اقوام بومی آفریقای استوایی، بومیان استرالیا، ساکنان جزایر جنوب اقیانوس آرام (بولینزی و ایستر) و برخی از جوامع سرخ پوست آمریکای شمالی، مرکزی، جنوبی و اسکیموهای شمال آمریکا، اروپا و آسیا به عنوان اقوام بدوی یا ابتدای شمرده میشوند. این قبایل هنوز نیز با شکار حیوانات و گردآوری ریشهها و دانهها و میوههای وحشی و اندکی کشاورزی و دامداری و به دور از تمدن شهری زندگی میکنند. نظام خویشاوندی، مذهب و پرستش ارواح نیاکان مهمترین عامل وحدت میان آنها است.
تولیدات هنری آنها بافندگی، سفالگری، ماسک (صورتک) و تندیس سازی، ساخت اشیای چوبی و استخوانی و نقاشی روی اشیاء و بدن است. شیوه هنری آنها ساده و هندسی گرا و از طبیعتگرایی به دور است. جوامع بدوی بر این باورند که می توانند روح اجداد خود را در ماسک و تندیس هایی که میسازند به دام اندازند و از نیروی آنها در جهت بهبود زندگی و دفع شر استفاده کنند. آنها اعتقاد دارند که تمام پدیدههای طبیعت دارای روحند و میتوان با انجام مراسم نمایشی و بازیگری با استفاده از ماسک و لباسهای رنگارنگ روح آنها را به کالبد خود دعوت و از خاصیت افسونی آنها استفاده کرد. صورتکها معمولاً شکلی و همانگیز و ترسناک از انسانها، حیوانات و یا ترکیبی از این دو با کارکردهای ویژه دارند. تندیس ها و صورتکها از چوب، سنگ، فلز، پارچه، پوست یا ترکیبی از این مواد و در اندازه های مختلف ساخته میشد (تصویر 1 و 2).
در ساخت پیکره ها، بیشترین تأکید بر روی نگاه و حالت چهره است که بیانگر معنا و کارکرد آن میباشد. سایر اندامهای بدن بسیار ساده و هندسی وار هستند. بعضی از تندیسها رنگ آمیزی و با نقوش هندسی کنده شده، تزیین میشوند (تصویر 3).
این مردمان با وجود تاریخ طولانی همانند ملتهای آسیا، اروپا و شمال آفریقا به مراحل تحول نرسیدند و شیوهی زندگی آنها کم و بیش تا زمان حاضر، ادامه یافته، اما با ورود اروپاییان به سرزمینهای آنها، نظام زندگی و شیوهی هنری این جوامع در حال انقراض است.
* هنر آفریقایی
معمولاً به هنر ساکنان آفریقا غیر از سواحل و مناطق شمالی آن قاره، هنر آفریقایی گفته میشود. بومیان آفریقا صاحب هنری منضبط و سنتگرا، با محتوایی آئینی و زیباییهای صوری و انتزاعی خاص هر قوم و قبیله بودهاند. شکلهای هنری معتبرترین ملاک تعیین هویت هر قبیله به شمار میآید. مهمترین قالب هنری آن قاره پیکرهسازی و کنده کاری تزئینی بود. پیکرههای چوبی همه جا در مراسم دینی یا آئینهای قبیلهای به کار مرفت. سرپیکرهها غالباً بزرگ و بی تناسب ساخته میشد، زیرا در باور هنرمند، سر جایگاه نیروی زندگی و مهمترین بخش بدن بود درخت و با قرینهسازی دقیق تراشیده میشدند و کشیدگی بدن و کوتاهی دستان شاخه مانندشان به همین سبب بود. نقاشی روی پوست بدن و شیاراندازی بر چهره در میان بسیاری قبایل مرسوم بوده است. نگارهها و آرایشهای رنگی به کار رفته در روی بدن، غالباً در پیکرهسازی نیز اجرا میشده است. حرکات موزون مهمترین و گویاترین وسیله بیان هنری بومیان آفریقاست. در جریان این حرکات از تندیسهای گوناگون استفاده میشد. هنرهای آفریقا در زندگی روزانه و مراحل مختلف زندگی تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ نقش مهمی دارند (تصاویر 4 و 5و 6).
* هنر اقیانوسیه (استرالیا)
هنر مردمان بومی استرالیا حکاکی روی سنگ، چوب و نقاشی روی بدن، موسیقی، رقص و آواز است. استفاده از ماسک در رقص و آوازهای گروهی این بومیان جنبه آیینی دارد و هدف از انجام آن ارتباط با ارواح نیاکانی و جلب حمایت از آنها است (تصویر 1و2). موضوع نقاشیهای روی صخره تصویر انسان و جانور در شکلی هندسی و دو بعدی است. در بعضی از نقاشیها (تصویر 7) نه تنها شکل ظاهری بلکه اندامهای داخلی مانند ستون فقرات، قلب و... نیز نقاشی میشوند.
* هنر سرخ پوستان آمریکای شمالی
هنر این جوامع نیز، مشابه هنر جوامع بدوی، افریقا و اقیانوسیه است. تولیدات هنری انها شامل ماسکها (تصویر 8 و 9) و تندیسهای آیینی، سفال، منسوجات و اشیای خانگی است. در طول یک صد سال اخیر بسیاری از دست ساختههای آنها به موزههای مختلف جهان راه یافته و مورد ستایش قرار گرفتهاند.
صنعتگران سرخپوست در عرصه تبدیل سنگ به انواع اشیای مفید در زندگی روزمره یا اشیای آئینی توانا هستند. رسم دیگر سرخپوستان ساخت محیطهای گیرا و تماشایی برای فعالیتهای مذهبی است. نقاشی و کندهکاریهای صخرهای نیز در نزد آنها رواج دارد که برخی از آنها بسیار زنده و طبیعت گرایانه هستند. در نزد سرخ پوستان جنوب غربی آمریکا «نقاشی آیینی روی شن» با استفاده از گرد سنگها و خاکههای رنگی (نظیر خاک رس، گچ، زغال و...) بر بستری از ماسه و یا خاک مرسوم بوده که انجام آن نیاز به مهارت داشته و نقاش به دستور طبیب - جادوگر قبیله به ایجاد نقوش رمزی و سنتی با هدف شفا دادن بیماران در مراسمی همراه با دعا و افسون میپرداخته است (تصویر 11).
سرخپوستان ساکن دشت های بزرگ به دلیل زندگی چادرنشینی توجهشان بیشتر بر لباس بود.(تصویر 10 و 12)
* هنر اسکیموها
اسکیموها در نواحی شمال آمریکا، اروپا و آسیا (پیرامون قطب شمال) سکونت دارند و از طریق ماهیگیری و شکار حیوانات امرار معاش می کنند. اسکیموها در ساخت پیکره های جانوری، صورتک ولوازم زندگی به ویژه از استخوان، عاج، چوب و شاخ حیوانات توانا هستند. اسکیموها در طی سده های متوالی، صدها پیکره کوچک آدمی، جانوری و صورتکهای متحرک را با استفاده از جنس عاج و استخوان و چوب ساخته و یا تصاویر ریز نقش جانور و انسان را با ظرافت تمام بر روی این مواد کنده کاری کرده و از طریق انها افسانه های قومی خود را حفظ کردهاند (تصویر ۲۶). در بعضی از صورتکهای اسکیموها اجزا و حالت چهره از واقع گرایی نیرومندی برخوردار است.