در ۱4۹۸ دریانورد پرتقالی واسکوداگاما به افریقا سفر میکند اما ناگاه خود را در دل دنیای مجهول بازرگانان عرب یافت. وی در نهایت ساحل مالابار (ساحل جنوب غربی هندوستان) قدم به خشکی نهاد و در آنجا پیروان ادیان مختلف و اختلاطی از مردمان گوناگون را دید که بداد و ستد مشغول بودند. این مردمان لااقل دربارهی اروپا همانقدر علم و اطلاع داشتند که اروپائیها از هند با خبر بودند (یکنفر یهودی قادر بود مترجم واسکودا گاما شود) و واقف بودند باینکه آمدن سیاح پرتقالی مسیری را که سالیان سال برای بازرگانی معین و مسجل ساخته بودند برهم خواهد زد. داگاما که از رقابت و حسادت مردم محل استفاده کرده بود توانست کشتیهای خود را از کالاهای گرانبها پر نماید اما در سفر دوم خویش در 1502 آمادهتر گردیده بود به این معنی که اقلاً ۲۱ فروند کشتی جنگی همراه خویش آورده بود. این بار جنگ خونینی میان پرتقالیها و بازرگانان عرب در گرفت که در آن مصریها، ترکها و حتی و نیزیها به انحاء مختلف به اعراب کمک میرساندند زیرا تمامی آنها علاقمند بودند که طرق تجارتی قدیم محفوظ بماند.
از سال 1416م رویای پرنس هنری پرتقالی (معروف به دریانورد) دور زدن دماغه امیدنیک برای یافتن مسیر تمام آبهای تجاری از پرتقال به هندوستان بود. هر چند رویای او در طول حیاتش کاملا برآورده نشد. جستجوی مسیر جنوبیترین انتهای قاره آفریقا تا سال 1488 انجام نشده بود و زمانی که بارتولئومو دیاز (Bartolomeu dias) دماغه امیدنیک را دور زد نشان داد که با دور زدن آفریقا رسیدن به هندوستان عملی شدنی است. اماچه کسی لیاقت و شجاعت برآورده کردن رویای پرنس هنری را داشت؟چه کسی جرات ناخدای پرتقالیها را داشت که با کشتی از تمام راهها برای تجارت کالاهای بسیار باارزش آن سفر کند؟
رویای پرنس هنری و سفرهای دریایی پیشگامانه و رقابت در جستجوهای اقیانوسی دراسپانیا و انجام کار بزرگ دور زدن دماغه امیدنیک به واسکودآ گاما این امکان را داد که برای پیدا کردن یک مسیر اقیانوسی به هندوستان در این مسابقه شرکت کند.
واسکو دآ گاما در سال1469در سینس پرتقال (Sines) متولد شد. از زندگی قبل از سفرهای دریای او به هندوستان اطلاعات کمی در دسترس است. فقط این معلوم است وی پسر حاکم شهری بود و مانند یک اشرافزاده تربیت شده بود و در دربار پادشاه پرتقال (جان دوم (برادر پرنس هنری دریانورد)) خدمت میکرد. با وجود اینکه اطلاعات کمی درمورد واسکودآ گاما قبل از کوشش اوبرای یافتن راه دریایی به هندوستان در دسترس است اما این نیز مشخص است که پدر او استوآ دآ گاما(Estevoa Da Gama) عهده دار این مسئولیت شده بود که مسیر تجاری به هندوستان را پیدا کند اما قبل از شروع، درگذشت. پادشاه امانوئل (Emanuel) سپس این را به پائلو دآ گاما (Paulo Da Gama) برادر واسکو دآ گاما پیشنهاد دادکه رهبری این ماموریت را بر عهده بگیرد اما پائلو قبول نکرد. زمانی که رقابت به اوج خود رسید چرا که این رقابت روبه توسعه و افزایش شدید توسط کریستف کلمب (Christopher Colombus) به خاطر کشف های دنیای جدید اسپانیا بود و برای همین پادشاه امانوئل به واسکو دآ گاما برای کامل کردن این ماموریت نگاه کرد. چرا که تجربه های سابق او در زمین مانند یک افسر نیروی دریایی و لیاقت او در جنگ علیه کاستیل او را برای این کار مناسب می کرد. در سال 1492 (همان سالی که کلمب آمریکا را کشف کرد) او یک گروه کشتیهای پرتقالی مستعمره از فرانسه در سواحل جیونیو (Guinea) رهبری می کرد. در جولای سال 1497گاما با 170مرد و 4کشتی با نام های سوآ رافائل و سوآ گابریل و بریو و یک کشتی قوی دیگر که نامش مشخص نیست از لیسبون سفر تاریخی خود را آغاز کرد. عجیب تر آنکه پائلو دآ گاما که از فرماندهی کردن این سفردریایی طفره میرفت کشتی سوآ رافائل رافرماندهی و رهبری می کرد.
در 22 نوامبر سال 1497کشتی های گاما از دماغه امیدنیک عبور کردند. بیشتر اوقات و زمان های سفر با آرامش گذشت و تقریبا بی حادثه بود. بجز یک حادثه مهم که یک گروه بومی آفریقایی به آن ها حمله کردند و 5 مرد زخمی شدند. بعد از عبور از دماغه امیدنیک او یک شورش در کشتیها را سرکوب نمود و این به خاطر این بود که مردان او میخواستند به پرتقال بازگردند. زمانی که ماه ژانویه آمد کم کم ناوگان گاما وارد آبهای تحت فرماندهی مسلمانان در کرانههای شرقی آفریقا نزدیک موزامبیک شد و آنجا همان جایی بود که او از مالیندی ( شهری در استان ساحلی واقع در کشور کنیا) یک راهنما استخدام کرد که نامش احمد بن مجید بود و او همان کسی بود که آنها را راهنمایی کرد تا بقیه راه به کالیکات (هندوستان) را بپیمایند. مسلمانان سواحل موزامبیک که ناوگان گاما را میدیدند با خصومت به گاما واکنش نشان دادند و او را یک تهدید برای تجارت خودشان با هندوستان میدیدند و کوشش میکردند که کشتیهای او را غرق کنند.
بالاخره در 20می سال 1498 گاما به جنوبیترین کرانه هندوستان به کالیکات رسید که امروزه کوزهیکود (Kozhikode) نامیده میشود. آرزو و رویایی که خیلیها مثل کلمب و پرنس هنری داشتند بالاخره عملی شد و این امتیاز نصیب همسفران دریایی گاما گردید. در ابتدا او به خوبی از رئیس حکومت هندوستان پذیرایی کرد و آنها با هم به معبد هندو رفتند. اما بعد از اینکه گاما رئیس کشور را ملاقات کرد چیزی که او از دادن هدایا انتظار داشت تغییر کرد و نظر مسلمانان به تازه واردان عوض شد و به سوی خصومت و دشمنی پیش رفت و هم چنین ورود گاما به کالیکات خشم و دشمنی بازرگانان و تاجران عرب را در کالیکات برانگیخت. این همه اختلاف برای این بود که مردم آنها را دزد دریایی تصور میکردند و حتی او را دستگیر کردند و به زندان انداختند و میخواستند او را بکشند و گاما به زور و خیلی سخت توانست از مرگ نجات یابد. سرانجام به او اجازه داده شد تا یک محموله بزرگ از ادویجات و سنگهای گرانبها جمع آوری کنند و آنها در حین جمع آوری متوجه شدند که کالاهای تجاری که در آفریقا بودند کم ارزش تر از کالاهای درجه یک بازار هندوستان هستند. در مقابل تجارت ادویجات و سنگهای گرانبها گاما میبایست طلا و نقره و مرجان و پارچهی سرخ پرتقالی با هند مبادله کند. بعد از رهایی گاما او در آگوست سال 1498فقط با 55 نفر از 170 تن مردهایش رهسپار لیسبون (پرتقال) شد. بیشتر افراد وی بر اثر بیماری اسکوربوت (نوعی بیماری است که از کمبود ویتامین ث به وجود میآید) مرده بودند. در سپتامبر سال 1499 گاما و خدمهاش وارد پرتقال شدند و مانند قهرمانها به آنها درود میفرستاند. پادشاه امانوئل لقب لرد به واسکو دآ گاما داد و هم چنین به او یک پاداش خوبی نیز داد. از لحاظ اقتصادی این سفر بسیار با ارزش بود و بدست آوردن یک سود 3000 درصدی قیمتها را در پرتقال پایین آورد و آن را متورم ساخت.
واسکو دآ گاما دو بار دیگر به هندوستان بازگشت: یک بار در سال1502 برای انتقام از بازرگانان مسلمان که بازرگانان پرتقالی را در سفر پیشین کشته بودند و یک بار دیگر در سال 1524برای نایب السلطنه شدن در هندوستان.
