سنگ‌نوشته پایکولی

بازدید: ۴۰۹۹ | تاریخ: 1394/05/14 | نگارنده: گردآوری: کیارش کاظمی

پایکولی در اصل مکانی است که تعدادی از اشراف به انتظار بازگشت نرسی بودند تا با اعلام وفاداری خود، او را به عنوان پادشاه جدید معرفی کنند. بنابراین برج در مکانی که ارزش نمادین زیادی برای پادشاه ساسانی داشت ساخته شده است.

مشاهده آلبوم تصاویر
وضعیت کنونی برج پایکولی

سنگ‌نوشته‌ی پایکولی کتیبه‌ای است که نرسی هفتمین شاهنشاه ساسانی به افتخار پیروزی خویش بر بهرام سوم شاه پیشین، بر برج پایکولی که امروز در کردستان عراق قرار گرفته، پدید آورده است.

برج پایکولی، در کوهستانهای زاگرس و در میانه‌ی راه شهر سلیمانیه عراق و قصرشیرین ایران قرار گرفته است. این منطقه در دوران باستان در مرز میان دو ناحیه‌ی مهم یعنی تیسفون و ایالت آسورستان قرار گرفته بود. آسورستان نام میانرودان یا بین النهرین در دوران ساسانی بوده است.

پایکولی در اصل مکانی است که تعدادی از اشراف به انتظار بازگشت نرسی بودند تا با اعلام وفاداری خود، او را به عنوان پادشاه جدید معرفی کنند. بنابراین برج در مکانی که ارزش نمادین زیادی برای پادشاه ساسانی داشت ساخته شده است.

این مکان امروز ممکن است به نظر جایی پرت و دورافتاده در میان کوهستان باشد، اما در روزگار خودش محل گذر بود که از دشت‌های آسورستان (میانرودان یا بین النهرین) به تیسفون می آمد و از آنجا به آتورپاتکان (آذربایجان) می‌رفت.

نرسی از ۲۹۳ تا سال ۳۰۲ میلادی، پادشاه ساسانی بود. پدر او شاپور یکم دومین شاهنشاه ساسانی بود. بهرام سوم بدست نرسی که به زبان رومی نارسس خوانده می‌شد از پادشاهی خلع شد. پادشاهی نرسی به دین سالاری و نفوذ کرتیر موبد در دربار ساسانی پایان داد.

بلوک سنگی با کتیبه پایکولی

نرسی شرح جنگ و تفضیل اطاعت بزرگان نسبت به خود را در کتیبه پایکولی (پایقلی) به دو زبان پهلوی اشکانی و ساسانی بدین ترتیب بیان کرده است:

«این یادبود پدید آمده است از بغ مزداپرست، خدایگان نرسی شاهنشاه ایران و انیران که چهر از ایزدان دارد، فرزند بغ مزدا پرست، خدایگان شاپورشاهنشاه ایران و انیران پدید آمده است.» این یادبود به فرمان نرسی شاهانشاه بنا شد.

 من شاه ارمنستان بودم ... وهونم خود سوگند شکست و اسیر اهریمن و دیوان شد و همه‌ی راه‌ها را بست و بدین روال نه در برابر ما راهی بود و نه ...

 برابر شاهزادگان ... آن گاه بزرگان و آزادان و پارسیان و پارتیان... گرد آمدند و بر آن شدند که غاصب [بهرام سوم] را با سلاح پاسخ گویند.

7 - شاهپور، ارگبذ و نرسی شاهزاده فرزند ساسان و پاپک بیدخش و اردشیر هزاربد و اردشیر سورن، و اسپهبدرشن و ...

8- دیگر شاهزادگان و بزرگان و کدخدایان و آزدان و پارسیان و پارتیان که در دربار ما بودند برتر و نیرومندتر شدند و از پشتیبانی ایزدان برخوردار گشتند و سفیر فرستادند ...

9- ارگبذان  و آزادان و سفیر آمد تا بگوید که شاهنشاه مهربان از ارمنستان عازم ایرانشهر است تا افتخار کشور و تخت خویش و شهریاری که از سوی نیاکان و ایزدان بدو عطا شده باز گیرد.

10- و ما که این پیام را دیدیم آنگاه بنام اهورامزدا و همه ایزدان و ایزد آناهیتا روانه ایرانشهر شدیم. بسیاری از فرمانروایانی که هواخواه ما بودند و نیز عده‌‌ی دیگر شهریار را پذیره شدند.

