مکاتب اقتصادی - بخش چهارم - لیبرالیسم - بستر تبیین بنیادهای لیبرالیسم

مکاتب اقتصادی - بخش چهارم - لیبرالیسم - بستر تبیین بنیادهای لیبرالیسم

الیزابت در سال ۱۵۵۸ و در ۲۵ سالگی بر تخت نشست. پیش از آن وی از سال ۱۵۵۳ در زندان خواهرش شهبانو ماری بود. الیزابت هوادار پروتستانها بود و این آیین را در کشور رسمی کرد. لردهای انگلستان نیز که پیرو این آیین بودند از وی پشتیبانی کردند. اینچنین دشمنی پاپ و اسپانیای کاتولیک بر الیزابت و انگلستان برانگیخته شد. دوران الیزابت یکم دوران آرامش نسبی پیش از طوفانهای یکصد سال آینده انگلیس بود، سده‌ای پرتلاطم که بستر ظهور اندیشه لیبرالیسم قدیم را فراهم کرد.

تاریخ ثبت: (1402/06/08 )  تاریخ بروزآوری: (1402/06/08 )

این مطلب (971)  بار مطالعه شده است.

این مطلب را با دوستان خود در واتساپ به اشتراک بگذارید.

ملکه الیزابت اول

شالوده لیبرالیسم قدیم در انگلستان و هلند  بویژه در قرن 17 میلادی ریخته شد که چند ویژگی داشت:

1- از آزادی مذهبی دفاع می‌کرد
2- پروتستان غیرمتعصب بوده و به آزادی تفسیر و تعبیر مذهبی اعتقاد داشته و جنگهای مذهبی را احمقانه می‌دانست.
3- تجارت و صنعت ارزشمند می‌دانست.
4- پایگاه‌اش در طبقه متوسط در حال رشد بود و اندیشه‌اش با دستگاه سلطنت و جامعه اشرافی فاصله داشت.
5- برای مالکیت خصوصی که حاصل زحمات فرد مالک بود احترام فراوان قائل می‌شد.
6- تمایل به دموکراسی داشته و اصل وراثت در امور سلطنت و حکومت را رد نمی‌کرد اما آنرا محدود می‌خواست.


الیزابت یکم قرن 16


ملکه ماری از خاندان تودور در هفدهم نوامبر ۱۵۵۸ بر اثر سرطان درگذشت. تعدادی از اعضای شورای سلطنتی برای گفتن خبر مرگ ماری یکم به سوی هیتفیلد شتافتند. آنان الیزابت را زیر درخت بلوطی در حال خواندن کتاب مقدسی به زبان یونانی یافتند. اعضای شورا فوراً پیش او زانو زدند و با ادای احترام او را ملکه‌ی انگلستان خواندند. الیزابت بر زانوانش افتاد و این جمله را به زبان لاتین بر زبان آورد:


A Domino factum est ilud et mirabile in oculis nostris
 

این اراده پروردگار بوده و در نظر ما شگفت‌انگیز است
الیزابت در سال ۱۵۵۸ و در ۲۵ سالگی بر تخت نشست. پیش از آن وی از سال ۱۵۵۳ در زندان خواهرش شهبانو ماری بود. الیزابت هوادار پروتستانها بود و این آیین را در کشور رسمی کرد. لردهای انگلستان نیز که پیرو این آیین بودند از وی پشتیبانی کردند. اینچنین دشمنی پاپ و اسپانیای کاتولیک بر الیزابت و انگلستان برانگیخته شد.
دوران الیزابت یکم دوران آرامش نسبی پیش از طوفانهای یکصد سال آینده انگلیس بود، سده‌ای پرتلاطم که بستر ظهور اندیشه لیبرالیسم قدیم را فراهم کرد. الیزابت یکم در ۷ سپتامبر ۱۵۳۳ بدنیا آمد و از ۱۷ نوامبر ۱۵۵۸ تا زمان مرگش در ۱۶۰۳ ملکه‌ی انگلستان و ایرلند بود. الیزابت فرامانروا از پنج فرمانروای دودمان تودور بود.