زمانی که گاما برای انتقام گرفتن از بازرگانان به هند بازگشت، پادشاه به او لقب دریا سالار را داد و برای او یک ناوگان و 21 کشتی مسلح فرستاد. زمانی که گاما سفر دومش را در12 فوریه سال 1502 به پایان رساند، او برای یک زد و خورد و جنگ با بزرگانان مسلمان آماده شد. او با ناوگان مجهز و مسلح عازم هند شد و امیدوار بود که مسیری که گشوده بود، وارد راههای تجاری شود و هم چنین از مسلمانانی که با او مخالفت میکردند، انتقام بگیرد. وقتی او به آنجا رسید، به آنجا حمله برد و هندیهای بیگناه و مسلمانان زیادی را کشت. برای مثال، روزی او برای یک کشتی که از مکه مرکز مذهبی و تجاری مسلمانان میآمد، صبر کرد و بعد از نزدیک شدن، پرتقالیها به آن حمله کردند و همهی مالالتجاره را غرق کردند؛ سپس 380 مسافر را در دم کشتند و کشتیها را آتش زدند.گاما این بار 4روز آنجا بود و این 4 روز فقط با غرق کردن کشتی ها و کشتن مردان و زنان و بچهها گذشت. زمانی که گاما برای این سفر در30 اکتبرسال 1502 به کالیکات رسید، با رئیس حکومت یک معاهده را امضا کرد و گاما برای آن شرط گذاشت و گفت که او باید تمام مسلمانان را تبعید کند. گاما برای ثابت کردن اقتدار خود،38 ماهیگیر را دار زد، سرها و پاها و دستهای آنها را قطع کرد، بعد جنازههای تکه تکه شدهی آنها را درساحل به آب انداخت. بعد شهر را با توپ و تفنگ گلوله باران کرد.گاما بالاخره به هدفش رسید و با زور بالاخره راهش را وارد تجارت کرد. روش برخورد او با مردم هند، پرتقالیهای دیگر بر هندوستان غالب و مسلط ساخت.
در فوریه سال 1503گاما بازگشت. در سال 1519، گاما به دریافت لقب کُنت نایل آمد. زمانی که او به نایب السطنگی هند تعیین شد، او برای سومین و آخرین بار به هندوستان بازگشت. هرچند او در سپتامبر 1524 بعد از رسیدن به گوآ زود درگذشت. گویا جسد او را به پرتقال برای دفن کردن در کلیسا بازگرداندند و در جایی که او قبل از اولین سفر دریایی اش به هندوستان دعا می کرد،دفن کردند.
اهمیت کلی سفرگاما به هند
اهمیت کلی سفردریایی واسکو دآ گاما به هندوستان چه بود و چه نتیجهای برای اعصار دیگر داشت؟
نتیجهی آن این بود که نه فقط او به اقتصاد پرتقال کمک کرد، بلکه او به اقتصاد وتجارت کل اروپا کمک کرد و بر آن تأثیر نهاد.
گاما یکی از کسانی بود که به پایان بردن عصر قرون وسطی کمک کرد؛ او چه تأثیراتی بر قرون وسطی نهاد؟ گاما بر این عصر تأثیرات زیادی نهاد؛ از جمله به تمام شدن سه قرن و ناتوانی جنگهای صلیبی و تجدید حیات آشنایی اروپا با اسلام، رهایی از شیفتگی و اسیری قسطنطنیه، قیام فرهنگ غیرمسیحی، توسعه تجارت از میان سفرهای دریایی ناوگان هنری دریانورد و کلمب و خودش، برخاستن تجارت نوین در اروپا، پیشرفت ملتها که باعث جنگ برتر نژادی و کاهش قدرت پاپ و اصلاحات دینی موفق مارتین لوتر میشد، چاپ و ... .
سفرهای دریایی گاما به یکی از بزرگترین انقلابهای تجاری جهان قبل ازاختراع هواپیما کمک کرد. کشف دماغه امیدنیک توسط بارتولئومو دیاز شروع شد، توسط گاما پیش رفت و توسط کلمب به اوج خود رسید و قبل از اختراع هواپیما، بهترین انقلاب تجاری توسط ماژلان با سفر کردن به دور دنیا در تاریخ به نتیجه رسید.
یک نتیجهی دیگر سفرهای دریایی ضررهای مسلمانان در تجارت و کنترل اقیانوس هند بود که پرتقالیها آن را از مسلمانان گرفتند. برای همین، ملتهای عرب زیادی وارد یک رکود اقتصادی عظیم و طولانی شدند. این نیز ممکن است عمدهترین دلیل دورهی افول دنیای اسلام که در قرن 17 اتفاق افتاد، باشد که گاما در آن نقش داشت. درپایان، سفرهای دریایی واسکو دآ گاما، کسی که از پرتقال عازم دریا شد و دور آفریقا را کشتیرانی کرد تا یک مسیر تجاری اقیانوسی تا هند بیابد، نتیجهی عمدهای در اقتصاد اروپا داشت؛ زیرا او به تازگی در آن زمان تجارت را با ثروتهای هند باز کرد.
