الف) خاستگاه و قومیت آلانها یا آسها
آلانها (به زبان گرجی «آسها») در سال ۶۸ میلادی، در مجاورت دریای آزوف ظاهر شدند و پس از ورود خود، شهر تانائیس را با برج و بارو مستحکم ساختند و تا آغاز سده دوم میلادی، بر مناطق گستردهای مستولی شدند و، بعدها در صدد ادامه نفوذ خود به جنوب برآمدند. بین سالهای ۷۳ و ۷۴ میلادی، به فکر تسخیر پارت افتادند و در کرانه شرقی دریای خزر به حرکت در آمدند، ولی در این راه موفق نشدند. در حدود ۱۲۳ میلادی، به متصرفات رومیها در شرق آسیای صغیر حمله بردند، ولی حاکم رومی به نام آریانوس حمله آنها رادفع کرد. حمله دیگری به جنوب در ۱۳۳ میلادی، گزارش شده است و ژوزفوس مورخ یهودی، (95-۳۷ میلادی) شرحی از حملات مرزی آلانها در سده اول میلادی به آذربایجان ایران و ارمنستان گزارش میکند.
آلانهایی که به نواحی سفلای ولگا وارد شدند از اقوام ایرانی سازمانی بودند، که به تدریج جلگههای آسیا را بر اثر فشار هونها ترک کردند. آمیانوس مارکلیئوس میگوید: که آلانها روزگاری به ماساژتها معروف بودند و براثر پیروزیهای مکرر خود طوایف بسیاری را تحت نفوذ خود در آوردند و نام خود را به آنها دادند. این طوایف اگرچه از یکدیگر جدا و بر روی اراضی وسیعی در رفت و آمد بودند، اما همگی را هالانی با آلانی مینامیدند و این به سبب تشابه آداب و رسوم و روش زندگی بیابانگردی و سلاحهای آنان بود، تغییرات در رهبری سارماتهای شرقی، و مهاجرت آنها به غرب، مانند گذشته، نتیجه تحولاتی بود که در استپهای سیبری ۔ قزاقستان صورت گرفت و بویژه ناشی از پیشروی هونها بود.
هونها که بنابر گفته آمیائوس مارکلینوس بر روی اسب میخوردند، مینوشیدند میخفتند و با یکدیگر به مشورت میپرداختند. از وحشیترین طوایفی بودند که به غرب حمله بردند، به نظر میرسد که آنها در سده اول میلادی، سراسر جلگه آسیایی، شامل آخرین جای پاهای سارماتی – آلانیها را در جنوب اورال به تصرف در آوردند. آلانهایی که در آنجا میزیستند بیشتر به ناحیه سفلای ولگا گریختند. بدین ترتیب آئورسها را هم از رهبری و هم از سرزمین خود محروم ساختند. آنها اگرچه تحت فرمان هونها نبودند، ولی سخت تحت تأثیر آنان قرار گرفتند و بسیاری از آداب و رسومشان را اقتباس کردند.
ب) آلانها در اروپای مرکزی و غربی
سرنوشت آلانهایی که از برابر هونها به غرب گریختند پیچیده است، و ردیابی گروههای آنها در کشورهایی که بدانجا گریختند، کار سهل و سادهای نیست. پیش از حمله هونها در ناحیه شمالی دریای سیاه در غرب رود دنیپر، آلانها و گوتها بعضی از زینت آلات و سایر کالاها را از یکدیگر اقتباس کرده بودند. این بدان مفهوم است که فرهنگ مادی هر دو قوم به یکدیگر شباهت پیدا کرد، به طوری که گورهای آلانی را نمیتوان از گورهای گوتی به آسانی تشخیص داد. گذشته از این، چون آنها از اقامتگاه خلنگزاری خود جدا شده بودند، فرهنگ آنها در محیط جديد، تابع تغییرات قابل توجهی شد.
اشیای ویژهی چندی که در گورهای باستانی یافت شده، شاید حاکی از اصل و نسب سارماتی - آلانی شخص متوفي باشد، در میان آن اشیا، آینههای مفرغی کوچک و، صفحات زرینی است که به لباس دوختهاند. آنها همچنین از گوتها سنجاق سینه را اقتباس کردند و بعد از حمله هونها همراه با استروگوتها (یا گوتهای شرقی، قوم ژرمنی که برای حفظ منافع رومیان، در ساحل دانوب مستقر شدند و بعد به ایتالیا حمله بردند، و حکومتی تشکیل دادند که دولت روم آن را در ۵۵۲ میلادی از میان برد)، در عقب نشینی خود به سوی غرب، از طریق مرکز و غرب آسیا تا فرانسه و اسپانیا، استفاده از سنجاق سینه را رواج دادند. چند اثر باستان شناختی و بیش از همه اطلاعات گوناگون در مآخذ مربوط به مهاجرتها، و دورههای اوایل قرون وسطی، اطلاعاتی درباره پراکندگی آنها به دست میدهد.
بدین ترتیب سرنوشت یک قوم ایرانی را می توان به تفصیل ردیابی کرد. در ۳۷۷ میلادی، این گروه که شمار افراد آن نسبتا زیاد بود، از دانوب گذشته، و به ویژیگوت ها ( گوتهای غربی، یکی از دستههای عمدهی اقوام ژرمنی بودند که در اوایل سده چهارم میلادی از استروگوتها یا، گوتهای شرقی جدا شدند و در ایالات واقع در ناحيه دانوب رخنه کردند. در سال ۳۷۴ ویزیگوتها در مقابل تهاجم اقوام هون، به سرزمینهای رومی گریختند.)
و استروگوتها پیوستند، و در بالکان که به رومیها تعلق داشت، به تاخت و تاز پرداختند و حتی در 4۰۶ میلادی، با گروههای دیگر از ژرمنها به گل (فرانسه امروزی) حمله بردند. در ۴۱۸ میلادی، دولت روم از ویزیگوتها برای بیرون راندن آنها از اسپانیا کمک خواست، و آداک پادشاه آلانها کشته شد و بقایای طایفه به ناحیه گالیسی (سرزمینی در اسپانیا) گریختند و به واندالها (یکی از قبایل قدیم ژرمنی، که در سال 406 میلادی گل را مورد حمله قرار دادند و سپس به سوی اسپانیا روان شدند و سپس به آفريقا هجوم بردند. کارتاژ را متصرف شدند و در ۴۷۷ سلطه آنان زوال پذیرفت) پیوستند. بدین ترتیب، موجودیت مستقل این شعبه از آنها به پایان رسید. آلانها ظرف چهل سال از ترک سرزمینهای خلنگزار اصلی خود، سراسر یک قاره را درنوردیده بودند، حتی در این زمان سرگشتگی آنان به پایان نرسید: در ۴۲۲ میلادی همراه با واندالها، گالیسی را به قصد جنوب اسپانیا ترک گفتند و در 4۲۹ میلادی به آفریقا رفتند و به تدریج جذب واندالها شدند.
گروه دیگری از آلانها به فرانسه رفتند و تحت فرمان یکی از رهبران خود به نام شاه گور، با ویزیگوتها و رومیها متحد شدند، ولی در ۴۵۲ سر به اطاعت و یزیگوتها نهادند. آلانها سرانجام با مردم بومی فرانسه در آمیختند، ولی بیش از سی نام از نامهای فرانسوی مربوط به آلان ها یا سارماتها میشود و از آن جمله نام شهر آلن سون حاکی از وجود آنها در این شهر است.
آسهای کنونی از گروه ایرانیانی هستند که، نه در جنوب بلکه در شمال، از آن طوایف جدا شدند. آنها اعقاب آلانهایی هستند که در تواریخ گرجی از آنها نام برده شده، یا از اعقاب یاسیهای روسی هستند که هر دو با خود آلانها که از سارماتها به شمار میآیند، یکی دانسته شدهاند.