یونسیه (اتباع یونس بن عبدالرحمن القمی)
اصحاب اجماع
در بین یاران و اصحاب امامان شیعه، عدهای چهره شاخص و شناخته شدهای دارند که در زبان علمی اهل رجال، به «اصحاب اجماع» مشهورند و فقیهان شیعه از صدر اول تا زمان ما به این جمع علاقه و عنایت ویژهای دارند و به اخبار و روایاتی که آنان نقل میکنند، توجه تام و تمام دارند.
عده آنها هیجده نفر است و یونس نیز یکی از آنهاست. ریشه این اجماع و اتفاق، سخنی است که رجال شناس معروف، کشی، از قول عالمان اصحاب شیعه روایت میکند. او در دو، سه مورد از کتاب خود مینویسد: «اصحاب ما، اتفاق دارند بر صحیح شمردن روایاتی که از این جمع و گروه روایت شود و به مقام فقهی و دانش آنان اعتراف دارند. یکی از آنها یونس بن عبدالرحمن است.
یونس بن عبدالرحمن القمی در چه سالی قدم به عرصه وجود نهاد، چندان روشن نیست؛ ولی جمعی از دانشوران شیعی نوشتهاند که او در دوران زمامداری هشام بن عبدالملک چشم به جهان گشود. از این اشاره تاریخی میتوان به طور تقریبی مشخص کرد که این محدث فرزانه، در کدام سده و در چه سالی به دنیا آمده است. مورخان نوشتهاند؛ هشام بن عبدالملک که یکی از خلفای بنیامیه بود، بعد از این که برادرش یزید عبدالملک در سال 105 هـ.ق از دنیا رفت، به خلافت و حکومت رسید. بنابراین آغاز حکومت او در سال 105 هـ.ق است و بعد از بیست سال حکومت و سلطنت در سال 125 هـ.ق مرد. بر این اساس میتوان گفت که یونس بن عبدالرحمن بین سالهای 105 تا 125 هـ.ق و نیمه اول از سده دوم هجرت چشم به جهان گشود.
این محدث به عنوان قمی، آن چنان معروف نیست؛ ولی بنابر دلایل و شواهد او اهل قم است، البته ممکن است او برای فراگرفتن معارف دین، از قم به مدینه هجرت کرده و تا آخر عمر در جوار قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ماندگار باشد.
یکی از دلایل رشد و بالندگی این استوانه فقه و حدیث شیعه، داشتن استادانی برجسته بود که در درجه اول، امامان معصوم علیهمالسلام قرار داشتند. وی نهایت بهره و فیض را از وجود بابرکت آنان برد و بعد از امامان، اساتید بزرگی داشته که تعداد آنان حدوداً به 25 نفر میرسد و نام بردن همه آنان در این نوشتار چندان ثمربخش نخواهد بود؛ ولی به عنوان نمونه، به ذکر چند نفر از شاخصترین آنان بسنده میکنیم:
· عبدالله بن سنان: محدث و فقیه فرزانه که به گفته نجاشی: مسئولیت بیت المال را در حکومت منصور و مهدی و هادی و هارون الرشید به عهده داشت. او روایتگری مورد اطمینان و از اصحاب و یاران ما و جلیل القدر است که هیچ گونه طعنی بر او روا نیست.
· عبدالله بن مسکان: از نیکان و ستارهای درخشان در آسمان علم و روایت و از اصحاب اجماع و محدثی بسیار بزرگوار و مورد اطمینان است.
· هشام بن سالم: محدثی است که به طور کامل مورد توجه و اعتماد است و از یاران حضرت امام صادق و امام کاظم، حضرت موسی بن جعفر علیهمالسلام بشمار میرود.
· هشام بن حکم: همان کسی است که با عمرو بن عُبید در مسجد بصره پیرامون مسئله امامت و رهبری جامعه اسلامی مناظره کرد و او را از نظر استدلال و دلیل محکوم کرد. میگویند در اصل اهل کوفه بود، ولی در بغداد به شغل تجارت پرداخت. از نظر روایت بسیار مورد اعتماد و از منظر اعتقاد به ولایت ائمه شیعی، بسیار پایبند و معتقد و در حقیقت یک شیعه راستین بود. وی در سال 179 هـ.ق در کوفه چشم از جهان فروبست.
· حماد بن عیسی: از راویان امام کاظم و حضرت امام رضا علیهمالسلام و از اصحاب اجماع است.
· حماد بن عثمان رواسی: از اصحاب اجماع و شخصی مورد اطمینان است.
· علی بن رئاب: جلیل القدر و محل اطمینان و اعتماد و صاحب کتاب و اصلی بزرگ است.
· حارث بن مغیره: یار سه معصوم (حضرت امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهمالسلام) و صاحب جایگاه رفیع و بلندی نزد رجالنویسان شیعی است.
تربیت شاگردان کارآمد یکی دیگر از نکات مثبت در زندگی یونس بن عبدالرحمن است. وی در این عرصه به توفیقات زیادی دست یازید و با پرورش شاگردان بسیار قدمهای بلندی در راه نشر حدیث و معارف اهل بیت برداشت.
او دانش خود را از کوثر زلال و ناب امامان معصوم علیهمالسلام فراگرفته بود؛ لذا یافتههایش رابه افراد لایق و مستعد میآموخت. در این راستا جمعی از دینباوران و دانشپژوهان، پروانهوار دور شمع وجودش را گرفتند و از محضرش بهره بردند. تعداد شاگردان او را تا چهل و پنج نفر نوشتهاند، که عدهای از آنان بدون تردید، از نخبگان و فرزانگان حوزه حدیث و معارف شیعه محسوب میشوند.
به نام چند تن از آنان اشاره میکنیم:
· محمد بن عیسی بن عبید یقطینی: بیشترین رویاتی که عیسی بن عبید نقل کرده، از یونس بن عبدالرحمن است. او از کسانی است که کتابهای یونس را گزارش داده و میگویند در روزگار خود، از نظر فضل و علم، نظیر نداشت و محل اعتماد و اطمینان است.
· عبدالعزیز مهتدی قمی: از وکلا و خاصان حضرت رضا علیه السلام بود و در قم زندگی میکرد. او مورد عنایت و اطمینان است.
· حسن بن علی الوشاء: یار امام رضا علیه السلام و از چهرهای برجسته و شاخص شیعه است. احمد بن محمد بن عیسی قمی میگوید: «هنگامی که برای طلب حدیث به کوفه رفتم، در آن جا با حسن بن علی الوشاء ملاقات کردم...» تا این که از قول استادش حسن بن علی وشاء نقل میکند: «من در این مسجد نهصد محدث و استاد حدیث را دیدم که هر یک میگفت: حدیث کرد مرا، جعفر بن محمد علیه السلام.
· عباس بن معروف قمی: از برجستگان حوزه حدیث، اهل قم و مورداطمینان است.
· محمد بن خالد برقی قمی: پدر احمد بن محمد بن خالد است. محمد بن خالد را از یاران موسی بن جعفر و امام رضا و امام جواد علیهمالسلام شمردهاند و به او اعتماد دارند.
· ریان بن شبیب: سکن قم و از یاران حضرت رضا علیه السلام بود. او موثق و مورد اطمینان است.
· احمد بن محمد بن خالد برقی: صاحب کتاب محاسن.
مبارزه و عدالت طلبی از ویژگیهای یونس بن عبدالرحمن القمی بود در این زمینه احمد بن فضل از این محدث جلیل، نقل میکند: وقتی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به شهادت رسید و از دنیا رفت، نزد وکلای آن حضرت که در شهرها بودند، اموال فراوانی بود. وجود این اموال در نزد آنان، باعث شد آنها مذهب باطل «واقفیه» را اختراع کنند؛ لذا مرگ امام موسی بن جعفر علیه السلام را انکار کردند تا اموال را خود تصاحب کنند؛ زیاد قندی هفتاد هزار دینار و علی بن ابیحمزه سی هزار دینار نزد خود داشتند.
هنگامی که من این انحراف آشکار را مشاهده کردم و امامت حضرت امام رضا علیه السلام برای من ثابت و مسلم شد، به تبلیغ و حمایت از شأن و منزلت و امامت حضرت رضا علیه السلام پرداختم و شیعیان را به سوی آن وجود گرامی دعوت کردم. آن دو نفر تا مبارزه سخت مرا دیدند، نمایندهای به سوی من فرستادند و پرسیدند: به چه دلیل مردم را به سوی او حضرت رضا علیه السلام دعوت میکنی؟ اگر پول میخواهی، ما تو را بینیاز میکنیم.
آنان متعهد شدند که ده هزار دینار به من بدهند تا از این تبلیغ و افشاگری دست بردارم. به آنان گفتم: این روایت از امامان شیعه به ما رسیده است که: «هر زمانی که دیدید در جامعه اسلامی انحراف و بدعت به وجود آمد، باید در مقابل آن بایستید، موضع بگیرید و ساکت و خاموش ننشینید وگرنه نور ایمان از شما سلب خواهد شد» من هرگز جهاد و مبارزه در راه خدا را ترک نخواهم کرد. بر این اساس بود که آنها کینه مرا در دل گرفتند و مبارزه سختی را بر علیه من شروع کردند.
پس از عمری تلاش خالصانه در راه نشر معارف دین و آثار عترت سید المرسلین، جان یونس در قفس تنگ این جهان خاکی تاب و طاقت نیاورد و سرانجام در سال 208 هـ.ق جان به جان آفرین تسلیم کرد و روح بلند و الهی او که سرشار از ایمان به خدا و عشق به محمد صلی الله علیه و آله و عترت پاک او بود،به ملکوت اعلی پیوست و در جوار رحمت الهی آرمید.
بدن پاک او در کنار روضه مطهره رسول اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه منوره به خاک سپرده شد و همان طور که در زندگی دلش همراه حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود، جسم او نیز در جوار آن بزرگوار دفن شد.
آثار
یکی از نشانههای عظمت شخصیت علمی یونس بن عبدالرحمن کتابها و تصنیفاتی است که از خود به یادگار گذاشت. او در این عرصه از پرتلاشترین و فعالترین محدثان و فقیهان شیعی است. تراجم نویسان بزرگ شیعه کتابهای فراوانی را از او نقل کردهاند؛ حتی شخصیت برجسته شیعی، فضل بن شاذان میگوید: یونس بالغ بر یک هزار کتاب در رد مخالفان شیعه تألیف کرد.
مرحوم نجاشی میگوید: او کتابهای فراوانی دارد. آنگاه به ترتیب کتابهایش را نام میبرد:
کتاب السهو، الادب، الزکاة، جوامع الآثار، فضل القرآن، کتاب النکاح، الحدود، الصلوه، العلل الکبیر، التجارات و کتاب یوم و لیلة.جناب شیخ طوسی هم در این زمینه مینگارد: او دارای کتاب و تألیفات فراوانی است، همانند: کتابهای حسین سعید اهوازی؛ بلکه بیشتر از آنها.