مخبرالدوله و تلگراف

مخبرالدوله و تلگراف

مخبرالدوله وزیر تلگراف و ظاهرا دارای درآمد قابلی هم بوده است چه آنکه در اوایل مشروطیت محمدولی‌خان سپهسالار تلگراف‌خانه را به مبلغ ۲۳۰ هزار تومان اجاره نمود

تاریخ ثبت: (1397/05/07 )  تاریخ بروزآوری: (1397/05/07 )

این مطلب (3,211)  بار مطالعه شده است.

این مطلب را با دوستان خود در واتساپ به اشتراک بگذارید.

راه اندازی تلگراف در ایران عهد ناصری

تاریخچه پیدایش تلگراف در ایران، از تلغراف تا تلگراف

عباسعلی خان دنبلی به‌ عنوان نخستین ایرانی‌ای بود که زبان مورس را آموخت و نخستین بار نسبت به ارسال پیام از طریق تلگراف اقدام کرد. او که بعدها رسماً به استخدام اداره پست و تلگراف درآمد برای ارسال پیام به ایستگاه‌های مختلف ارسال تلگراف در نقاط گوناگون کشور اعزام می‌شد.

به گزارش انجمن خرد آورده شده از ایسنا، محمد تاج احمدی، پژوهشگر تاریخ، در روزنامه ایران نوشت: «منت خدای را عزّ وجلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت...»

این نخستین جمله‌ای بود که «عباسعلی خان دنبلی» در روز ۲۷ اسفند سال ۱۲۳۶ هجری شمسی به‌ عنوان نخستین پیام مخابره شده توسط تلگراف در ایران از مدرسه دارالفنون به کاخ ییلاقی ناصرالدین شاه ارسال کرد. اغراق نیست اگر بگوییم که ورود فناوری های مدرن ارتباطی به ایران، در هر دوره‌ای نقش مهمی در شکل دهی به رخدادها و حوادث تاریخی ایفا کرده است. ورود تلگراف به ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود، هر چند که برخی‌ها نظیر «میرزا ملکم خان» مدعی بودند که ایشان عامل اصلی ورود تلگراف به ایران بودند اما حقیقت آن است که میل شخص «ناصرالدین شاه» از یک سو و تمایل امپراطوری بریتانیا از سوی دیگر مهم‌ترین عواملی بودند که باعث شدند حدود ۱۰ سال بعد از اتصال خطوط تلگراف در اروپا و آمریکا، پای این ابزار ارتباطی به ایران باز شود.

روزنامه وقایع اتفاقیه در روز ۲۷ اسفند و در شماره ۳۷۲ خود، از رویداد سیم کشی تلگراف در مدرسه دارالفنون و موفقیت‏‌آمیز بودن آن را خبر داد. پس از این اتفاق، قرار شد که از کاخ سلطنتی تا باغ لاله ‏زار، سیم تلگراف متصل شود و پس از آن، نقاط دیگر نیز دارای تلگراف شدند.

از برقراری تلگراف در ایران، در مرحله اول انگلیسی‏ ها سود بردند تا ایرانیان، چرا که آنان با اتصال خطوط مخابراتی هند و اروپا، نه تنها با مستعمره خود، هندوستان، ارتباط برقرار کردند و آن را سرعت بخشیدند، بلکه با ساختن تلگراف خانه‏ هایی در ایران و فرستادن مأمور به کشور، نفوذ خود را روزبه روز در ایران، توسعه دادند.

در واقع یکی از معلمان اتریشی دارالفنون به نام «موسیو کرشش» با نظارت و اهتمام «علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه»، ریاست دارالفنون، عمارت گلستان را از طریق تلگراف به باغ لاله زار متصل کرد. اجرای این طرح آغاز پروژه توسعه خطوط تلگراف در ایران بود که دامنه آن به شهرهای مختلف ایران رسید. سلطانیه زنجان نخستین شهرستانی بود که از این امکان برخوردار شد.

هر چند که اتصال نقاط مختلف کشور از طریق تلگراف مورد اقبال حکومت قرار داشت اما این رخداد خالی از حساسیت هم نبود. در طول دوره قاجار چند مورد تلاش برای ایجاد مسیرهای خودسرانه تلگرافی با مخالفت صریح حکومت مواجه شد. به همین خاطر و برای قانونمند کردن روال توسعه خطوط تلگراف کتابچه و دستورالعمل رسمی برای تلگرافچی‌ها منتشر شد و اعتضادالسلطنه جوانانی را برای یادگیری قواعد این کار به پاریس فرستاد. همچنین نخستین تیم تکنیسین تلگراف برای آموزش و یادگیری تعمیرات اولیه به تفلیس اعزام شدند. در سال ۱۲۷۷ نخستین محموله سیم و تجهیزات راه‌اندازی خطوط تلگراف با حمایت «امیرنظام گروسی» از پاریس و لندن خریداری شد. در طول دو سال بعد از این اتفاق، خطوط تلگرافی به گیلان هم رسید.

