* لشکرکشی به یونان
پس از 10 سال، دگرباره مسئله حمله به یونان پیش کشیده شــد. یکی از علاقهمندترین افرادی که در دربار مشتاق این جنگ بود، «مردونیه» شوهرخواهر خشایارشــا بود که طمع پوشــیدن لباس ساتراپی یونان را در سر داشت، ضمن آن که خشایارشا، قصد گرفتن انتقام شکست سپاه پدرش در نبرد ماراتون را هم داشت. در آتن هم «تمیستوکل» سردار آتنی پیشبینی یورش دوباره ایــران را میکرد و تمامی سرمایه خود را طی این 10 ســال به تجهیز نیروی دریایياش هزینه کرده بود.
طی سالهای گذشته، تدارکات بلندمدت ایرانیان شامل احداث انبارهای عظیم آذوقه در امتداد ساحل تراکیه بود. تاجدار پارس، لباس اشرافی را از تن بیرون آورد و دستور داد رزم جامه او را بر تنش کنند؛ خشایارشا که اکنون خود را میراث دار اجدادش چون کوروش و کمبوجیه و داریوش میدانست، سودای افزودن یک تمدن را همانند پدرانش به شاهنشاهی هخامنشی داشت، پس در این راه شکی به خود راه نداد. در بهار ســال480 ق.م او دستور خروج لشکرش به سمت یونان را داد که هرودوت به اغراق آن را ارتشی میلیونی معرفی کرده که شامل 48 تیره گوناگون بود. شاید بتوان تعداد اقوام حاضر در ارتش هخامنشی را درست دانست، اما دانشمندان حداکثر میزان ارتش خشایارشا را 150 تا 180 هزار نفر تخمین میزنند.
خشایارشا به مهندسان خود دستور داد پلی از کرجیها را روی رودخانه «استروما» زدند و روی «داردانل» نیز دو پل عظیم احداث کردنــد و آنها را با طنابهایی به قطر 15 سانتیمتر که تحمل بارهایی با وزن 90 تن را داشتند، محکم کردند. پس از اين كارها، خشايارشا سپاه عظیم خود را وارد خاک یونان کرد. یونانیها در مقابل این تندآب ارتش هخامنشی، مقابله را بیهوده دیدند و «مقدونیه» و «تسلی» بدون هیچ مقاومتی تسلیم شدند.