15 و 16 - در این مکان ما این بنای یادبود را پدید آوردیم. سپس شاهپورارگبذ و شاهزاده پیروز و شاهزاده نرسی فرزند ساسان و پاپک بیدخش و اردشیر هزار بد و اردشیر سورن و هرمزد و اسپهبد رشن و اردشیر شهرب تهم شاپور و ... سرگنجور کشور و زودکرت مهردار و همه شاهزادگان و بزرگان و آزادان و کدخدایان و شهرب‌ها و آمارگرها در حیان؟ گرد آمدند و اینجا این یادبود بر پا شد.

17- هنگامی که دشمنان ما شنیدند که ما از ارمنستان بسوی ایرانشهر روان شدیم و از این واقعه آگاه شدند وهونم خود نامه‌ای به آذر فرنبغ شاه میشان[2] نوشت و او را بسوی خود متمایل کرد و نیز سکانشاه (بهرام سوم) را از این کار آگاه کرد، ولی نرسی بنوبه خود پیامی به شاه میشان فرستاد و او را آگاهی داد که:

18-  شاه ارمنستان به همراه ارگبذ و بزرگان به کاخ خویش می‌رود.

(چنین بنظر می رسد که پشتیبانی شاه میشان اهمیت فراوان داشته است.) سپاه نرسی بسوی تیسفون تاخت و فرماندار وهونم که بر تیسفون حکومت می‎کرد، نیروی کافی برای جلوگیری از نفوذ سپاه نرسی در اختیار نداشت. او بار دوم پیامی به شاه میشان فرستاد و از او کمک فوری خواست چنین به نظر میرسد که بهرام سوم با اسبان و سپاهیان خویش شتابان از سکستان[1] عازم پایتخت شد ولی نتوانست خود را به موقع به آنجا برساند.

سپاه نرسی آسورستان (عراق امروزی) را به تصرف آورد و از آنجا تا پایتخت چند روز بیش را نبود. نرسی پیامی فرستاد تا بزرگان شاهنشاهی او را به رسمیت بشناسند. او به همه بزرگان و کدخدایان پیشنهاد کرد تا به اردوگاه او حاضر شوند و به وهونم نیز تکلیف کرد تا دست از جدال بردارد ولی «خواتواندیکان (خداوند هند) وهونم و سکستان شاه .... که دشمن او بودند به آسورستان نرفتند.»

گمان می‌رود به خاطر تصرف پایتخت ایران جنگی در نگرفته باشد. نرسی همینکه به کاخ رسید خود را شاهنشاه خواند و بزرگان هواخواه او سوگند وفاداری یاد کردند. بیدرنگ سپاهی جهت سرکوبی میشان فرستاده شد او در کتیبه‌ی خود چنین گوید:

26- ما تاج از سر شاه میشان برگرفتیم و او را تخت شاهی و شهریاری برکنار کردیم پس از اندکی سپاه وهونم درهم شکست و خود او اسیر شد و وی را دست بسته به پایتخت آوردند.

در کتیبه چنین آمده است: که هواداران نرسی پایتخت را به تصرف آوردند و فرمانروایان و نیز عده‌ی دیگری از شهریاران پادشاهی او را پذیرفتند.

 از سنگ‌نوشته که آسیب فراوان دیده، معلوم نیست که بر سر بهرام سوم چه آمده است.

ولی در قسمت‎‌هایی آمده: « اما سکانشاه هنگامیکه دانست وهونم دستگیر شد و به بند اندر آمده...» و از پس نامی از شاه سکستان دیده نمی‌شود. مقصود از سکانشاه در کتیبه‌های نرسی بهرام سوم است.

 در دنباله‌ی کتیبه که سطرهای این بخش افتادگی بسیار دارد، از شجره و نسب نرسی یاد شده است. همچنین او در بخش‌هایی یادآور می‌شود که از سر لطف و عنایت شهریاری ایرانشهر را پذیرفته است.

نرسی در این کتیبه ذکر می‌کند که تخت شاهی ایران از سوی پدرش شاپور یکم به او واگذار گردیده:

31 – 32 - «شاهپور ... وصیت کرد که او شهریار ایران باشد زیرا او از سوی ایزدان ... و در ایرانشهر ... خشنود و گرامی در اداره کشور فرمان یافته بود، و پس از شاهپور شاهان شاه که از همه نیکوتر و دادگرتر و کوشاتر» پس از آن «برنامه اداره ایرانشهر» در کتیبه آمده است. «شاهنشاه وعده داد که به کار سربلندی و شکوفندگی ایران توجه داشته باشد بدان گونه که»

42- «نیای ما شاهنشاه اردشیر بود و او بنام ایزدان همه کشور را قرین افتخار کرد و دیگر کس چون او نبوده است»

43 - «ارگبذ و شهرداران و شاهزادگان و بزرگان و آزادان چنین پیام‌ها و پاسخ‌های ما را فرستادند...»