او به پایان قرون وسطا کمک کرد، جلوی برتری مسلمانان را در تجارت در اقیانوس هند گرفت و این یک انقلاب مهم در تجارت بود.
عواقب و فجایع این جستجوگر:
پرتقالیها که مثل اسپانیائیها مدتها در وطن خود بر علیه اعراب مغربی جنگیده بودند در مقابل رقبای مسلمان که در پایان این سفر شجاعانه با آنها روبرو گردیده بودند از ارتکاب فجیع ترین اعمال و جنایات ابائی نداشتند. شهرها خراب گردید، کشتی ها را در بنادر به آتش سوختند، اسرا را تکه تکه کردند، دستها، دماغها و گوشها را بریده بعنوان تحف در دست آنها قرار میدادند و آنها را پس میفرستادند.
برهمنی را که باین طرز ناقص الاعضاء ساخته بودند. بحال خویش رها کردند تا مایهی عبرت هموطنانش شود. متأسفانه باین طرز بود که هندوستان با مغرب زمین آشنا گردید. درسالیان بعد پرتقالیها به زعامت اولین حاکم خویش آلبوکراد نخستین دژها و قرارگاههای خود را در محل گوا Goa در ساحل مالابار، در عدن نزدیکی دهانهی دریای سرخ، در جزیره هرمز نزدیکی ورودی خلیج فارس و در آفریقای شرقی بنا نمودند. درسال 1509 پرتقالیها به مالاکا نزدیکی سنگاپور امروزی راه یافتند، از آنجا به سمت شمال متوجه چین گردیدند، از سمت مشرق بطرف آمبونیاAmbonia مرکز جزایر ادویه رفتند که درست در مغرب گینهنو قرار داشت. به این ترتیب این امپراطوری تشکیل گردید، اولین امپراطوری مستعمراتی اروپا که اساس آن بازرگانی بود و بواسطهی تفوق اسلحهی آتشین و نیروی دریائی حفظ و حراست میشد و گاهی جنگ و چپاول جانشین بازرگانی و داد و ستد میگردید. آلبوکراد در 1515 مرد در حالیکه هنوز امیالی بزرگ و هوسهائی عظیم در سر میپخت. خیال داشت مسیر رود نیل را عوض کند و تجارت مصر را بشکند، خیال داشت مکه را تسخیر کند و آن را با بیت المقدس معاوضه نماید. باید این نکته را هم گفت که دیری نگذشت که ژزوئیتهای به رهبری فرانسیس خاویر قدیسی St. Francis Xavier باین قسمت جهان رو آوردند و تاسال 1550 رهبر ژزوئیتها هزاران نفر را در هندوستان و اندونزی و حتی ژاپن غسل تعمید داده بود. با گشایش راه جدید بازرگانی قیمت کالای مشرق زمین در اروپا تنزل زیادی کرد، زیرا حمل اجناس از طریق قدیمی مستلزم اشکالات فراوان بود، یعنی مکرر ناگزیر بودند که بار را از کشتی خالی کنند تا از راه خشکی حرکت داده شود و همین نقل و انتقال از دریا به خشکی و بالعکس و گذر کردن از خاک بسیاری از ممالک و دست بدست گشتن کالا قیمت را بالا میبرد. درسال 1500 ادویه را میشد در لیسبون به یک پنجم قیمتی که در ونیز به فروش میرفت خریداری کرد. ونیزیها (که از فرط لاعلاجی حتی صحبت از حفر کانال در سوئز میکردند) براثر اینکار سخت بازارشان را کد گردید و داد و ستد آنها منحصر به کالای خود خاور نزدیک شد. اما برای پرتقالیها این بیسابقه بود زیرا هرگز موفق نشده بودند که چنین انحصار تجارتی را دریافت چنین سریع بچنگ آرند. تنزل قیمتها بر میزان تقاضا و مصرف اروپائیان بسیار افزود.
از آغاز 1500 میلادی یعنی فقط پنج سال بعد از بازگشت اول واسکودا گاما، به طور مرتب همه ساله قریب به دوازده فروند کشتی از لیسبون عازم مشرق زمین میگردید.