الیزابت در مسائل مذهبی، نسبتاً شکیبا بود و از آزار و اذیت سازمان یافته پرهیز می‌کرد. پس از سال ۱۵۷۰، زمانی که پاپ او را نامشروع خواند و پیروان الیزابت را از اطاعت دستوراتش منع کرد، چندین توطئه، زندگی ملکه را به خطر انداخت. اما تمامی این دسیسه‌ها با کمک سرویس مخفی وزرایش با شکست مواجه شد. الیزابت در روابط خارجی، محتاط عمل می‌کرد و در ارتباط با دو ابرقدرت فرانسه و اسپانیا تعادل را برقرار می‌کرد. او از شماری کارزارهای نظامی ناکارآمد و با منابع ناچیز در هلند اسپانیا، فرانسه و ایرلند حمایت می‌کرد. 

در اواخر دهه ۱۵۸۰ اسپانیا و انگلستان به سمت رویارویی سیاسی پیش می‌رفتند. در سال ۱۵۸۷ الیزابت خبردار شد که فلیپ دوم پادشاه اسپانیا با ناوگانی متشکل از ۱۳۰ کشتی جنگی و سی هزار سرباز در حال آماده شدن برای حمله به جزیره اوست. الیزابت تصمیم گرفت که زودتر و سریع‌تر به اسپانیا حمله کند. او سر فرانسیس دریک، دریاسالار نیروی دریای انگلستان را به جنگ با اسپانیا فرستاد. سر فرانسیس دریک، با ۲۴ کشتی و حدود سه هزار سرباز از پلیمورت انگلستان عازم جنگ و در نوزدهم آوریل ۱۵۸۷ وارد بندر کادیز اسپانیا شد. دریک و مردانش تمام کشتی‌های اسپانیائی این بندر را غارت و به آتش کشیدند. شبیخون انگلیسی‌ها طرح‌های نظامی فیلیپ را بیش از یک سال به تأخیر انداخت.
در نوزدهم ژوئیه ۱۵۸۸ آرمادا در ساحل کورنوال انگلستان از دور رؤیت شد و جنگ درگرفت اما اقبال با امپراطوری کاتولیک یار نبود و همه چیز دست به دست هم داد تا با افول اسپانیا در دریاها دنیا شاهد ظهور قدرتی تازه نفس در اقیانوسها باشد. توفان شدید نیروهای دریائی اسپانیا را گرفتار کرد و ناوگان انگلیس از فرصت استفاده کرده و کشتی‌های مهاجم را بطور کامل منهدم کردند و با تار و مار شدن آرمادا الیزابت به یکی از بزرگترین پیروزی‌های نظامی در تاریخ انگلستان را دست یافت و تا قرن بیستم انگلستان تبدیل به قدرت بلامنازع دریاها گردید. در نتیجه این جنگ فرصت را برای انگلیسیهای پروتستان فراهم شد که بتوانند در سواحل شرقی آمریکای شمالی مستعمرات جدید تأسیس کنند و اسپانیایی‌ها تا فلوریدای امروزی عقب رانده شوند. 


عصر الیزابت دوره شکوفایی ادبیات نمایشی توسط پیشگامانی چون ویلیام شکسپیر و کریستوفر مارلو است و دوره‌ی ۴۴ ساله‌ی الیزابت بر تخت ثبات خوبی را برای قلمروی پادشاهی به ارمغان آورد و نیز به شکل‌گیری حس هویت ملی کمک کرد.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/0y6jN/vt/frame

چارلز اول پادشاه انگلیس در سده 17 که توسط پارلمان اعدام شد

انگلستان در قرن 17

 

توطئه باروت

پس از مرگ الیزابت در سال ۱۶۰۳، چون او وارثی برای تصرف تاج و تخت انگلستان در میان تئودورها نداشت؛ جیمز اول پسر ماری استوارت که توسط الیزابت کشته شده بود از خاندان استوارت اسکاتلند، به پادشاهی رسید.

جیمز با وجود آنکه از مادری کاتولیک بود؛ به قلع و قمع گسترده کاتولیک‌ها پرداخت. واکنش کاتولیکها، توطئه‌ای موسوم به توطئه باروت، به رهبری گای فاکس که کاتولیک بود که برای انفجار پارلمان، قتل شاه و نمایندگان مجلس نقشه کشیدند ولی توطئه پیش از انجام، کشف و خنثی شد و گای فاکس دستگیر و اعدام گشت. همچنین کاتولیکها از حقوق مدنی به مدت دو قرن محروم شدند.