از سوی دیگر انگلستان نیز که به‌ دلیل نیازهای سیاسی و اقتصادی از یکسو و شورش مردم هند از سوی دیگر به ارتباط تلگرافی با لندن نیاز مبرم داشت، پس از موافقت نکردن ایران با ایجاد خطوط مستقل تلگرافی سعی کرد تا به‌ طور خودسرانه از امکانات ایران برای مخابره پیام استفاده کند. تلاش و لابی انگلستان سرانجام نتیجه داد و «ایستویک» کاردار سفارت انگلستان در سال ۱۲۷۹ موفق شد قراردادی در باب احداث خط تلگراف با ایران امضا کند.

بر اساس این قرارداد شش ماده‌ای، ایران موظف شده بود که هزینه راه‌اندازی خطوط تلگراف خانقین – تهران و نیز تهران - بوشهر را بپردازد. اجرای پروژه به عهده دولت انگلستان گذاشته شد. طبق قرارداد، انگلیسی‌ها مختار بودند که از این خطوط برای ارتباطات محرمانه و اختصاصی خودشان به‌ طور رایگان استفاده کنند.

از طرفی روس‌ها نیز برای عقب نماندن از قافله وارد عمل شده و در رقابت با انگلستان خطوط تلگراف نخجوان و ایروان به تبریز- جلفا را راه‌اندازی کردند.

در سال ۱۲۸۳ نیز پای شرکت زیمنس به توسعه خطوط تلگرافی در ایران باز شد و دریک توافق چندجانبه این شرکت متعهد شد که خط جدیدی برای اتصال آلمان – روسیه و ایران احداث کند.

قراردادهای تلگرافی بین ایران و روسیه با انقلاب اکتبر به حالت تعلیق درآمد. هر چند که توسعه خطوط تلگرافی در ایران با مشارکت کشورهای اروپایی و تمایل شاه با سرعتی قابل توجه انجام شد اما این روال مخالفانی نیز داشت.

«عبدالمجید میرزا عین‌الدوله» یکی از مهم‌ترین و قدرتمندترین مخالفان توسعه خطوط تلگرافی در ایران بود. وی که به گفته میرزا ملکم خان مهم‌ترین مانع توسعه خطوط تلگراف در ایران محسوب می‌شد معتقد بود: «اگر رعایا دارای تلگراف شوند، در ولایات و ایالات مملکت محروسه ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع می‌کنند و از احوال یکدیگر باخبر می‌شوند و علیه سلطنت آشوب می‌کنند.»هر چند که امثال وی هرگز نتوانستند مانع جریان غالب و مقتضای جدید شوند. از زمان تأسیس تلگرافخانه در ایران و پس از آن، القاب، عناوین و اعطای لقب‌های جدیدی چون مخبرالدوله و مخبرالسلطان و مخبرالملک رونق زیادی گرفت.

در سال های آغازین قرن بیستم، امکانات تلگراف بی‌سیم نیز به ایران وارد شد.

نخستین بار در سال ۱۹۱۵ آلمان‌ها برای رفع احتیاجات نظامی ایران، تلگراف بی‌سیم را راه‌اندازی کردند. هر چند که خرید بخش قابل توجهی از تجهیزات آن از طریق یک شرکت روسی انجام شد.

مردم نیز اگر چه ابتدا به راه‌اندازی خطوط تلگراف روی خوش نشان نمی‌دادند و گاه دکل‌ها و سیم‌های خطوط تلگراف را قطع می‌کردند، اما با وقوع انقلاب مشروطه متوجه اهمیت این وسیله شدند، هر چند که ارسال پیام تنها کارکرد تلگرافخانه در صدر مشروطه نبود و مردم معترض در آن ایام که امکان بست نشینی در سفارتخانه‌ها را نداشتند برای تحصن به تلگرافخانه‌های اروپایی در ایران پناه می بردند. در غائله مشروطه خطوط تلگراف نقش مهمی در انتقال اخبار رویدادهای سیاسی داشت که بررسی آن خود فرصت جداگانه‌ای می‌طلبد.»

علی قلی خان مخبرالدوله اولین وزیر پست و تلگراف

مخبرالدوله نخستین وزیر ارتباطات در ایران

 

با همه شرکتی که اعتضادالسلطنه در کار تاسیس و شروع تلگراف در ایران داشت علیقلی خان مخبرالدوله را در این کار سهم بیشتری است و اگر به او «پدر تلگراف ایران» گفته شده نابجا نیست. مخبرالدوله در شرح حالی‌که از خود نوشته و پسرش حاج مخبرالسلطنه آن را در کتاب خود «خاطرات و خطرات» آورده است، خود را چنین معرفی می‌کند:
 

حقیر علیقلی پس رضاقلی خان امیرالشعرا... مسقط الراس... در شهر شیراز (تولدم) در سنه ۱۲۴۵ اتفاق افتاد... در ۱۰ سالگی به طهران آمد و در خدمت نواب اشرف والا عباس میرزا ملقب به نایب‌السلطنه مستخدم و موظف بوده تا در سنه ۱۲۶۴ به حکومت بلوکات خمسه فیروز کوه مامور شد... پدرم مامور به سفارت خوارزم شد و این بنده در خدمتشان عازم گردیدم... در سنه ۱۲۷۵ امر شد به سلطانیه سیم کشیده شود... چاره منحصر شد که بنده این خدمت را انجام داده باشم... در سلطانیه منصب سرهنگی و ۵۰ تومان اضافه مواجب به بنده مرحمت شد. در سنه ۸۶ که محاسبه سیم سوم را باانگلیس انجام دادم به لقب مخبرالدوله مفتخر شدم... در سنه ۹۱ مقرر شد مستقلا رئیس تلگراف‌خانه باشد.

