نگاهی که لبه تیز حمله را در ستیز با اعراب، ترکان و مغولان گذاشته و به نظرم جنبه بسیار تندی دارد. درحالیکه من نوع نگاه دکتر مرتضوی را تائید میکنم که در همان چالشهای زبان فارسی و هویت ایرانی، یک نوع آیندهنگری را میبیند. در رویارویی با فروپاشی که در مقابل هجوم اعراب داشتیم، از تلفیق زبان عربی، علوم اسلامی، قرآن، عرفان و ... یک روح تازهای به زبان فارسی میدهد. به نظرم حتی حمله ترکان، تیموریان و ... باعث دمیدهشدن روح جدید و روانشدن خون تازهای در پیکر کهن زبان فارسی میشود. بنابراین زبان فارسی در یک دوره از چنین مباحث تند و تیزی گذشت و اکنون به یک سنتز معقولتری رسیده که این وضعیت با گذر از دشواریها، فروپاشیها و تحت اشغال بیگانگان همراه بود، اما با اینحال گذشتگان ما تمام این دشواریها را به فرصت تبدیل کردند.
عامل آذربایجانی نقش بسیار تعیینکننده در شکلگیری ناسیونالیسم جدید ایرانی دارد، در این میان تقیزاده، کاظمزاده ایرانشهر، رضازاده شفق و امثال این افراد را میبینید. ضمن اینکه در کنار آنها، دکتر محمود افشاریزدی نیز وجود دارد، دکتر افشاری که محمدامین رسولزاده به طعنه از وی به عنوان ترکان افشاری یاد کرده است، به عبارتی وی را نیز ترک میدانست. منظورم این است که در این دوره نیز مانند گذشته و در دوره غزنویها، سلجوقیها، تیموریان و غیره باز هم همین عنصر ترکزبان ایرانی است که نقش عمدهای در شکلدادن به ناسیونالیسم جدید و معاصر ایران دارد. به زبانهای ایرانی و لهجههای مختلف آن توجهی نمیشود. از طرفی در ایران لهجههای مختلف ترکی داریم و همچنین زبان عربی و آشوری که توجهی به آن صورت نمیگیرد؛ توجهی که منجر به شکلگیری دانشی درباره آن شود و در حال حاضر بهای این بیتوجهی را میپردازیم. سالهاست به دلایلی خاص و به ویژه دلایل سیاسی بحث پرداختن به زبانهای دیگر در ایران به غیر از زبانهای ایرانی به معنای زبانشناختی هم مطرح شده، اما وقتی صحبت برنامهریزی و تدوین کتاب درسی میشود، کوچکترین دانشی در این حوزه نداریم. اگرچه آنچه درباره زبان فارسی داریم؛ بیشتر مدیون شرقشناسان هستیم. دکتر جواد هیات در سال ٦٥ کتابی با عنوان «سیری در زبانها و لهجههای ترکی» تألیف و منتشر کرد که بسیار کتاب مهمی بود اما با بازتاب فوقالعاده منفی مواجه شد، در حالیکه کتاب بسیار عالمانهای بود و بهویژه در این رابطه که گفته میشد در یک برههای ترکی سخن گفتن در ایران ممنوع بوده، اما هیات به خلاف آن پرداخته بود و در کتابش از صدها کتاب ترکی که در دوره پهلوی چاپ شده، نام برده است. اگرچه شاید چنین مسئلهای وجود داشته، اما این مسئله مقطعی بوده و بعدا به شکل چارچوب دیگری درمیآمد. به عبارتی ما هیچ وقت سیاست درازمدت (درست یا غلط) که به عنوان یک استراتژی ملی تلقی شود، درباره زبان و لهجههای ایرانی نداریم.