در سال 1625 میلادی جیمز اول می میرد و پسر او چارلز اول به سلطنت رسید. خودکامگی‌های چارلز و ادامه سرکوبهای مذهبی توسط او اتفاقات زیر را به ترتیب موجب می‌شود:

1629میلادی: چارلز اول، پارلمان را پس از مشاجره‌ای درباره حق افزایش مالیات، منحل می‌کند. این پارلمان که موسوم به پارلمان طویل هم شد، خواهان این بودند که حق پادشاه را برای اعطای انحصار تجارت لغو شود و پادشاه را وادارند که حق انحصاری مجلس را برای تصویب مالیات به رسمیت بشناسد آنها میخواستند در که کلیسای انگلستان به عقاید و اعمالی که از طرف اسقف اعظم لود Laud تحت تعقیب قرار می‌گرفت لغو شود و میخواستند که پارلمان در فواصل معين تشکیل جلسه بدهد نه در مواقع نادری که پادشاه همکاری پارلمان را لازم بداند، پارلمان به توقیف اختیاری اشخاص و وابسنگی دستگاه قضا نسبت به امیال پادشاه معترض بودند. اما هنوز اکثریت اعضای این مجلس منجمله الیور کرامول مخالف جنگیدن با پادشاه برای تأمین نظراتشان بودند و به نظرشان این امر خیانتکارانه و با توجه به اینکه پادشاه قسم یاد کرده بود حافظ کلیسای پروتستان باشد را خلاف دیانت می‌دانستند.

40- 1639میلادی: چارلز اول سعی می کند تا در اعمال مذهبی اسکاتلند دخالت نماید. اسکاتلندی ها به شدت از این امر آزرده می شوند. ارتش اسکاتلند به انگلستان حمله کرده و نیروهای انگلیسی را شکست می دهد. پارلمان احضار می شود، اما تنها تأثیرش افزایش تنش میان پارلمان و پادشاه است . آنگاه که پس از تشدید تنش  چارلز اول برای توقیف پنج تن اعضای پارلمان اقدام کرد فریاد همه بلند شد و شکست چارلز در توقیف آن پنج تن از جمله کرامول باعث فضاحت او شد.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/wSQ0X/vt/frame

مارستون مور میدان جنگ داخلی انگلیس در قرن 17

1642 میلادی: جنگ میان پادشاه و پارلمان در می گیرد. پس از آغاز جنگ در اجهیل در غرب انگلستان، جنگ بدون هیچ برنده‌ای پایان می یابد. جبهه پارلمانی از دو دسته تشکیل می‌شد.

پرسبی‌تِرینها "Presbyterians" )شاخه‌ای از شاخه‌های پرشمار پروتستانتیسم) و مستقلان پرسبی‌تِرینها میخواستند کلیسای دولتی را حفظ کنند ولی اسقفها را از میان بردارند؛ مستقلان در مورد اسقفها با آنان موافق بودند اما عقیده داشتند که هر عضوی از کلیسایی باید آزاد باشد که هر عقیده مذهبی را که مایل باشد انتخاب کند و هیچ دولت روحانی مرکزی در آن مداخله نکند. بیشتر پرسبی‌تِرینها متعلق به طبقه اجتماعی بالاتر از مستقلان بودند و عقاید سیاسیشان معتدلتر بود، آنها مایل بودند. همینکه پادشاه بر اثر چشیدن مزه شکست حاضر به سازش شد با او کنار بیایند؛ اما دو چیز اجرای سیاست آنان را غیر ممکن ساخت اول آنکه پادشاه در مورد اسقفها سرسختی شهدا را از خود نشان داد دوم اینکه شکست پادشاه دشوار شد.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/Wkx5u/vt/frame

جنگهای داخلی انگلستان در قرن 17

1644 میلادی: جنگ به نفع پارلمان ادامه می یابد، بدین صورت که سلطنت طلبان در مارستون مور در شمال انگلستان از ارتش تحت فرمان الیور کرامول شکست می‌خورند.
1645 میلادی: کرامول، بار دیگر ارتش سلطنت طلبان را در جنگ نیسبای شکست می‌دهد.
1646 میلادی: جنگ داخلی انگلستان با شکست سلطنت طلبان به پایان می‌رسد.
1648 میلادی: بار دیگر جنگ در می گیرد، سلطنت طلبان دوباره شکست می‌خورند و چارلز اول به زندان انداخته می‌شود.
1649 میلادی: چارلز اول محاکمه و اعدام می‌گردد.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/Lsabf/vt/frame

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/mXVgo/vt/frame

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/Quqr7/vt/frame

الیور کرامول اولین و آخرین رییس جمهور انگلیس

1649 میلادی:  انگلستان به یک جمهوری به ریاست الیور کرامول مبدل می‌شود. و شورش بزرگی در ایرلند برپا شد، که کرامول با قساوت تمام به سرکوبی آن از طریق کشتار جمعی معترضان با روش موسوم به کاشت درخت انسانی پرداخت.

1651 میلادی: قیام سلطنت طلبان اسکاتلند به سرکردگی چارلز دوم، فرزند چارلز اول که سپاهی از اسکاتلندی به انگلستان حمله  کرده بودند در نبرد ووستر در غرب انگلستان در نزدیکی مرز ولز، از کرامول شکست می‌خورد و چارلز دوم به اروپا می‌گریزد.

1651 میلادی: جنگهای دریایی میان انگستان و هلند به وقوع پیوست که با پیروزی انگلستان خاتمه یافت.

1653 میلادی: هر چند کرامول در ابتدا اعلام حکومت جمهوری کرده بود؛ اما چون نمایندگان پارلمان را با خود همراه ندید، پارلمان را منحل کرد.

۱۶۵۷ میلادی: مجدد پارلمان تشکیل می‌شود و مقام سلطنت به کرامول پیشنهاد گردید، اما وی از قبول آن خودداری ورزید. برخلاف چارلز اول که در مهار پارلمان موفق نشد و سر خود را به باد داد، کرامول با چنین مشکلاتی دست به گریبان نبود. او با تصفیه پارلمان در حدود صد تن از پرسبی‌تِرینها را از مجلس اخراج کرد و تا مدتی یک اقلیت مطیع به دست آورد. جنگ باعث شده بود که فقط نیروی نظامی مهم جلوه کند و حکومت مشروطه مورد تحقیر قرار گرفت تا باقی عمر کرامول حکومت انگلستان یک دیکتاتوری نظامی بود که اکثریت ملت از آن متنفر بودند ولی برانداختن آن محال بود زیرا هواداران جمهوری دیکتاتوری قدرت نظامی را در اختیار داشتند.

1658 میلادی: جنگهایی که از ۱۶۵۵ تا ۱۶۵۸ جهت تصرف مستعمرات اسپانیا در آمریکای جنوبی شروع شده بودند با پیروزی انگلستان به پایان رسیدند.

 

از بازگشت سلطنت تا انقلاب شکوهمند

 

کرامول در حالی در ۱۶۵8 درگذشت که قدرت سیاسی انگلستان در جهان نسبت به زمان پیش از او، رشد چشمگیری یافته بود. با مرگ کرامول، تنها جمهوری تاریخ انگلستان به پایان آمد؛ و حکومت پس از حدود 10 سال با پادشاه شدن چارلز دوم پسر شاه مقتول، مجدداً به خاندان استوارت رسید. البته در این فاصله برای مدت ۸ ماه، ریچارد کرامول پسر اولیور کرامول، قدرت را در دست داشت، که با فشارهای وارده مجبور به استعفا و فرار از کشور شد.