44- «که باشد تا روز بازخواست، کشور در زیر فرمان شما باشد و از شکوه و بزرگی شما این کشور نیز قرین خرسندی شود...»

45- «و همه شاهزادگان و بزرگان و آزادان از سراسر استان‌های ایرانشهر نزد ما آمدند و هم استان‌ها به شهریاری ما وفادار ماندند.»

بنای تصوری (برج پایکولی) یادبود نرسی در پایکولی بنا به تصور هرتسفلد

پس از این سطر، نرسی از هواخواهان خویش نام برده است و در آخرکتیبه با این سطرها پایان می یابد: «... و دیگر شهرداران ... آنها بزیر فرمان ما درآمدند و سراسر کشور را در راهی نو قرار دادیم و از آنها (یعنی فرمانروایانی که نامشان در کتیبه آمده) برخی خود به دربار ما آمدند و بعضی دیگر فرستادگانی گسیل داشتند.»

نرسی به نام اهورامزدا و همه ایزدان و ایزدآناهیتا برتخت شاهی ایرانشهر نشست پرستشگاه دودمان ساسانی که از سوی غاصبان به موبد کرتیر داده شده بود از نو به شاهنشاه بازگشت.

 در تصویر ویژه‌ی تاجگذاری نرسی در نقش رستم مظهر قدرت شاهی نه از سوی اهورامزدا بلکه از سوی آناهیتا به او واگذار شده است.

 این کاری بوده حساب شده، چه در نقش و چه در کتیبه. شکوه مجدد، خط مشی قانونی دودمان اعلام شد. در نقش و در کتیبه اعلام شده که نفوذ غیرقابل تقسیم «موبد اهورامزدا» که همان کرتیر باشد در همه کارهای دولتی پایان یافته است. نرسی در کتیبه‌ی خود اندیشه‌ی جدید دولت را با تکیه به خط مشی اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی بیان می‌کند.

 

منبع:

تاریخ سیاسی ساسانیان (تالیف: محمد جواد مشکور،1367، ناشر: دنیای کتاب)



1- سکستان یا سیستان (سگستان، سجستان) سرزمینی با وسعت ۷۰۰۷ مایل مربع، دارای آب فراوان و خاک آبرفتی و از مناطق بسیار حاصلخیز ایران است. فاصله آن با شهر زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان ۲۰۰ کیلومتر است که شمالی‌ترین شهر این استان و شرقی ترین شهر ایران است و در گذشته از آبادترین مناطق ایران و یکی از مراکز تمدنی بوده‌است. سیستان به انبار غله ایران معروف بوده و وجود ویرانه‌های فراوان شهرها و روستاها در این منطقه اثباتی است بر این مدعا. این سرزمین در داستان‌های اساطیری، پهلوانی، تاریخی و دینی ایران مقام والایی دارد و نامداران بسیاری از آن برخاسته‌اند. در دوره‌های اخیر به علت خشکسالی‌های پی‌درپی حجم آب بسیار پایین آمده و دریاچه هامون کاملاً خشک شده است.

2- منطقه‌ای که دولت میشان در آن به وجود آمد شامل سرزمین جلگه‌ای پست و همواری بود که میان آن به وسیله‌ی رودهای دجله و اروندرود و رود کرخه شکافته شده و پیرامون جنوب آن رود کارون جریان داشت. همچنین رودها و کانال‌هایی نیز از این رودهای اصلی سرچشمه می‌گرفت. با توجه به پستی زمین آن، جلگه‌ها و مرداب‌ها بخش وسیعی از آن را در برگرفته، به به هنگام طغیان رودها به ویژه هنگامی که نظارت بر امر آبیاری و نظم و ترتیب آن مورد بی اعتنایی قرار می‌گرفت بر این قسمت از زمین افزوده می‌شد. ماهی‌ها در آن فراوان بوده و در جای جای آن ساقه‌های نی روییده بود که کشتیرانی را دچار اختلال می‌کرد و مانع از حرکت کشتی‌ها می‌شد.

 

 

منبع: http://kherada.com/DMan.aspx?Id=552
پایکولی نرسی ساسانی حذف فیلتر

مطالب مشابه پیشنهادی