تاریخ ثبت: (1393/07/27 ) تاریخ بروزآوری: (1397/06/04 )
این مطلب (12,336) بار مطالعه شده است.
برای نخستین بار، نارامسین نوه سارگن از شاهان اکد، در قرن ۲۳ قبل از میلاد در کتیبهای از لولوبیها یاد کرده و شرح پیروزی خود بر آنان را نوشتهاست. این کتیبه بعدها و در حوالی سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد، توسط شوتروک ناحونته پادشاه مقتدر عیلام، به شوش انتقال یافت و شرحی بر آن افزوده گشت. زبان نواحی کنونی آذربایجان و کردستان ایران از قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد غیر از زبانهای کنونی ایرانی بوده و ساکنان آن نقاط به زبانهای لولوبی و کوتی تکلم می کردند. در روزگار آشوریان سرزمین لولبیان، زاموآ خوانده میشد که قبایل لولوبی ظاهراً بخش وسیعی از کوهها و کوهپایه ها را از بخش شمالی رود دیاله گرفته تا دریاچه ارومیه در اختیار داشتهاند. در زبان حوریایی واژه «لولو» به بیگانه و دشمن اطلاق میشد. اصطلاح اکدی لولوبوم یا لولوپوم و بعدها در اصطلاح آشوری لولمه ترکیب یافته از ریشه لولو و علامت جمع عیلامی ب یا پ و پسوند اکدی اوم و یا ریشه لول و علامت جمع مه، است. اصطلاح لولو در زبان اکدی بدون پسوند مزبور نیز بکار میرفته است. این مثالها روشنگر آن است که لولوبیان از لحاظ قومیت از قبیلههای حوریایی – اورارتویی نبوده، اما به گمان غالب با عیلامیان نزدیکی داشتهاند. در شمال شهر سرپل زهاب، بر سر راه همدان – بغداد در دوطرف آب حلوان، صخره میان–کل بر سمت راست، و صخره کل–گارا بر سمت چپ، حجاری شده است. مهمترین آنها نمایشگر پیروزی آنوبانینی پادشاه لولوها (لولوبیها) است، که طایفهای وابسته به کاشو بودند بر صخره میان–کل نقش شده است. پادشاه در برابر الهه اینینا ایستاده و پای خود را بروی سینه دشمنی که برزمین افتاده نهاده است. (طرح و شکل 1)
الهه دو اسیر را در پشت سر خود، و در بخش زیرین شش اسیر را با خود میکشد، در بالا، میان پادشاه و الهه، ستاره چهارپره ایشتار میدرخشد. از کتیبهای که باخط اکدی نقر شده است میتوان دانست که تاریخ این نقش مربوط به زمان نارام–سین پادشاه مقتدر اکد است. اسیران جامه برتن ندارند و دستهای آنها را از پشت بستهاند. نخستین اسیر در صف زیرین کلاه یا تاجی برسر دارد. در کتیبهای که زیر پای الهه و دو اسیر پشت سر او حک شده است آنوبانینی بر کسانی نفرین و لعنت میفرستد که این لوح را محو کنند.
دومین نقش برجسته، سرپل زهاب به نقش اول شبیه است و با فاصلهای نه چندان زیاد از نقش آنوبانینی بر صخره میان–کل نقر شده است در اینجا نیز دو اسیر در پشت سر الهه است که در طول زمان به شدت صدمه دیده و محو شدهاند و بخش زیرین نقش اول وجود ندارد.
سومین نقش برجسته که بر صخره کل–گارا نقش شده، تنها پادشاه را درحالی نشان میدهد که دشمن در زیرپای او افتاده و ستاره بر فراز سرش قراردارد. در بخش زیرین اینم نقش کتیبهای طولانی به خط اکدی است که به سختی دیده میشود.
چهارمین نقش که با فاصلهای پنجاه متر در سمت دیگر صخره کل- گارا نقش شده بیشباهت به نقش آنوبانینی و دومین نقش نیست با این تفاوت که در زیر نقش ستاره هلال ماه هم دیده میشوند.
در شمال دربند گاور، در جنوب غربی سلیمانیه، نقشی با سبک مشابه کشف شده است. در اینجا پادشاه بروی دشمن برزمین افتاده و ظاهرا کشته شده، ایستاده است. اسیران دارای موهای بلند و بومی سرزمین به شمار میروند، در صورتی که پادشاه یک فاتح بیگانه یعنی خود نارام-سین است.
زیرا بروی سنگ یادبودی که غلبه خود را بر لولوها ذکر میکند، همان گروه کشته شده را مییابیم. (این سنگ یادبود، اسنل پیروزی در حفاری شوش کشف شد و اکنون در موزه لوور قرار دارد.) نقش صخره مزبور و این سنگ احتمالا یک واقعه تاریخی را نشان میدهد.
در شمال غربی سرپل زهاب در دربند شیخان نزدیک هورین نقش دیگری دیده میشود که از لحاظ سبک زیبا نیست، ولی حاکی از یک پیروزی است. پادشاه در دست راست کمانی و در دست چپ مشتهای سنگی گرفته است و یک تبر فلزی یا دستهای که از کمربند آویخته است، با خود دارد. لنگی ساده بر کمر بسته و گردنبندی به صورت قرص ماه بر گردن آویخته است. این نقش نیز نوشتهای دارد که با آنچه که آنوبانینی به کاربرده است فرق دارد. نارام-سین که از پادشاهان سلسله اکد (سده بیست و سوم پیش از میلاد) است در کتیبه خویش از پیروزی خود برلولوبیان چنین یاد میکند: «سیدورو Siduru که کوهستانیان لولوبوم را گرد آورد...» اشکر کشی علیه لولوبوم پایان یک سلسله عملیات جنگی بود که آن پادشاه به کوهپایههای زاگرس کرد. از آنجا که قدرت نارام-سین و پسرش شاراکالی شاری به ضعف گرائید و پوزورو-اینشوشیناک عیلامی یک سلسله عملیات جنگی علیه «موتوران» (نزدیک بغداد) و «شلوان» و «گوتو» (کشورگوتیان) و «کاشن» (کشور کاسیان) و «خومورتوم» و خوخونوری و «کیماش» (نزدیک کرکوک) به عمل آوردند. اکثر اینها ولایات و نقاط مسکونی حوریایی و لولوبیان بودند. احتمالا کتیبه آنوبانینی پادشاه لولوبی بر صخره سرپل زهاب تقریبا متعلق به همین دوره است (سده بیست و دوم پیش ازمیلاد). ظاهرا نوشته کتیبه مزبور میرساند که لولبیها در نیمه دوم هزاره سوم پیش از میلاد دارای دولتی بوده و درنتیجه، جامعهای طبقاتی داشتند. ولی چنانکه از منابع آشوری مستفاد میگردد علائم تاسیس و قوام دولت در میان قبایل مذکور فقط در آغاز هزاره اول پیش از میلاد مشاهده شده است. و این خود با نظر یاد شده در تناقض است. گمان میرود که در نوشتههای آنوبانینی سخن از دولتی به میان است که حوریان و اکدیان در دیاله به یاری نیروهای مسلح لولوبی که به علتی در اختیار موسس آن دولت بوده به وجود آوردند. لازم به تذکر است که صخره سرپل زهاب که تصاویر و نوشتههایی بر آن منقور است، ظاهرا بیرون از متصرفات آنوبانینی قرار داشته است. در دو اثر نارام-سین و نقش برجسته آنوبانینی تا اندازهای سیما و البسه ساکنان ماد به چشم میخورد. در لوح نارام-سین، لولوبیان لباس سبک و یا دامن برتن دارند و پوست ابلقی برشانه افکندهاند و این خود در هزاره اول پیش از میلاد لباس مردم مانا و ماد غربی و کاسپیان (به قول هرودوت) بود. در سمت شرقی جبال زاگرس، لباسی که لولوبیان در هزاره سوم پیش از میلاد می پوشیدند عبارت بوده است از: روی نیم تنه (پیراهنی آستین کوتاه – تا زانو) پوستی افکنده بر شانه چپ و گاهی هم پوست را از زیر کمربند رد میکرند. مو ها را با نواری سرخ میبستند و ریش را میزدند. کلاه نمدی بلندی برسر میگذاشتند و پاپوش مخصوص ایشان موزههای نرم و نوک برگشته بود. در حدود 700 پیش از میلاد آن اراضی که بعدها تحت عنوان «ماد» متحد شد از لحاظ قومیت از گوناگونی ویژهای برخوردار بود که ساکنان اصلی آن کوتی-لولومبی و تا حدی حوریایی-اوراتویی بودند و دارای فرهنگ و تمدن و نیز اقتصاد پیشرفته و روابط طبقاتی بودند. زبان قبیلهای گوتی-لولبی یا (مهرانی) بوده است، ظواهر امر گواه برآن است که زبان کوتی مستقل و قائم به ذات بوده و شاید تا اندازهای با زبانهای گروه عیلامی رایج در سراسر خطه زاگرس (عیلامیان، کاسپیان، لولوبیان) قرابت داشته است. علت لشکرکشی شاهان سومر و اکد را به کوهستانهای زاگرس ظاهرا تمایل آنها به گرفتن اسیران بود که به بردگی وادارشان کنند. محتملا در آن زمان نیز مانند هزاره دوم پیش از میلاد بردگان لولوبی و گوتی معروف بودند.
لولوبیان که از دیرباز با نواحی پیشرفتهتر که روابط طبقاتی در آن پدید آمده بود تماس داشتند و بیش از دیگران ترقی کرده بودند. منابع آشوری در سده نهم پیش از میلاد از وجود پیشههای (فلزکاری) بسیار پیشرفته در میان آنها نام میبرد، فرهنگ و تمدن و زبان بابل و آشور میان لولوبیهای غربی نفوذ فراوان داشت. از میان دولتهایی که نخست در سرزمین آینده ماد، در فاصله سده نهم تا هفتم پیش از میلاد، منابع آشور درباره آنها سخن میگویند عبارت بود از دولتهای کوچک ناحیه زاموآ که مسکن لولوبیان و کوتیان بود. این منابع اشاره میکنند که زبان ایرانی به تنهایی برعناصر دیگر تفوق داشته است و زبان نواحی کنونی آذربایجان و کردستان ایران از سده نهم تا هفتم پیش از میلاد غیر ایرانی بوده و ساکنان آن نقاط به زبانهای لولوبی و گوتی تکلم میکردند.
دیاکونوف،تاریخ ماد. ترجمه کریم کشاورز، انتشارات علمی و فرهنگی، مسعودگلزاری، کرمانشاهان باستان، تهران وزارت فرهنگ وهنر 1345 دکتر رقیه بهزادی، قومهای کم شناخته کهن
برچسب: اقوام ایرانی; لولوبی; لرستان اثر یا گردآوری: کیارش کاظمی;منبع: تاریخ ایران باستان (دیاکونوف) - لینک منابع: http://www.kherada.com -
نام:
پست الکترونیک:
متن نظر:
کد امنیتی: