موقیت جغرافیایی دشت خوزستان و شوش
دشت خوزستان منطقهی جنوب غربی کشور ما را فراگرفته است. این دشت پهناور از طرف مشرق و شمال به رشته جبال زاگرس و منطقه فارس، از مغرب به سرزمین بین النهرین و از جنوب به خلیج فارس محدود میشود. دشت خوزستان دشتی است رسوبی که در حاشیهی جنوب غربی فلات ایران واقع شده و ارتباط آن با فلات ایران از طریق درههایی است که در کوهپایههای جبال زاگرس واقع شدهاند.
کوههای مرتفع رشته جبال زاگرس در حاشیهی شرقی و شمالی این دشت رودخانههای پر آبی را بدین دشت سرازی کرده است و وجود خاک رسوبی و حاصلخیزی که بیشتر این دشت را فراگرفته موقعیت خاص و کم نظیری از نظر حاصلخیزی برای این منطقه ایجاد کرده است.
مدارک و شواهد تاریخی و باستانشناسی حاکی از آن است که دهانه خلیج فارس به تدریج در اثر رسوبات به عقب رانده شده و بر وسعت این دشت وسیع افزوده شده است.
آثاری که از نیارخوس دریادار اسکندر باقی مانده است ثابت نموده که در آن زمان رودخانههای کارون، کرخه، دجله و فرات هر کدام به صورت مستقل وارد خلیج فارس گشته و تماسی با یکدیگر نداشتهاند.
منطقه شمالی خوزستان که دشت شوش هم در آن واقع است از نظر کشاورزی خیلی مساعدتر از مناطق جنوبی و میانی خوزستان است. خاک سطحی حاصلخیز بخش شمالی لایهی شن و قلوه سنگی که در زیر آن وجود دارد نفوذ و ته نشست آب را آسان کرده است که در این منطقه شوره پس از چند سال کشت به سطح زمین سرایت نمیکند.
دزفول، اندیمشک، شوشتر و شوش از جمله شهرستانهای بزرگ و مهم منطقه شمالی خوزستان هستند که در اواخر زمستان و اوایل فصل بهار دارای مراتع سرسبز شده و پوشیده از گل و گیاه وحشی میشود.
شهر شوش در دوران باستان مرکز مهمی برای مبادلات تجاری، علوم، صنایع و تمدن بوده و ضامن و حافظ استمرار آن بدون شک شبکه و بافت سالم و پربرکت اقتصاد کشاورزی بوده که اطراف آن را مانند هالهای فرا میگرفته است.
دشت شوش در دوران پادشاهی هخامنشی (521 تا 311 پیش از میلاد)
با تأسیس امپراطوری عظیم هخامنشی، کشور عیلام تحت لوای این امپراطوری قرار گرفت و شهر شوش که مدتی بیش از دوهزار سال مرکز اصلی و پایتخت کشور عیلام بود یکی از پایتختهای امپراطوری هخامنشی شد. پادشاهان هخامنشی هر کدام کاخهای و بناهای عظیمی در این شهر روی بقایای عیلامی ساختند که از عظمت خاصی برخورداند.
آثار و شواهد باستانشناسی در خوزستان به ویژه منطقه شوش نشان میدهد که اجتماعات اقوام عیلامی مقارن با حملهی آشوریها، به خصوص پس از حملهی آشور بانیپال به شوش، تخریب شده و متروک ماندهاند. حدود یک قرن گذشت تا دوباره داریوش پادشاه هخامنشی حدود 521 پیش از میلاد شوش را به عنوان پایتخت زمستانی انتخاب کرد و اجتماعات اطراف شوش مجدداً زندگی تازه را از سرگرفتند. با وجودی که داریوش به آبادانی شوش و به طور کل خوزستان همت گماشت، ولی در دوران سلطنت او وضع کشاورزی خوزستان رونق نگرفت و احتیاج به زمان بیشتری بود تا کشاورزی خوزستان مانند گذشته رونق بگیرد.
کاخ آپادانا
آثار دوران هخامنشی در قسمت مرتفع تپهی آپادانا و همچنین در قسمت مرتفع شهر سلطنتی قرار گرفتهاند. آثار دوران هخامنشی در شوش و در تپهی آپادانا به سه گروه اصلی تقسیم میشود که عبارت از دیوارهای دفاعی، قصر سلطنتی، و تالار عام.
به نظر میرسد داریوش پس از ورود به شهر دیوارهای دفاعی شهر را مرمت کرده باشد. در کتیبه باقی مانده از او این موضوع تذکر داده شده است. در دوران سلطنت اردشیر دوم پادشاه هخامنشی ساختمانهای سلطنتی گسترش یافته قسمتهایی نیز به کاخ آپادانای داریوش اضافه شده است.
داریوش در کتیبهای که برای ساختمان قصر شوش باقی گذاشته ساختمان را هدش نامیده است. او اظهار میکند که تزئینات و مصالح ساختمانی از نقاط دور دست آورده شدهاند. داریوش راجع به عملیات کاوش و پیبرداری برای بنیاد نهادن پی ساختمان و عمق آن که به خاک بکر رسانیده و سپس از شن و ماسه و قلوه سنگ آن پر و مستحکم کرده است تذکراتی داده است. او اظهار میکند که ساختمان هدش روی این بنیاد مستحکم ساخته شده و که پایهی ساختمان به دست بابلیها کنده شده و باشن و قلوه سنگ پرشده است. خشتها و آجرها را بابلیها ساخته و قالب زدهاند. آشوریها تیرهای درخت سرو را از لبنان به بابل آورده از آ«جا به دست کاریان و یونانیها به شوش حمل کردهاند. چوب یاکا از قندهار و کارمانیا تهیه شده است، طلا از سارد و باکتریا، سنگ لاجورد و عقیق از سغد، فیروزه از خوارزم، نقره و آبنوس از مصر و تزئینات دیوارها از یونان و حبشه و سند و عاج از آراکچوسیا فراهم شده است.
ستونهای سنگی تراش داده شده از محلی به نام آمبیرادوش در اوجا (به احتمال عیلام) آورده شده است. صنعتگران و متخصصانی که نام آنها آورده شده است عبارتند از سنگتراشهای یونان و سارد، جواهرسازان ماد و مصر، نجاران مصر و سارد، خشت مالان بابل، و متخصص تزئینات دیوارها مادها و مصریها بودند. بنابر مدارک و کتیبههای به دست آمده ضمن حفاری شوش سلاطین هخامنشی دیگری مانند خشایار شاه، داریوش دوم و اردشیر سوم نیز ساختمانهایی به کاخهای قبلی اضافه کردهاند.
کاخ هدش داریوش محوطهای حدود 250 متر طول را درجهت شرقی و غربی و 150 متر عرض را درجهت شمالی جنوبی فراگرفتهاست. با توجه به معماران و هنرمندان خارجی که در ساختمان قصر هدش در شوش شرکت کردهاند، ساختمان این قصر قابل مقایسه با قصرهای آشوری و بابلی است. آنچه مسلم است این است که شهر شوش در دوران هخامنشی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و به عنوان پایتخت زمستانی امپراطوران هخامنشی مورد استفاده قرار میگرفته است.
عملیات محافظت و بررسی کاخ داریوش که به همت هیئت حفاری فرانسوی انجام میشد حدود سال 1970 میلادی منجر به کشف دو سنگ نبشته شد. که به زبانهای عیلامی و آکدی تنظیم شده بودند. در این سنگ نبشتهها تذکر داده شده که ساختمانهای قصر در اوایل سلطنت داریوش اول (521 تا 485 پیش از میلاد) هنگامی که پدرش هیشتاسپ هنوز زنده بود شروع شده است. برای شناخت نقشهی کامل ساختمان و تعیین حدود آن و همچنین دروازهی ورودی قصر، بررسیها دامنهداری در بقایای باستانی تپهی شوش و تپهی آپادانا به همت هیئت فرانسوی انجام گرفت. در نتیجه این عملیات بقایای ساختمانی ساختمان دروازهی ورودی قصر در قسمت شرقی تپهی آپادانا کشف شد.
ساختمان دروازهی ورودی، ساختمان عظیمی به ابعاد 25 در 40 مترمربع بود. ضمن حفاری این قسمت مجسمهی سنگی عظیم داریوش که هنوز در محل اصلی خود قرار داشت آشکار شد. قصر بالای سکویی ساخته شده بود که محوطهای حدود 12 هکتار را فرا میگرفت. این سکوی وسیع همچنین ساختمان دروازهی ورودی با وسعت 1200 مترمربع، منزل پادشاه با وسعت 40000 مترمربع و قصر تشریفاتی یا قصر آپادانا با وسعت 12000 مترمربع را دربر میگرفت. راهروی وسیعی که باخشت خام ساخته شده بود محوطهی این سکو را به شهرک سلطنتی مربوط میکرد. در محوطهی شهر سلطنتی در راهی که به راهرویی خشتی منتهی میشد ساختمان دروازهی عظیمی به ابعاد 28 در 28 مترمربع واقع شده بود.
بقایای قصر اردشیر دوم در خارج از تپهی شوش در کنار رود شاوور ضمن حفاری آشکار شد. آثار هخامنشی در این بقایای باستانی در شوش را در اوایل قرن چهارم پیش از میلاد مسیح نمایش میدهد. بقایای ساختمان این کاخ محوطهای حدود سه هکتار را در بر میگیرد.