در باب تحصیلات او پسرش می‌نویسد... پدرم می‌فرمودند من چندی مشغول تحصیل شدم. دیدم با زن و بچه فرصت تحصیل گذشته چند کتابی جمع کردم و کتابدار شدم. بنابراین به ظن قوی مخبرالدوله تحصیلات چندانی نداشته و اینکه نوشته‌اند از محصلین اعزامی زمان ناصرالدین شاه بوده است صحیح نیست، زیرا اولا تحصیلات خود را در دارالفنون تمام نکرد و ثانیا اسامی محصلین مزبور معلوم است و نام او جزو آنها نیست و اعتمادالسلطنه هم در بی‌سوادی او اشاره‌ای دارد آنجا که می‌گوید: «علیقلی‌خان مخبرالدوله وزیر علوم است که بویی از علم به مشامش نرسیده و ذائقه‌اش مطلقا این طعم را نچشیده است...» اما به شرحی که گفته شد مخبرالدوله از بدو تاسیس تلگراف در این کار وارد و صاحب مقاماتی بود و پس از فوت علیقلی میرزا مناصب او هم به وی رسید.

حاج مخبرالسلطنه می‌نویسد: پدرم سه وزارت داشت، تلگراف و علوم و معادن، تلگراف به سعی خودشان انجام یافته بود. با این سمت‌ها، دارالفنون را که دستگاه اساسی وزارت علوم بود به برادرش نیرالملک واگذار نموده بود و تلگراف‌خانه را به پسرش حسینقلی خان مخبرالملک. پس از عزل امین‌السلطان در زمان مظفرالدین‌شاه مخبرالدوله به مقام وزارت داخله منصوب شد ولی این مقام او دیری نپایید و در روز ۱۰ صفر ۱۳۱۵ نزدیک ظهر به رحمت ایزدی پیوست.  چنان‌که از برخی نوشته‌ها بر می‌آید مخبرالدوله در کار خود درست و جدی و حتی‌المقدور حافظ منافع مردم بوده است ولی به مناسبت امتیازاتی که انگلیس‌ها در خطوط تلگرافی ایران داشتند با آنها بدون ارتباط نبوده است و با وجود این ناصرالدین‌شاه او را برای مذاکرات محرمانه با بیسمارک صدراعظم معروف آلمان به آن کشور فرستاد.

کار تقرب مخبرالدوله نزد شاه به درجه‌ای رسید که شاه غالب اوقات بدون تکلف و اطلاع قبلی به‌خانه او می‌رفت و گاهی نیز مبلغی حق‌القدم از او می‌گرفت و این فقره آخر از رسوم شاه و درباریان معتبر بوده است و مخبرالدوله وزیر تلگراف و ظاهرا دارای درآمد قابلی هم بوده است چه آنکه در اوایل مشروطیت محمدولی‌خان سپهسالار تلگراف‌خانه را به مبلغ ۲۳۰ هزار تومان اجاره نمود درحالی‌که فرزندان مخبرالدوله سالی ۲۰ هزار تومان از آن بابت به دولت می‌پرداختند. ناگفته نماند که لقب مخبرالدوله (که به علیقلی‌خان و پس از فوتش به حسینقلی‌خان پسرش داده شد) و نیز مخبرالملک (که ابتدا به حسینقلی‌خان و پس از فوت پدرش به محمدقلی خان پسر دیگر مخبرالدوله داده شد) و مخبرالسلطنه (که به مهدی‌قلی‌خان پسر دیگر مخبرالدوله داده شد) و مخبرالسطان (که به ناصرقلی همشیره زاده مخبرالسلطنه داده شد) همه به مناسبت تصدی این خانواده در امر تلگراف بود.

برچسب: مخبرالدوله; تلگراف; قاجاریه
اثر یا گردآوری: دنیای اقتصاد;منبع: حسین محبوبی‌اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.   -  لینک منابع: https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3417195   -  

آخرین مطالب مرتبط:

1403/01/31 02:45
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • «انجمن خرد» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • انجمن خرد از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • درج در قسمت هایی که با ستاره قرمز مشخص گردیده الزامی است.
  • تعداد کاراکترهای نام، ایمیل و نظر نباید به ترتیب بیش از 100، 300 و 500 بیشتر باشد . در صورت عدم رعایت متاسفانه نظر شما ثبت نخواهد گردید.
  • نظرات پس از تأیید مدیر سایت منتشر می‌شود.

نام:

پست الکترونیک:

متن نظر:

کد امنیتی:

نظرات: