی خود بازگشتند.
سه - عملیات فرمانده کل قوا
از جمله عملیات هایی که در منطقه شمال آبادان و شرق کارون به اجرا درآمد عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا بود در این عملیات که توسط سپاه پاسداران انجام شد یک گردان با استفاده از کانالی که در عمق ۱.۸ متری سطح زمین احداث کرده بود در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۶0 از سه محور به قوای دشمن هجوم بردند و موفق شدن سه کیلومتر پیشروی کند و موقعیت خود را تثبیت نماید.
سرانجام پس از تغيير و تحول در فرماندهي كل قواي مسلح - كه موجب تحول در مديريت جنگ شد - سلسله طرح هايي براي آزادسازي مناطق اشغالي در دستور كار فرماندهان نظامي قرار گرفت كه 3 طرح آن براي شكست حصرآبادان، آزادسازي بستان، آزادسازي منطقه غرب شوش و دزفول در قالب 3 عمليات ثامن الائمه (ع)، طريق القدس و فتح المبين آماده اجرا شد.
چهار - عملیات ثامن الائمه
شکست حصر آبادان؛ طلیعه آزادسازی خونینشهر
آبادان از شهرهای مهم استان خوزستان است که به شکل مثلث بوده و قائده آن به سمت خلیج فارس و رأس آن به سوی خرمشهر است. این شهر بواسطه وجود صنعت نفت از سال 1291 هجری شمسی مورد توجه قرار گرفت و تصفیهخانههای عظیم نفت در این شهر بوجود آمد.
اوایل تجاوز رژیم بعثی عراق این شهر مورد طمع دشمن قرار گرفت و به صورت نعلی شکل به محاصره آنها درآمد. محاصره آبادان برگ برندهای در دست ارتش عراق بود تا در موقعیت مناسب بتواند اراده خود را به طرف مقابل تحمیل کند. ورود و خروج به این شهر تنها از طریق دریا ممکن بود و مردم مقاوم این شهر همچنان پایدار بودند.
با شکست حصر آبادان از دست رژیم بعث در سال ۱۳۶۰، سرنوشت جنگ به سود رزمندگان ایران رقم خورد و این پیروزی بزرگ زمینهساز موفقیتهای دیگری مثل آزادسازی خرمشهر شد.
آبادان در هشتم آبان ماه سال ۱۳۵۹ یعنی زمانی که ۳۹ روز از حمله رژیم بعث عراق به ایران میگذشت، با تلاش نیروهای بعثی برای تصرف این شهر روبرو بود. درست زمانی که حدود یک هفته از تلاش نیروهای بعثی برای تصرف آبادان میگذشت، حضرت امام خمینی (ره) خطاب به نیروهای مسلح فرمودند که «حصر آبادان باید شکسته شود.»
عراقیها برای تصرف آبادان در هشتم آبان ماه ۱۳۵۹ در منطقه ذوالفقاری بر روی رودخانه «بهمنشیر» پل شناور نصب کردند و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود وارد آبادان شدند. نیروهای عراقی به این دلیل منطقه «ذوالفقاری» را برای ورود به آبادان انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستانها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور بمانند و بهراحتی وارد شهر شوند. با چنین وضعیتی، آبادان در یک محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر میتوانست آن را با خطر جدی روبهرو کند.
باگذشتن از روی رودخانه بهمنشیر، نیروهای بعثی فکر میکردند که آبادان را برای همیشه از آن خود کردهاند اما در پی دستور امام (ره) یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته تاریخ دفاع مقدس رقم خورد و آن عملیات، ثامنالائمه بود.
اهمیت استراتژیکی آبادان
اهمیت استراتژیکی آبادان برای عراق، جدای از توجیهات ژئوپلیتیکی، زمینهای از دلایل ایدئولوژیکی نیز داشت. عراق که باهدف بلندپروازنه سقوط انقلاب اسلامی در ۴۸ ساعت، نبرد نابرابری را آغاز کرده بود، بعد از توقف و به گل نشستن ماشین جنگیاش در خاک ایران به حداقل خواستهاش از جنگ نیز راضی بود؛ این حداقل خواسته عراق از جنگ تحمیلی، تصرف آبادان بود.