چارلز دوم در اولین دور فرار از کشورش (1646 م) در فرانسه اقامت گزید و به مدت دو سال در آنجا مانده و تحت آموزش توماس هابز فیلسوف قرار گرفت. در 1651 به اسکاتلند رفت و در آنجا تاجگذاری کرد اما در جنگ با کرامول شکست خورد و مجدد به فرانسه گریخت. پس از رسیدن به تاج و تخت نیز هرچند از نظر سیاسی همچون پدرش با خودکامگی و سرکوبگری و خشونت رفتار می‌کرد، فردی هنردوست و هنرپرور بود و چارلز دوم هرگز دیگر به سفر نرفت و قدری اعتدال نیز پدید آورد. او اختیار وضع مالیاتهایی را کـه از تصویب مجلس نگذشته بود برای خود ادعا نکرد؛ به قانون Habes Corpus Act که شاه را از حق توقیف اختیاری اشخاص محروم می‌ساخت گردن نهاد. گاهی با گرفتن کمک مالی از لویی چهاردهم اختیارات مالی پارلمـان را بـه سخره می گرفت؛ اما رویهمرفته پادشاه مشروطه بود. بسیاری از محدودیتهای اختیارات مقام سلطنت کـه مطلوب مخالفان چارلز اول بود در تجدید سلطنت پذیرفته شد و مورد احترام چارلز دوم قرار گرفت زیرا که معلوم شده بود پادشاهان هم ممکن است به دست اتباع خود گوشمال داده شوند. نویسندگان بزرگی چون چاوسر، پپیس، میلتون و بانیان در دوران او ظهور کردند. همچنین کمدی در زمان او رونق بسیاری یافت.

در ۱۶۶۶ میلادی آتش‌سوزی مهیبی لندن را در کام خود گرفت. در دوره بازسازی شهر، کریستوفر رن معمار بزرگ، بناهای ارزشمندی چون کلیسای سنت پل را ساخت.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/rni5f/vt/frame

Glorious Revolution

پس از حکومت ۲۵ ساله چارلز دوم، برادرش جیمز دوم در 1685 میلادی به سلطنت رسید. او که تا پیش از ازدواج و چه پس از آن همچون برادرش به عیاشی و هرزگی معروف بود در ۱۶۶۸ یا ۶۹ خود را وقف کلیسای کاتولیک نمود. وی برخلاف برادرش به کلی عاری از لطف و ظرافت بود و با تعصب کاتولیکی خود انگلیکنهـا Angilicans و نانکنفورمیستها Nonocomformists را با آنکه برخلاف نظر پارلمان به دسته اخیر آزادی داده و کوشیده بود با آنها سازش کند بر ضد خود با هم متحد ساخت البته سیاست خارجی هم مؤثر بود. استوارتها (خاندان پادشاهی انگلیس) برای آنکه از دادن مالیات زمان جنگ که آنها را تابع پارلمان می ساخت شانه خالی کنند نخست سیاست تبعیت از اسپانیا و سپس فرانسه را در پیش گرفتند. قدرت روز افزون فرانسه خصومت انگلستان را که همیشه با بزرگترین دولت اروپا دشمن بود نسبت به فرانسه برانگیخت و لغو فرمان نالت احساسات پروتستانها را به سختی مخالف لویی چهاردهم گردانید. سرانجام تقریباً همه مردم انگلستان آرزو میکردند که از شر جیمز خلاص شوند زیرا سیاست‌های متمایل به کاتولیک‌های او خشم عمومی را برانگیخته بود. اما در عین حال تقریباً همه به همان اندازه مصمم بودند که از بازگشتن روزهای جنگ داخلی و حکومت مطلقـه كـرامــول جلوگیری کنند چون هیچ راه قانونی برای خلاص شدن از شر جیمز وجود نداشت و می بایست انقلاب رخ دهد، ولی این انقلاب بایستی فوراً خاتمه یابد تا فرصت به دست نیروهای منافق نیافتد حقوق پارلمان بایستی یکبار برای همیشه تأمین شود. پادشاه بایستی برود اما سلطنت بایستی بماند منتها این سلطنت دیگر نبایستی «موهبت الهی» باشد. بلکه بایستی سلطنتی متکی بر تصویب قانون و متکی بر مجلس باشد. این امر با همدستی اشراف و بازرگانان بزرگ و در یک لحظه بدون نیاز به کشیدن شمشیر و شلیک حتی یک گلوله به دست آمد. اینان از ویلیام اورانژ، همسر ماری (دختر جیمز) و از پشتیبانان پروتستانیسم در اروپا خواستند تا علیه جیمز وارد عمل شود.

ویلیام در ۱۶۸۸ به سوی انگلستان حرکت کرد و به ‌دنبال پیشروی در انگلستان تمامی صاحب‌منصبان پروتستان مذهب جیمز به او پیوستند و این تعداد آنقدر زیاد بود که جیمز جرأت فرستادن ارتش برای مقابله با دشمن را نیافت. او پس از آنکه دخترش "آن" نیز او را ترک کرد و به مهاجمان پیوست تصمیم به فرار به فرانسه گرفت.

ویلیام در سال ۱۶۸۹ میلادی، با عنوان ویلیام سوم مشترکاً به همراه همسرش ماری دوم پادشاه انگلستان شد. اسکاتلندی‌ها نیز ویلیام سوم را همراه با ملکه ماری، رسمأ به پادشاهی قبول کردند. ماری دوم در سال ۱۶۹۴ در گذشت. ویلیام سوم تا سال ۱۷۰۲ به تنهائی سلطنت کرد.

در زمان او انقلاب معروف به انقلاب باشکوه به سال ۱۶۸۹ به وقوع پیوست؛ و با خلع جیمز دوم از سلطنت، دخترش ماری دوم و دامادش ویلیام سوم توامان به سلطنت رسیدند. اعضای پارلمان نیز اصول حکومت مشروطه سلطنتی انگلستان را پایه‌گذاری کردند و به امضای ویلیام رساندند.

 

انقلاب شکوهمند Glorious Revolution

 

انقلاب سال ۱۶۸۹ که در تاریخ بنام انقلاب شکوهمند معروف است، بدون خونریزی، راه جدیدی را در تاریخ انگلستان گشود، که در عصر خود بی نظیر بود. یک قرن و نیم جنگ‌های داخلی و مذهبی، که شیرازه‌ی مملکت را از هم پاشیده بود، با استقرار یک رژیم مشروطه‌ی سلطنتی به پایان یافت.

ویلیام پادشاه جدید چون هلندی بود خردمندی در تجارت و دیانت را که کشورش به داشتن آنها معروف بود. با خود آورد. بانک انگلستان به وجود آمد قرضه ملی در محل مطمئنی سرمایه گذاری شد به طوری که دیگر هوس پادشاه نمی‌توانست آن را تصرف کند. قانون آزادی مذهب در عین حال که کاتولیکها و تانکنفورمیستها را از حقوق مختلفی محروم می‌ساخت، عذاب و آزار واقعی را پایان داد. سیاست خارجی قطعاً ضد فرانسه شد و با وقفه‌های کوتاهی تا شکست ناپلئون به همین نحو باقی ماند.

در حالی که جنبش‌های فلسفی جدید در فرانسه و آلمان، رویکرد خردگرایانه را دنبال می‌کردند؛ فلاسفه انگلیسی رویکرد تجربه گرایانه را توسعه دادند. جان لاک از فلاسفه انگلیسی و از مدون کنندگان اندیشه لیبرالیسم در کشاکش درگیری‌ها و نابسامانی‌های مهم و تاریخ ساز سده هفدهم انگلستان در 1632 میلادی بدنیا آمد و در 17 سالگی همزمان با اعدام چارلز اول در مدرسه وست مینستر لندن تحصیل می‌کرد و شاهد ماجرا بود.

نمایش فیلم:

https://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/ifIdr/vt/frame

برچسب: مکاتب اقتصادی; لیبرالیسم; انگلیس
اثر یا گردآوری: جوزف لاژوژی - مترجم: جهانگیر افکاری - فردریک چارلز کاپلستون - برتراند راسل - ویرایش : انجمن خرد;منبع: مکتبهای اقتصادی - تاریخ فلسفه - تاریخ فلسفه غرب جلد 3   -  لینک منابع:   -  

آخرین مطالب مرتبط:

1403/10/01 16:35
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • «انجمن خرد» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • انجمن خرد از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • درج در قسمت هایی که با ستاره قرمز مشخص گردیده الزامی است.
  • تعداد کاراکترهای نام، ایمیل و نظر نباید به ترتیب بیش از 100، 300 و 500 بیشتر باشد . در صورت عدم رعایت متاسفانه نظر شما ثبت نخواهد گردید.
  • نظرات پس از تأیید مدیر سایت منتشر می‌شود.

نام:

پست الکترونیک:

متن نظر:

کد امنیتی:

نظرات: