ساسانیان و عرب‌ها(قسمت دوم)

ساسانیان و عرب‌ها(قسمت دوم)

نقطه‌ی اوجِ سیاستِ تعیینِ قائم مقام: لخمی‌ها و غسانیان(بخش 2)

تاریخ ثبت: (1399/04/23 )  تاریخ بروزآوری: (1399/04/23 )

این مطلب (1,252)  بار مطالعه شده است.

این مطلب را با دوستان خود در واتساپ به اشتراک بگذارید.

پروکوپ به‌صورتِ مشروح درباره‌ی این برخوردها و جنگ‌های دائمی و همچنین اهمیتِ نظامیِ آنها برای رویارویی بینِ غرب و شرق گزارش می‌دهد. در حالی که المنداروس به‌عنوانِ فرمانده‌ی سپاهی از ساسانیان واردِ عمل می‌شد. سربازانِ ارتاس به تقویتِ نیروهای یوستینین می‌پرداختند. از آن گذشته ما از بسیجِ بزرگِ نیروهای ارتاس خبر داریم که عملیاتِ نظامیِ نیروهای بیزانسی را پشتیبانی می‌کردند و دستبردهایی نیز به سرزمینِ ساسانیان می‌زدند. در طرح‌های نظامیِ بیزانسی‌ها نسبت به دستبردهای احتمالیِ جنگیِ المنداروس حساسیت نشان داده می‌شد، زیرا از وی هراس بسیار داشتند. به همین ترتیب هم برخوردهای مستقیم بینِ غسانیان و لخمی‌ها روی می‌داد که بیزانس و ساسانیان در آنها مشارکتی نداشتند. از اظهاراتِ پروکوپ چنین برمی‌آید که قدرت‌های بزرگ از متفقینِ عربِ خود تنها به‌عنوانِ وسیله‌ای برای رسیدن به هدفِ خود استفاده می‌کردند تا بتوانند به منافعِ خاصِ نظامیِ خود دسترس یابند.

«اندکی پس از آن خسرو(اول)آگاه شد که بلیسار آغاز به این کرده است که ایتالیا را نیز برای قیصر یوستینین به‌دست آورد، او دیگر در وضعی نبود که مقاصدِ خود را پنهان کند، ولی می‌کوشید راهی بیابد که بتواند با بهانه‌ای ماهرانه قراردادِ صلح را بی‌اعتبار سازد. پس مطلب را با المنداروس در میان گذاشت و به وی دستور داد موجباتِ جنگ را فراهم آورد. المنداروس متعاقبا ارتاس را متهم کرد که به منطقه‌ی مرزی تجاوز کرده است. علی‌رغمِ صلح به اقداماتِ خصومت‌آمیز پرداخت و کوشید از این راه به سرزمینِ رومیان حمله‌ور شود. و مدعی شد که خودِ او قراردادِ صلح بینِ ایرانیان و رومیان را نقض نکرده، زیرا هیچ‌یک از طرفین وی را در این[قرارداد]دخالت نداده‌اند. و چنین بود وضعِ ساراسنها که حتی یک‌بار هم در بیانیه‌ها نامِ آنها برده نشد، زیرا با نام‌های ایرانی و رومی در تکاپو بودند».

 

روشن بود که خسرو اول به دنبالِ یافتنِ بهانه‌ای است تا جنگِ جدیدی را با بیزانس آغاز کند. هنگامی که یوستینین گرفتارِ اقداماتی در غرب بود، خسرو در سالِ ۵۴۰ جنگی بینِ لخمی‌ها و غسانیان برپا کرد. فرمانروای ساسانی در این کار هیچ‌گونه تخطی به قراردادِ«صلحِ ابدی»نمی‌دید، زیرا در قراردادِ سالِ ۵۳۲ از متحدانِ عرب هیچ نامی برده نشده بود. بدین ترتیب بود که قدرت‌های بزرگ در نبرد به خاطرِ جلبِ منافع، آزادی عملِ خود را حفظ می‌کردند. عملا نیز دستبردهای المنداروس، که حریفِ خود ارتاس را به تجاوزِ مرزی متهم کرده بود، بهانه‌ی شروعِ جنگ(۱)شد و در سالِ ۵۴۰ موجبِ آغازِ دومین جنگ بینِ بیزانسی‌ها و ساسانی‌ها در قرنِ ششم گردید. با در نظر داشتنِ این رویدادها این نکته بیشتر جلبِ توجه می‌کند که در کوششِ قدرت‌های بزرگ برای پایان دادن به جنگ در سالِ ۵۶۲ و تأمینِ صلحی فراگیر، متحدانِ عرب نیز در قراردادِ صلح منظور گردیدند.


 

پی‌نوشت:
1. Casus belli 

 

منبع: روم و ایران دو قدرت جهانی در کشاکش و همزیستی، انگلبرت وینتر. بئاته دیگناس، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، نشر فرزان روز، چاپ اول ۱۳۸

برچسب: ساسانیان; غسانیان; اعراب
اثر یا گردآوری: انگلبرت وینتر. بئاته دیگناس، ترجمه کیکاوس جهانداری;منبع: روم و ایران دو قدرت جهانی در کشاکش و همزیستی، تهران، نشر فرزان روز، چاپ اول ۱۳۸۶   -  لینک منابع: https://telegram.me/atorabanorg   -  

آخرین مطالب مرتبط:

1403/01/31 06:03
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • «انجمن خرد» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • انجمن خرد از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • درج در قسمت هایی که با ستاره قرمز مشخص گردیده الزامی است.
  • تعداد کاراکترهای نام، ایمیل و نظر نباید به ترتیب بیش از 100، 300 و 500 بیشتر باشد . در صورت عدم رعایت متاسفانه نظر شما ثبت نخواهد گردید.
  • نظرات پس از تأیید مدیر سایت منتشر می‌شود.

نام:

پست الکترونیک:

متن نظر:

کد امنیتی:

نظرات: