حتما بارها از خود پرسیدهاید که «من کیستم؟».
بیشک این پرسش ذهن همه ما را در مقاطع مختلف زندگی به خود مشغول کرده است. اکنون در دورانی زندگی میکنیم که معمولاً از ما خواسته میشود هویتمان را با افراد و نهادهای حاکم دریابیم، بیان کنیم و شرح دهیم. از والدین، مشاوران مدرسه، کتابهای پرفروش و خودآموزشی تا سلبریتیها، کمپینها، مجریان تلویزیونی، برنامههای تبلیغاتی و نهادهای سیاسی و اجتماعی.
بهتازگی نشر کتاب پارسه یکی از کتابهای مهم در این زمینه را منتشر کرده که پاسخ یا پاسخهایی درباره کیستی و چیستی انسان ارائه میکند که در طول زمان دستخوش تغییرات و دگرگونیهای زیاد و شگرفی شده: «سوژگی» اثر دونالد ای. هال. کتاب حاضر تاریخ نظریههای فردیت و هویت را از دوران کلاسیک تا زمان حال بررسی میکند و نشان میدهد چگونه میتوان این نظریهها را در نقد ادبی و فرهنگی به کار برد. هال نظریهپرداز آمریکایی و محقق برجسته مطالعات بریتانیا، نظریه دگرباشان، مطالعات فرهنگی، اخلاق، کنشگری و استاد برجسته رشته ادبیات انگلیسی و رئیس بخش انگلیسی دانشگاه وست ویرجینیا است. گرچه طرح جلد نسخه فارسی کتاب بیشتر شبیه کتابهای ژانر «روانشناسی موفقیت» است که بازار کتاب ایران را قبضه کرده، بااینحال نباید محتوای فلسفی کتاب حاضر را از روی جلد آن قضاوت کرد.
سوژگی در عنوان کتاب معادل انتخابی مترجم فارسی برای واژه «subjectivity» از میان معادلهای مختلفی مثل ذهنیت، ذهنبنیادی، سوژهبنیادی، ذهنیانگاری، فردبنیادی است. رأی مترجم بر این است که معادلهای فارسی بهدرستی معنای این کلمه را که تاریخی طولانی از فلسفه غرب را با خود یدک میکشد بیان نمیکند و بنابراین چون کلمه سوژه برگرفته از معادل غربی است و در فارسی نیز کاملاً مصطلح شده، سوژگی را معادل درستی برای بیان مفهومی این واژه میداند. مفهوم سوژگی در کتاب حاضر بیشتر سیر تکاملی انسان غربی را مدنظر دارد و از لحاظ تاریخی در تکوین سوژه و سوژگی انسان غربی است. سوژگی مفهومی محوری در فلسفه و در ارتباط با خودآگاهی، کنشگری، فردیت، واقعیت و حقیقت است که منابع مختلف تعاریف گوناگونی از آن ارائه کردهاند.
سه تعریف مرسوم از سوژگی عبارتاند از: ١- آنچه یک سوژه است که به طور محدود به معنای فردی است که صاحب تجربیات خودآگاهانه است مثل دیدگاهها، احساسات، اعتقادات و امیال. ٢- آنچه یک سوژه است که به طور گسترده به معنای موجودی است که کنشگری دارد، یعنی بر موجود دیگر (یک ابژه) تاثیر میگذارد و اعمال قدرت میکند. ٣- اطلاعات، نظر، موقعیت یا یک چیز فیزیکی است که تنها از دید یک سوژه یا سوژهها درست به نظر میآید. معمولاً تعاریف حاضر در فلسفه با هم در نظر گرفته میشوند. سوژگی معمولاً برای توصیف چیزی استفاده میشود که بر قضاوتهای افراد درباره حقیقت و واقعیت اثر میگذارد؛ مجموعهای از دریافتها، تجربیات، انتظارات، فهم شخصی و فرهنگی و اعتقاداتی که خاص یک فرد است. و اغلب در مقابل اصطلاح ابژگی یا عینیت استفاده میشود، دیدگاهی از حقیقت و واقعیت که عاری از تاثیر فردی است.
در نظر هال دیدگاه فرد همیشه مغرضانه، ناقص یا به عبارتی انسانی است. و البته این محدودیتها را در توانایی شناخت کامل یا قابل اعتماد نیز دخیل میداند. او در تبیین موضوع حاضر کار خود را با دکارت شروع میکند و نشان میدهد این محدودیتهای غیرقابلاجتناب مانع از آن نشد که دکارت درباره «خود» تعامل نکند. او با اشاره به شرح مشهور جمله «من میاندیشم، پس هستم» نشان میدهد هستی انسان بهمثابه موجودی تعریف میشود که در جدال دانستن است، گرچه شناخت کامل کاری عبث است. در نظر هال به این دلیل است که سوژگی پرکاربرد به نظر میرسد، یعنی آنچه کمی از اصطلاح هویت متفاوت است. گرچه هر دو گاه جای همدیگر به کار میروند. هال نتیجه میگیرد «هویت فرد را میتوان مجموعه خاصی از رفتارها، اعتقادات و تعهدات کوتاه یا بلندمدت در نظر گرفت که به فرد شخصیت و حالت باثبات یک موجود اجتماعی را میدهد، درحالیکه سوژگی همیشه به درجهای از تفکر و خودآگاهی درباره هویت اشاره دارد و همزمان محدودیتهای زیاد و قیدوبندهای غیرقابل شناخت و اجتنابناپذیر را بر تواناییمان در فهم کامل هویت تحمیل میکند». (ص١٦) او از این نتیجه استفاده میکند و نشان میدهد سوژگی در حکم یک مفهوم نقادانه است و این پرسش را پیش میکشد که هویت چگونه و از کجا سرچشمه میگیرد؟ تا چه حد قابل درک است؟ و تا چه درجهای ما بر آن تاثیر یا کنترل داریم؟
نویسنده در فصول بعدی کتاب، قرنهای متوالی جستار و روششناسیهای متعدد نقادانه ادبی و فرهنگی فعلی را بررسی میکند. آن گروه از جنبشهای نقادانه مهم اواسط و اواخر قرن بیستم، که بهنحوی به مفاهیم سوژگی ارتباط دارد بررسی میشوند، حتی اگر اغلب پاسخهای متفاوتی به پرسشهای مشابه داده باشند، پرسشهایی از این قبیل که ما چه کسی و چه چیزی هستیم، چگونه ما، ما شدیم و چرا این شکلی به نظر میآییم و چقدر ظرفیت و توانایی چیز دیگریشدن را داریم؟ ازاینرو، کنشگری مسالهای است که این کتاب سخت درگیر آن است، موضوعی که نهفقط به گذشته دور یا نزدیک، بلکه به زمان حال و آینده نیز توجه دارد و موضوع مناقشهبرانگیزی که طی قرنها کانون مباحث سوژگی بوده و موضوعی است که هرگز کاملا کنار گذاشته نخواهد شد، حتی اگر مفهومش متقاعدکننده و قطعی به نظر برسد. چون در نظر هال ما در بررسی کنشگری، با پرسش بنیادین مسئولیت روبروییم: در کنش شخصی، در آفرینش زیباییشناسانه، در هنجارهای میانفردی و ارزشیابیهای اجتماعی. برای نظریهپردازان سوژگی مساله اساسی این است که ما چگونه باید و حتی با چه شیوه و قدرتی میتوانیم جامعه را از طریق کنش فردی هماهنگ تغییر دهیم؟ چگونه نمود فرهنگی میتواند باعث این تغییرات شود؟ در نظر هال همین که چنین پرسشهایی مطرح شد دیگر نمیتوان آن را کنار گذاشت و به همین علت موضوع «سوژگی» اهمیت همیشگی دارد. کتاب حاضر تلاشی است برای توضیح این مساله.