صدام حسین امیدوار بود از این راه بتواند قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را ملغی اعلام کرده و اروندرود را بهضمیمه خاک عراق درآورد. تحقق این امر پیش از هر چیز مستلزم اشغال و تصرف آبادان بود. از این رو میتوان گفت که اهمیت آبادان در اندیشه تهاجمی عراقیها بیشتر از خرمشهر بود.
پس از گذشت روزهای آغازین جنگ، حدود ۱۳ کیلومتر از کنار رود کارون و همین مقدار از کارون تا جنوب جاده ماهشهر به آبادان در اشغال نیروهای عراقی بود. بهگونهای که دو جاده مهم اهواز به آبادان و ماهشهر به آبادان نیز در تصرف عراق قرار گرفته بود. استقرار پدافند و استحکامات زیاد به همراه حضور سه تیپ از لشگرهای زرهی ۳ و ۱۱۱ و چهار گردان پیاده و پنج گردان توپخانه نشان از اهمیت استراتژیکی این منطقه برای عراق داشت.
تنها راه ارتباطی آبادان
بندر چوئبده در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر آبادان بهعنوان تنها مرکز اتصال آبادان در زمان محاصره به بندری راهبردی برای تدارکات، پشتیبانی، نقلوانتقال نیرو و مهمات به آبادان و خط مقدم جبهه بهحساب میآمد.
پس از تصرف شهر خرمشهر و به محاصره درآمدن شهر آبادان، بندر چوئبده به مرکزی برای پشتیبانی رزمندگان و رساندن آذوقه و مهمات در جهت شکست حصرآبادان تبدیل شد. با تصرف جادههای ارتباطی آبادان به اهواز و آبادان به بندر ماهشهر و به محاصره درآمدن کامل آبادان، تأمین مهمات، انتقال مجروحان و خروج مردمی که هر ساعت و دقیقه زیر توپهای خمسهخمسه و خمپارههای رژیم بعثی، مجروح و یا مجبور به ترک خانه و کاشانه خود میشدند با مشکل روبهرو و غیرممکن شد و برخی از مردم در این جادههای مواصلاتی به دست سربازان عراقی اسیر شدند. از این رو تنها راه برای تأمین اندک مهمات جبهه و جابجایی مردم و زخمیها، از طریق راه آبی بندر ماهشهر به چوئبده و یا از طریق بالگردهای هوانیروز به این بندر صورت میگرفت.
عملیات هواناوها زمانی آغاز شد که همه راه های مواصلاتی آبادان قطع و شهر در محاصره کامل قرار داشت و دشمن تا ایستگاه ۷ پیشروی و جاده آبادان، ماهشهر را قطع کرد و توانسته بود وارد نخلستان در سواحل رودخانه بهمن شیر شود. در طول این مدت هواناوها توانستند به طور ضربتی محمولههای مورد نیاز ازقبیل مهمات، جنگ افزار، دارو، مواد غذایی و … را در منطقه تخلیه و مجروحان و شهداء را به بندر امام بازگردانند. هواناوها جمعاً بیش از ۹۰۰ ساعت پرواز موفقیت آمیز انجام دادند.
پیام تاریخی امام خمینی (ره)
۱۴ آبان ۱۳۵۹ امام خمینی (ره) در پیامی فرمودند که «من منتظرم این حصر آبادان از بین برود و هشدار میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشد که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند. خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند.»
امام در این مدت جنگ و دستور به فرماندهان نظامی برای اولین بار صحبت خود را با «باید» شروع کرده بودند که این ادبیات خاص امام، نشان از اهمیت شکست حصر آبادان داشت. البته با سقوط آبادان، همواره یافتن راهی برای آزادسازی این شهر استراتژیک در دستور کار فرماندهان نظامی قرار داشت تا اینکه در آغازین ماههای ۱۳۶۰ شهید یوسف کلاهدوز، قائممقام وقت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح شکست حصر آبادان را که توسط شهید حسن باقری طراحی شده بود به شورای عالی دفاع ارائه کرد. پس از گفت و گوهای زیاد، نهایتاً طرح مشروط به هماهنگی با «لشگر 77 خراسان» به تصویب رسید و اینچنین در پی دستور امام خمینی (ره) یکی از چهار عملیات بزرگ تاریخ دفاع مقدس شکل گرفت.
آغاز عملیات ثامنالائمه
طراحی عملیات شکست حصر آبادان در زمستان سال ۵۹ در سپاه انجام شد اما اجرای آن به دلیل اعمال نظرهای بنیصدر به تعویق افتاد تا اینکه پس از عزل بنیصدر این عملیات با مشارکت ارتش انجام و طلیعهای بر پیروزهای بزرگ رزمندگان اسلام در عملیاتهای بعدی همچون طریقالقدس، فتح المبین و بیتالمقدس شد.
از آنجا که وسعت منطقه عملیاتی بالغ بر 130 کیلومترمربع بود و حوزه دید بسیار وسیعی داشت، امکان اختفای تحرکات نظامی در طول روز میسر نبود لذا مقرر شد عملیات در تاریکی شب انجام شود تا دشمن نتواند از نیروهای زرهی خود بهره لازم را ببرد.سرانجام پس از نزدیک به سه ماه فعالیت و انجام مقدمات، عملیات ثامنالائمه(ع) با هدف انهدام نیروهای دشمن در شرق کارون و تصرف و این منطقه، در ساعت یک بامداد پنجم مهرماه سال 1360 با رمز مقدس " نصرمنالله و فتح قریب " در راستای مانور پیشبینیشده در موعد مقرر با همکاری ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری (نیروهای عمل کننده در این عملیات بزرگ از «لشگر 77 خراسان» شامل سه تیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،16 گردان نیروی پیاده در سازمان سه قرارگاه تیپی، «تیپ 37 زرهی شیراز»، «گردان 251 تانک» از «لشگر 16 زرهی»، «گردان 107 ژاندارمری»، «گروه رزمی 291 تانک» و جهادسازندگی جهت احداث جاده " وحدت " ) از سه محور آغاز شد.
نیروهای ایران با عبور از میدانهای مین و تلههای انفجاری و موانع ایذائی در حالی که به شدت با آتشبارهای خطوط پشتیبانی حمایت میشدند به مواضع دشمن یورش برده و دشمن را سخت غافلگیر کردند. همچنین به سرعت خاکریزهای مقدماتی دشمن تسخیر شد در نتیجه نیروهای عملکننده در ساعات اولیه موفق شدند ضمن عبور از موانع، مواضع دشمن را در جاده ماهشهر-آبادان (در محور شرقی) و شمال نهر شادگان (در محور شمالی) و خطوط مقدماتی در محور جنوبی به تصرف درآوردند.
ادامه عملیات از این پس در بعضی از محورها با مشکلاتی مواجه شد، بهطور مثال در محور جنوبی (جبهه فیاضیه) عملیات از سرعت کافی برخوردار نبود و پل حفار همچنان به دلیل مقاومتهای دشمن به تصرف درنیامده بود، اما در محور شمالی، عملیات طبق برنامه پیشبینیشده در جریان بود و پل قصبه در ساعت ۱۰ صبح از دست دشمن خارج شد.
تا ساعت ۱۱ صبح، بهجز در محور دارخوین، محمدیه از توفیق چندانی برخوردار نبود. لیکن از این ساعت به بعد با پیشروی رزمندگان اسلام در محور شمالی به سمت پل حفار، عقبه دشمن بهطور جدی و اساسی متزلزل شد و این امر موجب کاهش مقاومتهای قوای عراقی شد.
براین اساس نیروهای دشمن تدریجاً اقدام به عقبنشینی و فرار کردند. با سقوط پل حفار توسط نیروهای خودی، در ساعت ۱۴ الحاق محور شمالی و جنوبی در حاشیه رودخانه کارون حاصل شد و در نتیجه نیروهای باقیمانده دشمن اعم از پیاده، زرهی و... به محاصره کامل درآمدند.
در شرق کارون نیروهای دشمن پس از مواجه با قوای خودی، دچار از هم گسیختگی شد و با روشنایی صبح فشار برای عقبنشینی و فرار در ردههای پایین افزایش یافت، البته تا قبل از سقوط پلها، فرماندهان عراقی تأکید زیادی بر مقاومت و ایستادگی کارکنان داشتند. پارهای از مقاومتهای دشمن موجب شد تا پس از تصرف خطوط اول توسط نیروهای خودی در بعضی از محورها عملیات متوقف شود اما با سقوط پل قصبه فرماندهان عراقی به نیروهای خود دستوراتی مبنی بر تغییر مواضع قبلی صادر کردند.
دشمن مترصد بود تا با مشغول کردن نیروهای خودی در صورت امکان به نصب پلهای دیگر مبادرت ورزیده و ابتکار عمل را در دست بگیرد؛ اما سرعت عمل رزمندگان، بهخصوص در محور دارخوین موجب سلب فرصت از دشمن شده و پل دوم نیز پس از ساعاتی به تصرف درآمد.
با تصرف پل دوم، اوضاع منطقه بهکلی تغییر کرد و نیروهای عراقی بهطور دستهجمعی و گروه گروه خود را تسلیم نیروهای رزمنده کرد. در یکی از این موارد خدمه ۳۰ تانک به همراه تانکها و فرمانده خود تسلیم نیروهای ایرانی شدند.
عملیات در اواخر روز نخست با رسیدن قوای رزمنده به ساحل شرقی رود کارون و پاکسازی آن به پایان رسید. عملیات ثامنالائمه بهعنوان نقطه شروع عملیات گسترده رزمندگان اسلام از آغاز جنگ به شمار میرود. این عملیات در طلیعه استراتژی هجوم، نیروهای نظامی ایران قرار دارد.
این عملیات را باید سرآغاز استخوانبندی و تشکیلات کنونی قوای رزمی سپاه بهحساب آورد. تا قبل از عملیات مزبور، تشکیلات تثبیت شدهای (بهطور جدی) به یگانهای رزم سپاه حاکم نبود؛ اما در این عملیات برای اولین بار با سازمان گردان نیروهای خود را بکار گرفت.
فرماندهی محورهای عملیات ثامنالائمه بر عهده سرداران شهید حسن باقری و حسین خرازی بود که شخصیت آنان در شکلگیری تشکیلات سازمان رزم سپاه، استراتژی هجوم قوای نظامی و موفقیتهای بینظیر آینده نقش بسزایی ایفا کردند. همچنین در این عملیات از فرماندهی بزرگانی چون شهید کلاهدوز و شهید سرتیپ فلاحی باید نام برد.
تلفیق نسبتاً موفق سازمان کلاسیک ارتش و نیروی پیاده و هجومی سپاه و همچنین همفکری و هماهنگی این دو نیرو در مراحل مختلف را نیز میتوان از دستاوردهای عملیات ثامنالائمه بشمار آورد.
آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک اشغالی توسط دشمن، خارج ساختن شهر آبادان از محاصره قوای عراقی، آزاد ساختن دو جاده استراتژیک اهواز –آبادان و ماهشهر –آبادان، کسب تجارب جدید در مقابله با دشمن و افزایش روحیه رزمندگان و آغاز «استراتژی هجوم» ایران و انهدام نیرو و امکانات دشمن از نتایج این عملیات بود.
همچنین در این عملیات حدود ۱۵۰ نفر به شهادت رسیدند و از نیروهای دشمن حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر کشته و ۱۸۰۰ نفر اسیر شدند.
مشارکت در عملیات ثامن الائمه (شکت حصر آبادان)
از نکات قابل توجه در این عملیات، طراحی کلاسیک و انجام پیشبینیهای مورد نیاز در همه زمینهها بود. همچنین حضور موثر هواناوهای نیروی دریایی در شکست حصر آبادان را نمیتوان نادیده گرفت. تعداد ۴ فروند هواناو از ۲۵ مهر۵۹ تا ۷ آذر ۵۹ در این عملیات حضور داشتند. عملیات هواناوها در مسیر عملیات از بندر امام به منطقهای واقع در رودخانه بهمنشیر به طور شبانهروزی انجام گرفت که به طور متوسط هر یک از هواناوها ۱۲ ساعت پرواز در طول شب داشتند.
روایت محسن رضایی
فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در خصوص عملیات ثامنالائمه گفت: در عملیات شکست حصر آبادان به یاد دارم که به خاطر کمبود ۲۲ نفر رزمنده، یک روز عملیات را عقب انداختیم و این موضوع نشان دهنده این است که شروع پیروزیهای ایران با چه سختیها و کمبودهایی مواجه بود.
رضایی درباره مدت زمان حصر آبادان گفت: شکست حصر آبادان حدود یک هفته طول کشید یعنی در ۵ مهرماه ۱۳۶۰ حصر آبادان شکسته شد. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که همان ۴۸ ساعت اول پس از حصر همه پیشرفتها را به دست آوردیم اما خواستیم که زمان تثبیت شود و با توجه به پلهایی که عراق بر روی رودخانهها داشت وارد عمل شویم از این رو شکست حصر آبادان یکهفتهای طول کشید.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: مهمترین خاطرهای که مربوط به شکست حصر آبادان در ذهنم است توجه به این نکته بود که ارتش عراق در این عملیات دو پل را بر روی رودخانه کارون به وجود آورده و وارد منطقه مشرف بر آبادان شده بود لذا دوستان ما عملیاتی را طراحی کردند که یکی از پلها را آتش بزنند که به حمد خدا این موضوع مثمرثمر شد. زمانی که دوستان ما این عملیات را انجام دادند همه ما در التهاب بودیم که شهید کلاهدوز از طریق تلفن و بهصورت رمزی اعلام کرد که عملیات موفقیتآمیز انجام شده است، پیروزی در این عملیات رعب و وحشت را برای نیروهای عراقی ایجاد کرد.پس از پایان عملیات ثامنالائمه (ع) و شکست حصر آبادان، فرماندهان نظامی در تلگرامی خبر اجرای دستور امام خمینی (ره) را خدمت ایشان اعلام کردند. امام خمینی (ره) نیز پس از دریافت تلگرام فرماندهان در خصوص شکستن حصر آبادان با وعده پیروزی نهایی پاسخ دادند که «اینجانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهان نیرومند تبریک میگویم و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم میکنند، منظور نظر مبارک ولیالله الاعظم بقیةالله (ارواحنا له الفدا) باشد و آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمین میهنمان است، ملت شریف ایران بهزودی مشاهده کند.»
پس از اعلام رضایت امام خمینی (ره) و در هنگام عزیمت تعدادی از فرماندهان نظامی برای اعلام حضوری این خبر به ایشان، هواپیمای C130 حامل آنها سقوط میکند. در این سانحه دردناک هوایی، محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر، جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، یوسف کلاهدوز قائممقام فرمانده سپاه پاسداران، ولیالله فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش و موسی نامجو وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع که همگی از فرماندهان ارشد جنگ و طراحان و مجریان عملیات شکست حصر آبادان بودند به همراه چند تن از افسران و همراهان به شهادت رسیدند.
شکست عراق در آبادان به حدی برای صدام دور از انتظار و سنگین بود که هفت تن از فرماندهان ارشد ارتش خود را به دلیل شکست در این نبرد اعدام کرد. این سرنوشتی بود که تا آخر جنگ برای فرماندهان متعددی در ارتش بعثی رقم خورد.